محرم قدیم و بدعت های ناروای جدید
محرم قدیم و بدعت های ناروای جدید
یادش بخیر قدیم هیئت که راه می افتاد، دو تا پرچم بزرگ در ابتدا و انتهای آن وجود داشت و دو صف منظم زنجیر یا سینه زنی خالصانه پشت سر پرچم بزرگ حرکت می کردند.

عصرتبریز – جهانبخش احمدیان: چند دهه قبل، خرج محرم تنها یک پیراهن سیاه عزا بود که آن هم چند سالی کاربرد داشت. محرم که می شد، بقچه های لباس را در به در به دنبال پیراهن سیاه می گشتیم تا از قافله سیاهپوشان حسینی عقب نمانیم.

مخارج هیئت ها هم بیشتر معطوف به یکی دو بلندگوی شیپوری و نذری ناهار و شام در تاسوعا و عاشورا بود. نه خبری از طبل بود و نه آلات و ادوات موسیقی و نه دستگاه های پیشرفته صوتی که اینگونه هیئت ها پز آن را به یکدیگر می دهند.

مداحان قدیمی هم واقعا مداح بودند و تک صدایی داشتند نه مثل امروزی ها که هزار جور تنظیم دستگاه پیوند می زنند تا نوای خوش قدیمی ها را داشته باشد. اشعاری که می خواندند، همگی از محتوای غنی حسینی سرشار بودند و هر کلمه آن ذکر مصیبتی برای اهل بیت (ع) بود. 

یادش بخیر هیئت که راه می افتاد، دو تا پرچم بزرگ در ابتدا و انتهای آن وجود داشت و دو صف منظم زنجیر یا سینه زنی خالصانه پشت سر پرچم بزرگ حرکت می کردند. هنوز دستگاه های پیشرفته و موتور برق و فلان نبود. بلندگوی دستی بود یک نفر که چراغ زنبوری را پشت سر مداح حمل می کرد.

قدیم ها مردم منتظر دهه محرم بودند،  و چه انتظار شیرینی بود، و عصر عاشورا انگار تاریخ تکرار شده باشد، همگان در عزای حسین داغدار و ناراحت؛ مثل امروز نبود که هفت روز هفته را هیئت باشند و به نوعی تکراری باشد.

زمانه عوض شد، امروز مخارج محرم همپای دیگر مناسبت های ملی شده است. آرایش ویژه محرم، اصلاح سر ویژه محرم، کوتاه کردن مو با حک کردن یا حسین، ناخن های سیاه بلند با نوشته های یا حسین، لباس های ست زنانه و مردانه ویژه محرم، انگار دکانی برای تحریف واقعیت عاشورا و محرم باز شده است.

امروز بچه ها بیش از پیراهن سیاه عزا، بیشتر به فکر خرید طبل های چینی هستند. پرچم های بلندی که توی هوا به احتزاز در بیاورند، دستگاه هایی به مراتب بهتر از هیئت های دیگر که صدای آنها را قطع یا کم کند.

قدیم ها بیشتر روی ماشین ها یاحسین می نوشتند و  احسان و نذری بودن کرایه ها را با یک برگ کاغذ روی شیشه ها می چسباندند. امروز اما ماشین ها را خاکی می کنند، هزار و یک جور خزعبل روی شیشه های ماشین و بدنه هایش می نویسند و انگار کسی هم نیست از این کار ممانعت به عمل آورد. 

قدیم ها هیئت ها مسجد محور بودند، یا حداقل یکی دو روی در مساجد جمع شده و با مرثیه خوانی و  نثار فاتحه، یاد شهیدان کربلا را گرامی می داشتند، یا یک روز را صرف فاتحه خوانی برای اموات حسینی در آرامستان های داخل شهر می گذراندند. امروز اما از مسجد خبری نیست و هر هیئتی با چند بنر و ۱۰ تا طبل و چندین دستگاه پیشرفته صوتی، خیابانی را بند می کند و به عزاداری می پردازند.

پرچم های قدیمی را با پول هیئت می گرفتند و صرفا نمادی از پرچم علمدار کربلا بود. نوشته ها و نقوش آن بیشتر عاشورایی بود. امروز اما جای آنها را بنرهایی گرفته اند که بیشتر شهرت بازی است تا نمادی از محرم و عاشورا. اهدایی از حاجی فلانی، کربلایی بهمانی، و یا بیشتر تبلیغاتی است مثل پمپ بنزین فلانی و غذاخوری بهمانی و الخ.

امروزه هیئت های ما عرصه رقابت بین دارا و ندار است، رقابت بین سیستم های صوتی، طبل های بزرگ، بنرهای رنگارنگ که عمدتا اهدایی از حاجی فلانی و کربلایی بهمانی هست.

عرصه رقابت بین رابطه و حضور سلبریتی های سیاسی در صفوف عزاداری است، و همین رقابت در جذب افراد و یا رابطه های خاص به برخی از هیئت ها اجازه می دهد تا پاسی از شب صدای طبل هایشان بلند باشد و برخی دیگر طبق ساعت اعلامی بایستی تعطیل کنند.

قدیم ها خبری از طشت گذاری و غنچه برونی و سفره عقد و عروسک بازی در  هیئت ها نبود؛ چه شده است که هیآت ما راه گم کرده و بیشتر به دنبال سرگرمی و خودنایی و فخرفروشی افتاده اند.؟

صادقانه بگوییم که امروز محرم و عاشورای حسنی دکانی برای عرضه کالاهای چینی مثل طبل و سنج و دستگاه های صوتی، و یا مدبازی افراد و آرایشگاه ها شده است. امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت بازنگری در مفهوم عاشورا را داریم و نباید اجازه دهیم عین تمامی روزمرگی های دنیوی، محرم و فرهنگ عاشورا نیز تبدیل به کلیشه ای در زندگی عادی مردم شود.