سعید جلیلی از جان مردم و مملکت چه می خواهد؟
سعید جلیلی از جان مردم و مملکت چه می خواهد؟
مردم در جریان انتخابات نشان دادند که آگاه و مشرف به مسائل و مشکلات و چرایی رخداد آن هستند و طرح فله‌ای شعارهای عوام‌فریبانه و سطحی آنان را به بیراهه نخواهد برد و برای طرح‌کنندگان نیز شأن و اعتباری ایجاد نخواهد کرد.

به گزارش عصرتبریز، رضا رئیسی در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: پس از خداحافظی از دبیری شورای‌عالی امنیت‌ملی و تور جهانگردی مذاکراتی که شش سال به درازا انجامید و مهمترین سمت سعید جلیلی در طول دوران زندگی را بدون دستاورد به پایان رهنمون کرد؛ دبیر سابق سایه‌نشینی پیشه کرد و در مقام یک منتقد تمام‌عیار هرگاه از خلوت به جلوت آمد، خود را نشان داد. حتی در دوران شهید رئیسی نیز او از حضور در دولت به دور بود و کارنامه‌اش از مدیریت در مناصب اجرایی تمیز و دست‌نخورده باقی ماند و ترجیح داد، کاراکتر یک منتقد بی‌پروا و سایه‌نشین را برای خود حفظ کند.

موسم انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری که رسید، از سایه‌ بیرون آمد و به عرصه عمومی وارد شد و دوباره به آزمون انتخابات پای گذاشت. جلیلی هر آنچه را در همه این سال‌ها گفته بود، فشرده و محکم و منسجم از بزرگترین تریبون ممکن طرح و ارائه کرد؛ اما نتیجه انتخابات باز هم باب میل او نشد و در واقع، شکست سختی را از مهمترین چهره کمپین انتخاباتی کاندیدای رقیب متحمل شد که از حُسن اتفاق در این ۱۱سال سایه‌نشینی در سیبل حملات و انتقادات مداوم او قرار داشت.

این روزها و بعد از آن شکست سنگین و نمایان، سعید جلیلی دوباره به سیاق گذشته، سراغ همان حرف‌های قدیمی و ارجاعات همیشگی رفته و از تریبون‌هایی یک‌طرفه به تکرار انتقادات گذشته می‌پردازد؛ با این تفاوت که حداقل تا نزدیک به سه سال دیگر خبری از انتخابات نیست.

اما این روزها با بروز مشکلات و چالش‌های پیش روی دولت چهاردهم، فرصت را برای طرح انتقادات دوباره مهیا دیده است؛ شاید که ضعف و خلل رقیب، مایه فخر و اعتبار او شود. البته، شخص جلیلی و طیف حامی و همراه او توجه ندارند که همین سیاست در دولت روحانی نیز بی‌کم‌وکاست به بوته اجرا گذاشته شد و لحظه‌ای نیز رها نشد؛ اما دیدیم و دیدند که کارگر نیفتاد و حتی دوری از روحانی و اصلاح‌طلبان، موجب رجوع و همنوایی با جریان خالص‌ساز نشد.

بااین‌حال، این جریانات از آن حیث که در وجه ایجابی کارنامه و برنامه و هدفمندی ندارند، حیات و ممات سیاسی خود را در همین رویکردهای سلبی و واکنش‌های عصبی و هیجانی و شعاری می‌بینند.

هر ناظر بی‌طرف و مخاطب عامی با اندک نگاه موجز و مختصر به این دست گفتارها و انتقادات و تطبیق آن با شرایط موجود و ایام سپری‌شده، به‌راحتی توانایی باز‌شناسی ریشه‌ها و روندها و فرآیندهای منجر به وضعیت کنونی را دارد و این تکرار مکررات در گفتار سعید جلیلی نه‌تنها موجب کسب شأن و اعتباری برای او در سپهر سیاسی نخواهد شد که بیش از پیش او را در مظان بی‌اعتمادی عمومی و فقدان خیرخواهی و حُسن‌نیت در بیان انتقادی نزد افکارعمومی قرار خواهد داد.

در اینجا به چند نکته کلیدی از سخنرانی تازه او که رسانه‌های نزدیک به این جریان سیاسی با تیتر انتقادات صریح و سنگین جلیلی از روحانی و دولت پزشکیان به آن ضریب داده‌اند، خواهیم پرداخت.

جلیلی یکبار دیگر مدعی شده که تحریم‌ها در دوران دولت روحانی و در ایام برجام دو برابر شد؛ نکته‌ای که البته محمدجواد ظریف در ایام انتخابات و در جلسه‌ای که به همراه پزشکیان به صداوسیما آمده بود، بدان پاسخ گفت و تصریح کرد که اشاره به افزایش عددی تحریم‌ها که شامل افراد و اشخاص و موارد خُرد می‌شود، نوعی مغالطه اساسی است و تحریم افراد از سوی آمریکا کجا و تحریم‌های بین‌المللی معطوف به قطعنامه‌های شورای امنیت کجا که به شکل بی‌سابقه‌ای همه شریان‌های اقتصادی و زیرساختی کشور را تحت‌الشعاع خود قرار داد و در دوران دولت احمدی‌نژاد و زعامت سعید جلیلی در مذاکرات هسته‌ای رقم خورد.

در دیگر سو، سعید جلیلی مدعی ناکارآمدی دولت‌های روحانی و پزشکیان در حوزه اقتصاد با ثبت عدد صفر در نرخ رشد توسعه کشور و کارآمدی دولت مرحوم رئیسی در ثبت رشد ۵درصدی شد. این روایت اما مغلوط و نادرست و یکطرفه و در راستای به انحراف بردن افکارعمومی است.

آقای جلیلی چرا به رشد اقتصادی بی‌سابقه در دولت اول روحانی به مدد انعقاد برجام اشاره نمی‌کند و روی مقطعی انگشت می‌گذارد که با آمدن ترامپ و خروج یکطرفه وی از برجام و پیگیری سیاست فشار حداکثری و اپیدمی کرونا و… کشور متحمل بی‌سابقه‌ترین فشارها شده و با رشد منفی در اقتصاد مواجه شد؟ اتفاقاً رشد مثبت ۵درصد در دوران دولت شهید رئیسی هم به خروج ترامپ از کاخ‌سفید و شل کردن تحریم‌های نفتی در دولت بایدن بازمی‌گردد که آمار فروش نفت ایران رشد چشمگیر داشت و اتفاقاً از چند ماه پایانی دولت روحانی روند آن آغاز شده بود.

در دولت پزشکیان هم با توجه به بازگشت ترامپ و سیاست فشار حداکثری به انضمام جنگ مستقیم با اسرائیل و آمریکا، دوباره این وضعیت رقم خورد و رشد اقتصادی را لگام زد. (بااین‌حال، اخیراً وزیر اقتصاد اعلام کرد که رشد اقتصادی در ٣ماهه اخیر دوباره مثبت شده است).

آیا آقای جلیلی این حقایق بدیهی را نمی‌داند؟ آیا این گفتارها و نادیده‌گیری بدیهیات نشانه صداقت و خیرخواهی و حُسن‌نیت است؟

آیا پاک کردن صورت مسئله کمکی به حل موضوعات می‌کند؟ آیا اصرار و پافشاری بر روی شعارها و راهبردهایی که تجربه این سال‌ها نشان داده فاقد هرگونه درایت و کارآمدی است، درست و منطقی است؟

اینها سوالاتی است که خوب است آقای جلیلی و جریان فکری منتسب به ایشان بدان فکر کند و در بیان انتقادات خود لحاظ کند. مردم در جریان انتخابات نشان دادند که آگاه و مشرف به مسائل و مشکلات و چرایی رخداد آن هستند و طرح فله‌ای شعارهای عوام‌فریبانه و سطحی آنان را به بیراهه نخواهد برد و برای طرح‌کنندگان نیز شأن و اعتباری ایجاد نخواهد کرد.