غروب تنهایی سالمندان در شب طلوع مهربانی یلدا / چشم‌های مادران انتظار فرزندان را می‌کشند
غروب تنهایی سالمندان در شب طلوع مهربانی یلدا / چشم‌های مادران انتظار فرزندان را می‌کشند

اینجا ستارگان بسیار پرنورتر از ستارگانی که ما سال‌هاست در آسمان رصد کرده‌ایم می‌درخشند، اینجا به آسمان نزدیک‌تر است اینجا به خدا هم نزدیک‌تر است.

عصر تبریز: بلندترین شب سال، به بهانه یلدا چراغ دورهمی خانه روشن می‌شود، برای ساعاتی دور از همه گرفتاری‌ها و مشکلات خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند، اما در این وانفسای زندگی، کسانی هستند که از وجود این صمیمیت محروم شده‌اند، کسانی که روزگاری جان و مال خود را برای فرزندانشان فدا کرده‌اند، با بزرگ شدن آنها، پیر شدند و امروز تنها به بهانه پیر شدن همان فرزندان آنها را ترد کرده‌اند… این روزها به بهانه شب یلدا همراه با گروه نوع دوستی تبسم، گروه خودجوش مردمی متشکل از چندین اعضا از جوانان، دانشجویان، خبرنگاران، نخبگان، پزشکان و.. دلسوز شهر تبریز که با هدف پرداخت به معضلات و مشکلات اجتماعی و فرهنگی دست به دست هم داده‌اند، سراغ این عزیزان رفتیم تا ساعاتی به بهانه جشنی کوچک، شاید ذره‌ای از دردهایشان کم کنیم.

IMG_0823

هر چند دلم را شکسته‌اند ولی من هرگز حاضر به رنجش آنها نیستم

در ابتدای ورود به مرکز نگهداری سالمندان آنا، مدیر مرکز تذکراتی می‌دهد به ما مبنی بر اینکه از برخی سالمندان عزیز تصویربرداری نشود، به خاطر این گفته علت را جویا می‌شویم که می‌گوید: با توجه به انتشار تصویر این عزیزان، فرزندان بعضی از آنها دوست ندارند کسی مطلع شود که پدر و مادرشان را در مرکز سالمندان نگهداری می‌شود!

با شنیدن این حرف دلمان به درد می‌آید، آخر چرا کسانی که عمرشان را برای فرزندان خود داده‌اند و با آنها پیر شده‌اند باید مورد برخی بی‌مهری‌های فرزندان خود قرار بگیرند!

IMG_0919

وارد اتاق می‌شویم تا از مادران سالخورده عزیز عیادتی کنیم.. مادری که کمرش خمیده شده و نای ایستادن ندارد روی تختش جانمازی پهن کرده و مشغول راز و نیاز با خدای خویش است، منتظر می‌مانیم تا تمام شود، بعد از تمام شدن نماز به کنارش می‌رویم و شاخه گلی به او تقدیم می‌کنیم، صمیمانه و به گرمی ما را می‌پذیرد و لبخند خوشحالی بر لبانش جاری می‌شود، گویی فرزندان خود را دیده است…

IMG_0882

گل را استشمام می‌کند و به آرامی با ما سخن می‌گوید.. دقایقی در کنارش می‌نشینیم و در آن میان، سراغ فرزندانش را می‌گیریم، سکوت تلخی چهره پر چین‌اش را فرا می‌گیرد و به سمت در خیره می‌ماند با نگاه‌هایی که پر است از درد انتظار نیامدن کسانی که روزگاری به او می‌گفتند «مادر»، ما هم دلمان می‌گیرد که خاطر مهربانش را آزرده کردیم  و از او جدا می‌شویم…..

IMG_0822

سراغ یکی دیگر از عزیزان می‌رویم… مادری سالخورده که اخیرا از کانون گرم خانواده جدا شده و به این مرکز آمده است، از همه دلتنگی‌ها و خاطرات شیرین خانواده‌اش تعریف می‌کند، می‌گوید در شهرستان خانه و زمین دارم اما چون نمی‌توانم تنها بمانم امروز خالی مانده و به خاطر بیماری و از کار افتادن زانوهایم نای راه رفتن ندارم، به همین خاطر فرزندانم مرا به این مرکز آورده‌اند و خودشان هر از گاهی به ملاقاتم می‌آیند… از او در مورد کار فرزندانش می‌پرسیم، با بغضی در گلو می‌گوید: هر چند دلم را شکسته‌اند ولی من هرگز حاضر به رنجش آنها نیستم.

IMG_0827

حقیقت هم این است چرا که او یک مادر است و مادران گنجینه عظیم مهربانی هستند و همچنان که پیامبر مکرم اسلام نیز فرموده‌اند« بهشت زیر پای مادران است» هیچ مادری به هیچ عنوان راضی نمی‌شود خاری به پای حاصل زندگی و پاره تنش برود و شاید بتوان گفت آنان که مادرانشان را از خود دور می‌کنند به عبارتی درهای بهشت را به روی خود می‌بندند.

مادر دیگری که از نعمت بینایی محروم شده، در گوشه‌ای از اتاق در خلوت خود نشسته و هیچ سخنی نمی‌گوید انگار روزه سکوت اختیار کرده، شاید از همه رنج‌ها و سختی‌های این روزگار و بی‌مهری اولاد به این سکوت پناه برده است، نزدیک می‌شویم و دعوتش می‌کنیم برای کنار هم بودن … با بودن ما احساس خوبی می‌کند و در جمع ما می‌نشیند…. مادران دیگری نیز در این مرکز نگهداری می‌شوند که آن‌ها نیز پر از ناگفته‌هایی بسیار دارند…

IMG_0953

ساعاتی در کنار آنها یلدا را جشن می‌گیریم تا شاید تنها ساعاتی بتوانیم خنده را بر لبانشان بنشانیم، تا شاید ساعاتی تلخی‌های روزگار را از ذهن‌هاشان دور کنیم، چه بسیارند مادرانی که در کنار فرزندان خود با همه سختی‌ها برای به سرانجام رساندن آنها پیر شده‌اند و توانایی خود را از دست داده‌اند و امروز همان فرزندان آنها را مورد بی‌مهری قرار داده‌اند…

 

پدرانی که دستشان بوی نان می‌دهد

پس از چند ساعتی از آنها جدا می‌شویم و این بار به یک مرکز دیگر و سراغ پدرانی مهربان می‌رویم که اسطوره صبر و تحمل و قهرمان کودکی‌ها بوند و امروز از تلخی روزگار رنجیده خاطر شده‌اند، پدرانی که دستانشان بوی نان می‌دهد، پدرانی که تنها حس وجودیشان تکیه گاهی عظیم همچون کوه است، چه بسا وقتی رخت از این دنیا می‌بندند آن زمان می‌توان فهمید که چه اتفاقی افتاده و آن کوه صبر و تحمل دیگر نیست!

کنار پدر پیری که بینایی خود را به مرور از دست داده و به دلیل ابتلا به بیماری دیابت پایش را بریده‌اند می‌رویم، بر روی تخت خود نشسته و به آرامی ذکر می‌گوید،… دختر خردسالی که همراه گروه نوع دوستی تبسم، آمده شاخه گلی را به او می‌دهد و او هر چند توانایی دیدن گل را ندارد اما آن را لمس و بویش را استشمام می‌کند و در ادامه می‌گوید: دخترم من که لیاقت گرفتن گل را ندارم که! اما گذشته از تواضع این پدر عزیز باید گفت تک‌تک پدران ما همه شایسته گرفتن نشان مدال افتخار هستند البته هر چند که در مقابل زحمات آنها بسیار کم است، چرا که با صبر و تحمل و استوار ماندن همچون کوه در مقابل سختی‌ها و به سرانجام رساندن فرزندانشان، قهرمان زندگی هستند.

IMG_1047

سراغ پدر دیگری می‌رویم و دعوتش می‌کنیم تا در کنارمان باشد ساعتی، اما سینه‌اش انباشته از دلتنگی‌ها و دردهاست، از فرزندانش گلایه می‌کند، از نامهربانی‌هایشان می‌گوید و اینکه او را در این مرکز رها کرده‌اند و به گفته خودش اموالش را نیز تصاحب کرده‌اند.. آنچنان دلگیر است که حتی شاخه گل ما را نیز نمی‌پذیرد…

جشن کوچکمان را آغاز می‌کنیم پیرمردی که از دار دنیا کسی را ندارد و حتی ازدواج هم نکرده است! وقتی فهمید جشن یلدا گرفته‌ایم کفش‌های کتانی‌اش را به پا کرد و با آهنگ مخصوص خود رقصید!

IMG_0937

در این میان یکی دیگر از پدرانی که ناملایمات روزگار کمرش را خم کرده، با کمک پرستاران مرکز برای حضور در جشن دعوت می‌شود، بر روی صندلی چرخ‌دار خود به جمع ما می‌پیوندد اما نگاه و حواسش به ما نیست و در میان خلوت خود از کنار پنجره بیرون را تماشا می‌کند، انگار او هم در انتظار آمدن کسی است…!

IMG_0871

پس از ساعاتی این جشن هم، در کنار پدران مهربان تمام شد و از آن‌ها خداحافظی کردیم به امید حضوری دوباره در کنار آنها،…. در تمام مسیر برگشت به این فکر می‌کردم که حضور سالخوردگان بی‌سرپرست در این مرکز قابل توجیه است، اما والدینی که خانواده‌ای دارند و گاها هم قدرت و توانایی جسمی هم دارند باید دور از کانون گرم خانواده و در این مرکز باشند!؟ مگر در احادیث و توصیه گذشتگان گفته نشده است که سالمندان موجب برکت خانه می‌شوند؟! پس چرا برخی از ما این نعمت‌ها و برکات را از خانه خود دور می‌کنیم؟

IMG_1012

کاش می‌شد آن فرزندان را که در خواب غفلت فرو رفته‌اند را با تلنگری بیدار کرد، اما چه بسا که که خود می‌دانند و خود را به خواب زده‌اند که در این صورت به قول یک ضرب‌المثل قدیمی کسی که خود را به خواب زده نمی‌توان بیدار کرد….

این جشن که در فضایی صمیمی و شاد با برگزاری آیتم‌های مختلف از قبیل اجرای موسیقی توسط خواننده محبوب استان مجید آیلان گرفته تا اهدای شیرینی و شاخه گل انجام شد. همچنین دو عدد تلویزیون هم از طرف خیرین به این مرکز اهدا شد.

IMG_0887

در حاشیه این بازدیدها گفت وگوهایی نیز با مدیران این دو مرکز آنا و مهر داشتیم که خواندنش خالی از لطف نیست.

مدیر مرکز آنا، در گفت‌و‌گو با عصر تبریز، اظهار داشت: در مرکز سالمندان آنا پذیرای ۳۳سالمند عزیز هستیم که تعدادی تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) هستند و چند نفری نیز پذیرش آزاد هستند.

دلربا، گفت:چندین سالمند مجهول الهویه نیز داریم که حتی فاقد شناسنامه نیز هستند و پذیرش رایگان شده و تحت پوشش قرار داده‌ایم. خوشبختانه خانواده تعدادی از سالمندان مرتب به مادران خود سر می‌زنند ولی تعداد محدودی نیز متاسفانه مادران خود را فراموش کرده و به حال خود رها کرده‌اند! توصیه من به خانواده‌های این عزیزان این است که هر از گاهی مادران خود را به مهمانی‌های خانوادگی دعوت کنند و در کانون گرم خانواده پذیرای حضورشان باشند.

IMG_0886

مدیر مرکز سالمندان آنا اضافه کرد: خواهش من از خانواده‌ها این است که عنایت ویژه‌ای به سالمندان عزیز داشته باشند و تا جایی که در حد توان خودشان هستند در کانون گرم خانواده پذیرای مادران سالمندان باشند هر چند بعضی از خانواده‌ها با محدودیت‌هایی همراه هستند که قابل درک می‌باشند، هر چند ما در مرکز برنامه‌های ویژه‌ای برای این مادران عزیز داریم، برنامه‌هایی از قبیل سفر به مشهد مقدس، سفر به شمال، برگزاری تولد، هفت سین، روز مادر، روز سالمند، جشن چهارشنبه سوری و جشن‌های مخصوص از جمله جشن امروز یلدا که امروز شاهد برگزاری این جشن هستید.

موسوی‌پور مدیر مرکز سالمندان مهر، نیز در گفت‌و‌گو با عصر تبریز، با بیان اینکه مرکز سالمندان مهر پذیرای حدود ۳۰نفر سالمند عزیز بوده که از این تعداد ۱۲نفر خانم و مابقی آقا هستند، افزود: تعدادی از این سالمندان کلا بی‌سرپرست بوده و حتی چندین نفر از این عزیزان موفق به ازدواج نیز نشده‌اند، اکثرا سالمندان عزیز ما مبتلا به الزایمر هستند و به دلیل کهولت سنی از کار افتادگی ما پذیرای این عزیزان هستیم.

IMG_1056

موسوی‌پور در ادامه افزود: توصیه من به فرزندان سالمندان عزیز این است که تا جایی که می‌توانند از این عزیزان خود مراقبت و نگهداری کنند، چرا که کانون گرم خانواده به هیچ وجه قابل مقایسه با خانه سالمندان نیست هر چند در این مراکز خدمات متنوع رفاهی و پزشکی صورت می‌پذیرد.

اسرا طریقیان مدیر گروه نوع دوستی تبسم نیز طی گفت‌وگویی با عصر تبریز با اشاره به تداوم برنامه‌های آتی این گروه فرهنگی-اجتماعی افزود: گروه تبسم با ایده برگزاری جشن یلدا فعالیت خود را آغاز کرد و برای این موضوع  با همکاری پزشکان داوطلب گروه قلب‌های بزرگ، سالمندان هر دو مرکز مهر و آنا توسط متخصص مغز و اعصاب و چشم پزشک ویزیت شدند، و آزمایشات روتین پزشکی برای سالمندان از هر دو مرکز انجام گرفت.

IMG_0983

وی افزود: ادامه ارائه خدمات تخصصی پزشکی به سالمندان کماکان ادامه دارد چرا که اولویت اول برای سالمندان رسیدگی به وضعیت جسمانی و سلامت آنهاست، در طی این حرکت خودجوش سه عدد تلویزیون از طرف خیرین تبریز به گروه نوع دوستی اهدا شد که دو تا از این تلویزیون‌ها به مرکز آنا اهدا شد و قرار است برای مرکز مهر هم تلویزیون تهیه شود.

طریقیان گفت: خیران تبریز هر یک قسمتی از نیازهای جشن را با ارسال ملزومات جشن از میوه گرفته تا شیرینی و پشمک و انار و گل تهیه کرده و غذای روز جشن از محل کمک‌های نقدی برای سالمندان تهیه شد.

وی در ادامه گفت: همچنین در مرکز آنا خدمات اصلاح سر و صورت مادران سالمند توسط داوطلبان گروه تبسم انجام گرفت، روز اول که برای نیازسنجی به مراکز رفتیم با نگاه سرد و چشمان بی‌اعتنای این عزیزان روبه‌رو شدیم. نگاه‌هایی که بوی مرگ می‌داد انگار فقط نفس می‌کشند و امیدی ندارند.

مدیر گروه نوع دوستی تبسم گفت: اما در طی یک هفته با رفت و آمدن‌های اعضای گروه، چشمانشان نور گرفته بود، امید و زندگی را در چشمانشان می‌شد دید، از ما خواستند که فراموششان نکنیم و بازهم پیششان برویم، خیلی دردناک است کسی که فرزند دارد چشم در راه یک غریبه باشد، وظیفه سنگینی بر دوش ماست، از مردم می‌خواهیم که با حضور معنوی خود در این مراکز، بار تنهایی این عزیزان چشم به راه را تقلیل کنند.

طریقیان تاکید کرد: از آنجایی که مشکلات و معضلات اجتماعی به مانند آتش زیر خاکستر می باشند و در برخی مواقع به ورطه فراموشی سپرده شده است، ضروری است مسولین چشم‌ها را شسته و جور دیگری به معضلات اجتماعی بنگرند.

IMG_1048

این فعال فرهنگی و اجتماعی بیان واقعی مشکلات جامعه را از رسالت اصلی رسانه‌ها برشمرد و تصریح کرد: ما دست یاری را به سوی مسولان دراز کرده‌ایم و با تجمیعی از کارشناسان و پزشکان متعهد و مجرب و دلسوز به یاری نیازمندان خود را موظف کرده‌ایم و انتظار همکاری از آنها را داریم.

طریقیان خاطرنشان کرد: متاسفانه در جامعه ما از تشکل‌های مردم نهاد حمایت‌های آنچنانی و به معنای واقعی انجام نمی‌شود، ظرفیت‌هایی که در دل تشکل‌های مردم نهاد نهفته است می‌تواند برای استیلای بخشی از التیام جامعه موثر واقع شود.

IMG_1083

مدیر گروه نوع دوستی تبسم در ادامه افزود: خوشبختانه با گسترش شبکه‌های اجتماعی بستر مناسبی برای فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی فراهم شده است و این فعالیت‌ها باید تحت نظارت سازمان‌های دولتی قرار گرفته و متمرکز شود، مردم آذربایجان هبه‌ای از نوع دوستی را همواره در دل خود به همراه دارند و این ویژگی  فعالیت‌های فرهنگی را برای فرهنگ‌سازی جامعه تقویت می‌کند.

IMG_0952

طریقیان با اشاره به برگزاری جشن یلدا در بین سالمندان گفت: خوشبختانه طی مشاهدات ما تعداد کمی خانه سالمندان در استان با توجه به جامعه آماری سالمندان وجود دارد و این موضوع در حدی نیست که باعث نگرانی شود ولی از لحاظ ارایه خدمات کیفی در خور شان شهر اولین‌ها نیست و شایسته است مسئولان امر عنایت ویژه‌ای به این قضیه داشته باشند.

 

اینجا اندوه و انتظار دو حسی است که هر کسی با آن خو گرفته

چشمان همه، اینجا به در است … این عزیزان چشم انتظارند همانگونه که سال‌ها چشم انتظار کودکانشان بودند تا از مدرسه به خانه بازگردند! تا از دانشگاه به خانه بازگردند!

حالا چشم انتظارند تا شاید … شاید پنجشنبه‌ای یا جمعه‌ای فرزندان‌شان بیایند تا آنها را از این چشم انتظاری دردناک در بیاورند اما بسیاری از آنها سال‌هاست که حتی این چشم انتظاری را هم ندارند؛ اما با دل‌های آسمانیشان فرزندانشان را بخشیده‌اند! آری؛ آسمان واقعی اینجاست.

 

گزارش: پویا خوش‌پیمان/علی سلیمی