عصر تبریز: جوسازی های اخیر صورت گرفته درباره سفر قریب الوقوع «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه فرانسه به تهران بیشتر به نوعی بهانه جویی شباهت دارد. گویی برخی صف کشیدن هیات های خارجی برای سفر به ایران را برنمی تابند و تلاش می کنند این موفقیت دیپلماتیک را با طرح مطالب حاشیه یی، نادیده بگیرند. […]

عصر تبریز: جوسازی های اخیر صورت گرفته درباره سفر قریب الوقوع «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه فرانسه به تهران بیشتر به نوعی بهانه جویی شباهت دارد. گویی برخی صف کشیدن هیات های خارجی برای سفر به ایران را برنمی تابند و تلاش می کنند این موفقیت دیپلماتیک را با طرح مطالب حاشیه یی، نادیده بگیرند.

به گزارش ایرنا،  فابیوس طی روزهای آتی به تهران خواهد آمد تا پس از ۱۰ سال بار دیگر پای وزیر امور خارجه ی فرانسه به تهران باز شود. پس از سفر معاون صدراعظم آلمان به ایران، فابیوس دومین مقام اروپایی است که از زمان شکل گیری توافق هسته یی در وین به دیدار مسوولان ایرانی می آید.

جدا از زمینه ها و پیامدهای این سفر در مناسبات تهران و پاریس و مولفه های این روابط در فضای تازه ی پساتوافق که از دریچه ی رهیافت دیپلماسی و منطق سیاست خارجی قابل بررسی است، مخالفت های چشمگیری با حضور فابیوس در تهران از سوی برخی محفل ها و رسانه ها مطرح شده که ناظر بر ناخشنودی شدید از این رخداد است.

از مهمترین محورهای انتقادها می توان به پرونده ی صادرات خون های آلوده از فرانسه به ایران طی سال های ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۴ یعنی زمان نخست وزیری فابیوس، کارشکنی های وی علیه ایران و گفت وگوهای هسته یی به ویژه در ماه های اخیر و نیز مواضع و سیاست های پاریس در زمینه ی مسایل منطقه یی و بین المللی اشاره کرد. طرح این موضوع ها هر چند نشانگر بخشی از اختلاف ها و دیدگاه ها و منافع متعارض جمهوری اسلامی و فرانسه است اما بر اساس قواعد دیپلماسی و بایسته های سیاست ورزی خارجی معتبر نیست.

 

در این زمینه بیان چند نکته لازم به نظر می رسد:

۱- فابیوس در قامت وزیر امور خارجه ی فرانسه یا به عبارتی مسوول سیاست خارجی این کشور به ایران می آید و نه نخست وزیری که در نظام قضایی فرانسه از اتهام صدور مجوز صادرات فراورده های خونی آلوده بدون غربالگری و آزمایش های لازم به ظاهر تبرئه شده است. از این رو با گذشت ۳۰ سال از این رویداد، بازگشودن پرونده ی خون های آلوده و رسیدگی به وضعیت قربانیان، نیازمند پیگیری مسوولیت مقام های مربوط و نه وزیر امور خارجه به عنوان شخصیتی حقوقی است.

۲- در مورد پرونده ی خاص خون های آلوده باید گفت که طی سال های نخستین دهه ی ۶۰ خورشیدی فراورده های خونی شرکت فرانسوی «ماریو» تنها به ایران صادر نشد، بلکه راه کشورهایی چون آلمان غربی، ایتالیا، آرژانتین، عربستان سعودی و عراق را هم در پیش گرفت و توزیع آن در خود فرانسه نیز قربانیانی بر جای گذاشت. از این رو القای عنوان ها و لقب هایی چون «قاتل ایرانیان» یا «قاتل خندان» بیشتر نشانگر رفتار غیرحرفه یی رسانه یی و تبلیغاتی است تا به نوعی فرایند دیپلماسی و مذاکره با مقام های غربی را مساوی با ضایع شدن حقوق ایرانیان یا بی توجهی به رنج های بیماران هموفیلی قربانی خون های فرانسوی جلوه دهند.

۳- همچنان که اشاره شد و با توجه به محتوای انتقادهای مطرح شده، پیکان مخالفت های شدید با سفر وزیر امور خارجه ی فرانسه به تهران در عمل بیشتر به سوی دیپلماسی و به طور خاص رایزنی با مقام های غربی نشانه رفته است. این در حالی است که دیپلماسی در همین پرونده ی خاص می توانست زمینه های بازیابی حقوق قربانیان را فراهم سازد. در میان کشورهای مقصد فراورده های آلوده ی خونی، تنها ایران نتوانست غرامتی دریافت دارد که دلیل آن نیز به پویش ناکافی دیپلماسی در این پرونده باز می گردد.

۴- بر اساس استدلال های مطرح شده از سوی منتقدان سفر فابیوس به تهران، پیش از سفر مقام های کشورهای همسایه با سابقه ی اختلاف های سرزمینی یا دیگر دولت هایی که به عنوان مثال در دوره ی جنگ تحمیلی با عراق مناسباتی گسترده داشته اند از جمله چین یا روسیه (به عنوان جانشین اتحاد جماهیر شوروی) باید سیلی از انتقادها را روانه ی مقام های خارجی یا دستگاه دیپلماسی کشورمان ساخت. با توجه به نامتقن و نامعتبر بودن این استدلال ها، مخالفت های یاد شده بیشتر به بهانه جویی و مچ گیری از سکانداران سیاست خارجی کشور شباهت می یابد تا دغدغه مندی واقعی در مسایل داخلی و خارجی کشور.

۵- جهان امروز دنیایی است که منافع ملی و حرکت در مسیر اهداف اولویتمند و کلان کشورها مهمترین چراغ راهنمای سیاست خارجی به شمار می رود. به طور مشخص کشور ما نیز از این قاعده بر کنار نیست و کسب منافع ملی بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت در مسیر آرمان های اصیلی همچون اعتلای جمهوری اسلامی ایران در جهان ضرورتی انکار ناپذیر است. بر همین اساس رفتارهای کشوری چون فرانسه در جریان مذاکرات هسته یی و کارشکنی و سخت گیری علیه جمهوری اسلامی ایران بر مبنای برنامه های سیاست خارجی پاریس شگفتی را بر نمی انگیزد. فرانسوی ها به طور مشخص با توجه به ضرورت جلب نظر رهبران برخی کشورها عربی با هدف دستیابی به منافع اقتصادی، بازرگانی و دلارهای نفتی مورد نیاز برای بسامان سازی اقتصاد خود با محور ضد ایرانی در خاورمیانه همراهی نشان دادند و تلاش کردند از مزیت های سیاسی و دیپلماتیک همسویی با سازگان (ارکستر) ضد ایرانی رژیم صهیونیستی بهره جویند.

اکنون نیز سفر فابیوس اقدامی جز پیگیری منافع کشورش در تهران نیست و سازگار کردن مجموعه یی از منافع متعارض و ناهمسوی خاورمیانه یی برای فرانسه جز از عهده ی دیپلماسی برنخواهد آمد. در برابر نیز تصمیم عقلانی در تهران بهره گیری بیشینه از مزایای گسترش روابط با فرانسه و پیگیری منافع ملی در فضای تازه ی پس از توافق هسته یی است.

۶- بهبود مناسبات تهران- پاریس و رفت و آمدهای دیپلماتیک میان این ۲ پایتخت به معنای چشم پوشی از اختلاف های گسترده و تعارض رویکردها و سیاست های جمهوری اسلامی ایران و فرانسه در مسایل گوناگون بین المللی و منطقه یی نیست زیرا در جهان امروز مناسبات میان کشورها طیفی در بردارنده ی همکاری ها و هماوردی ها است. به عنوان مثال جمهوری خلق چین و ایالات متحده ی آمریکا با وجود پابرجایی رقابت در حوزه های راهبردی و کسب قلمروهای نفوذ در سراسر جهان و همچنین تقابل در زمینه های مختلف از حقوق بشر گرفته تا رویارویی های سیاسی و امنیتی در حوزه ی آسیا- اقیانوس آرام بزرگترین حجم روابط اقتصادی و مالی را برقرار ساخته اند. از سوی دیگر روابط جمهوری اسلامی ایران با آمریکا که طی دهه های گذشته از جمله دشمنانه ترین مناسبات بین المللی به شمار می رود با توجه به ضرورت هایی به سمت چانه زنی های طولانی و در هم فشرده بین دیپلمات های ۲ کشور پیش رفت و در کوران اختلاف های گسترده به نقطه یی مشترک در زمینه ی فعالیت های هسته یی ایران رسید.

پایان سخن آنکه خوانش و تفسیر هر رخدادی را باید بر پایه ی رهیافت و منطق مربوط به آن صورت داد؛ از جمله سیاست خارجی که رخدادها و تحولات مربوط به آن را باید با زبان و منطق دیپلماتیک مورد بررسی قرار داد و استدلال هایی قابل پذیرش را در تحلیل رویدادهای آن به کار بست.