وقتی هواداران اتحاد ملی را فریاد می زنند
وقتی هواداران اتحاد ملی را فریاد می زنند
وقتی در روز بازی تراکتور، خیابان‌های تبریز با موجی از شور و هیجان قرمزپوش می‌شود، فوتبال دیگر صرفاً مسابقه‌ای نود دقیقه‌ای نیست؛ این‌جا احساس جمعی شکل می‌گیرد که رنگ آن «قرمز تراکتور» است و صدای آن از دل هزاران هوادار برمی‌خیزد. تراکتور برای مردم آذربایجان، تنها یک تیم فوتبال نیست؛ بلکه نماد هویت، غیرت و همبستگی اجتماعی با رویکرد ایرانی بودن آنان است.

عصرتبریز- سعید خسروشاهی: تراکتور از دهه ‌های گذشته تا امروز، مسیری را پیموده که آن را از یک باشگاه ورزشی به پدیده‌ای اجتماعی تبدیل کرده است. برای بسیاری از هواداران، پیروزی ‌های تراکتور تنها برد در زمین فوتبال نیست، بلکه بیانگر دیده شدن و شنیده شدن هویتی است که ریشه در تاریخ و فرهنگ آذربایجان به عنوان سر ایران دارد.

در استادیوم یادگار امام تبریز، جایی که هزاران نفر با یک شعار واحد فریاد می‌زنند، احساس تعلق جمعی شکل می‌گیرد؛ احساسی که در هیچ عرصه دیگری تا این حد زنده و صادقانه بروز پیدا نمی‌کند.

در گفت و گویی که در این زمینه با دکتر روح الله ساعی جامعه شناس، انجام داده ایم وی معتقد است: هر جامعه‌ای مجموعه‌ای از هویت‌های ملی و نمادهای اجتماعی خاص خود را دارد که در گذر زمان و در بستر تاریخ اجتماعی آن جامعه شکل می‌گیرند. آذربایجان نیز در طول تاریخ، از نمادهای گوناگون تاریخی، ادبی و اجتماعی برخوردار بوده است. اما در دوران معاصر، یکی از برجسته‌ترین جلوه‌های هویت ترکیبی سنت و مدرنیته در این منطقه، باشگاه ورزشی تراکتور است.

دکتر ساعی می گوید: تراکتور صرفاً یک تیم فوتبال نیست، بلکه به نوعی وارد زندگی روزمره مردم شده و بر سبک زندگی، احساسات و روابط اجتماعی آنان تأثیر گذاشته است. این باشگاه توانسته است نقشی مهم در بازنمایی هویت ملی و تقویت شور و هیجان اجتماعی در میان مردم ایفا کند و از همین رهگذر، پیوست اجتماعی و حس تعلق جمعی را افزایش دهد.

این جامعه شناس با اشاره به مفهوم «انسجام اجتماعی» در جامعه‌شناسی گفت: ما گاهی تلاش می‌کنیم انسجام اجتماعی را به‌صورت یک پدیده عینی و مدیریتی نشان دهیم، اما در واقع نوعی انسجام خودجوش اجتماعی نیز وجود دارد که به‌مراتب قوی‌تر و مؤثرتر از انسجام مدیریت‌شده است.

وی نمونه‌ای از این انسجام خودجوش را در «جنگ ۱۲ روزه» می داند و توضیح می دهد: در آن دوره، شاهد شکل‌گیری وحدتی گسترده در میان مردم بودیم که دولت و حاکمیت کمترین نقش را در آن داشتند. این همبستگی از دل جامعه برخاست و حتی گروه‌هایی که پیش‌تر از جامعه طرد شده بودند، در مدیریت بحران و ایجاد آرامش روانی و اجتماعی نقش‌آفرینی کردند؛ از ورزشکاران و هنرمندان گرفته تا دیگر اقشار اجتماعی.

دکتر ساعی تأکید می کند: باشگاه تراکتور نیز نماینده همین انسجام خودجوش در آذربایجان است. هنگامی که تیم به آستانه قهرمانی می‌رسد، سطح شادی و هیجان عمومی در منطقه افزایش یافته و فشارهای روانی ناشی از بحران‌های اقتصادی و اجتماعی به‌طور محسوسی کاهش می‌یابد. این احساس جمعی تنها به تبریز محدود نمی‌شود، بلکه دامنه‌ای گسترده در سراسر آذربایجان  منطقه دارد و حتی می‌تواند بر سیاست‌های اجتماعی و تصمیمات مدیریتی تأثیرگذار باشد.

وی اضافه می کند، وقتی هواداران تراکتور در سکوهای ورزشگاه شعار می‌دهند، این شعارها در واقع بازتاب افکار و احساسات جمعی مردم است. البته ممکن است در میان این جمعیت، گروه‌های تجزیه‌طلب یا حاشیه‌ای نیز حضور داشته باشند، اما این پدیده تنها مختص آذربایجان نیست؛ در خوزستان و دیگر مناطق کشور نیز نمونه‌های مشابهی از این تنوع اجتماعی دیده می‌شود.

وی با تأکید بر ظرفیت‌های بالقوه تراکتور در تقویت انسجام و آرامش اجتماعی می گوید: نقش این باشگاه در ایجاد وحدت اجتماعی بسیار بالاست، اما بخش عظیمی از این ظرفیت هنوز بالفعل نشده است. مسئولان می‌توانند از این پتانسیل در جهت توسعه اقتصادی، رونق گردشگری و افزایش نشاط اجتماعی در آذربایجان و جامعه بهره‌برداری کنند.

 دکتر ساعی تاکید می کند:  تاکنون از این ظرفیت آنگونه که باید به‌درستی استفاده نشده و در برخی موارد، وجود تبعیض‌ها و برخوردهای ناعادلانه با باشگاه یا هواداران آن باعث شکل‌گیری نارضایتی و ایجاد شکاف میان مردم و نهادهای رسمی شده است. این تبعیض‌ها و رفتارهای نادرست، اگر ادامه یابد، می‌تواند در درازمدت اثرات منفی بر اعتماد عمومی و پیوست اجتماعی داشته باشد.

 این جمعه شناس بر حس بی نظیر هواردان تراکتور تاکید می کند و معتقد است: این رفتارها البته موجب فاصله گرفتن مردم از تیم محبوبشان نخواهد شد، اما ممکن است فاصله‌ای میان باورهای مردم و سیاست‌های حاکمیتی ایجاد کند. در دهه اخیر، برخی از این برخوردها و شیطنت‌ها حتی موجب تقویت گرایش‌های پان‌ترکی در بخشی از جامعه شده است. ازاین‌رو ضروری است مسئولان با درک عمیق‌تری از نقش فرهنگی و اجتماعی تراکتور، از ظرفیت‌های آن در جهت ارتقای همبستگی ملی و آرامش اجتماعی استفاده کنند.

فوتبال به مثابه زبان مشترک مردم

در روز مسابقات تراکتور، شهر چهره‌ای متفاوت به خود می‌گیرد؛ از راننده تاکسی تا دانشجو، از فروشنده بازار تا کارگر کارخانه، همه در گفت‌وگوهای روزمره‌شان از ترکیب تیم، نتایج بازی و امید به پیروزی حرف می‌زنند. این ارتباط، نوعی «سرمایه اجتماعی» است که پیوندهای میان افراد را تقویت می‌کند.

در استادیوم، تفاوت‌های اقتصادی، فرهنگی یا نسلی رنگ می‌بازد؛ پدر و پسر در کنار هم شعار می‌دهند و جوانان در میان جمعیت، هویت خود را نه در کلمات، بلکه در هم‌دلی جمعی می‌یابند.

 آریا غفارزاده، یکی از هواداران جوان و ثابت تراکتور، در گفت‌وگو با ما می‌گوید: وقتی تراکتور بازی دارد، همه‌ی شهر یکی می‌شود. فرقی نمی‌کند چه کسی هستی یا از کجا آمده‌ای، فقط یک حس در دل همه هست: عشق به تراکتور. همین باعث می‌شود آدم احساس کند تنها نیست و بخشی از یک خانواده بزرگ است.

 

شبکه‌های اجتماعی؛ گسترش موج همبستگی

 تحولات عصر دیجیتال، این همبستگی را از استادیوم‌ها فراتر برده است. اکنون میلیون‌ها نفر از هواداران تراکتور در شبکه‌های اجتماعی، گروه‌ها و کانال‌های هواداری فعال‌اند.

از تحلیل‌های فنی گرفته تا پویش‌های مردمی، فضای مجازی به سکوی جدیدی برای ابراز تعلق و اتحاد تبدیل شده است. کمپین‌هایی چون «سن چاغیرسان گلرم من » یا «یل یاتار طوفان یاتار یاتماز تراختور بایراقی » نشان داده‌اند که شور و احساس جمعی تنها محدود به سکوهای یادگار امام نیست.

 تراکتور؛ عامل پیوند نسلی و فرهنگی

در بسیاری از خانواده‌های آذربایجانی، نام تراکتور نسل به نسل منتقل شده است. پدرانی که در دهه ۶۰ و ۷۰ در استادیوم‌ های قدیمی تیم را تشویق می‌کردند، امروز همراه فرزندانشان در ورزشگاه یادگار امام فریاد می‌زنند.

این پیوند نسلی، یکی از ارزشمندترین جلوه‌های همبستگی اجتماعی در فرهنگ هواداری تراکتور است. عشق به این تیم، در واقع زنجیره‌ای عاطفی میان نسل‌هاست؛ زنجیره‌ای که ارزش‌هایی چون غیرت، تلاش و وفاداری را بازتولید می‌کند.

 چالش‌ها و مسئولیت‌ها

با وجود این جایگاه استثنایی، کارشناسان معتقدند حفظ این سرمایه اجتماعی نیازمند مسئولیت‌پذیری دوطرفه است؛ هم از سوی باشگاه و هم از سوی هواداران.

رفتارهای هیجانی یا سوء استفاده‌های سیاسی از احساسات هواداران، می‌تواند این همبستگی را تهدید کند.

در مقابل، آموزش فرهنگ هواداری، برنامه‌های فرهنگی درون باشگاه و مدیریت هوشمندانه می‌تواند تراکتور را به الگویی ملی از پیوند اجتماعی تبدیل کند.

  تراکتور امروز بیش از آنکه باشگاهی ورزشی باشد، آیینه‌ای از احساسات، ارزش‌ها و همبستگی مردم آذربایجان به عنوان قطعه ای از پازل بزرگ ایران زمین است.

رنگ قرمز پیراهن این تیم، تنها نشانه‌ای از رقابت در زمین فوتبال نیست؛ بلکه پرچمی است از تعلق، غرور و عشق جمعی که از نسل‌ها گذشته و هنوز هم می‌تپد.

 در روزهایی که جامعه به همدلی و وحدت بیش از همیشه نیاز دارد، تراکتور یادآور این حقیقت است که گاهی یک تیم فوتبال می‌تواند همان کاری را بکند که نهادهای فرهنگی و اجتماعی از انجامش بازمانده‌اند: به‌هم رساندن دل‌ها.