به گزارش عصرتبریز، در سالهایی که کشور با چالشهای جدی در تأمین برق مواجه است و خاموشیهای گسترده بخشهای مختلف اقتصادی و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده، انتظار میرفت که سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه نیروگاههای خورشیدی، با سرعت بیشتری پیش برود. اما واقعیت تلختر از آن است که تصور میشود. موج جدید افزایش نرخ دلار، صنعت نوپای خورشیدی ایران را به کما برده و پروژههای در دست اجرا را در نیمه راه متوقف کند.مگر اینکه چاره ای اندیشیده شود
پنل خورشیدی؛ قربانی اول جهش ارزی
به عنوان کسی که سالهاست در حوزه طراحی و اجرای نیروگاههای خورشیدی فعالیت میکنم، شاهد آن هستم که چگونه هر جهش ارزی، زنجیره تأمین این صنعت را فلج میکند. پنلهای خورشیدی، که حدود پنجاه تا شصت درصد هزینه یک نیروگاه را تشکیل میدهند، و تقریباً به طور کامل وارداتی هستند. با افزایش نرخ دلار ا قیمت هر پنل چندین برابر شده است.
این افزایش قیمت به معنای آن است که پروژهای که با بودجه های میلیارد تومان طراحی شده، اکنون به مبالغ خیلی بالاتری نیاز دارند. و سرمایهگذاران بخش خصوصی که با محاسبات دقیق مالی وارد این حوزه شده بودند، اکنون با شکاف عظیم بودجهای روبهرو هستند و بسیاری از آنها مجبور به تعلیق پروژههای خود شدهاند.
اینورترها و تجهیزات؛ وابستگی پنهان
اما مشکل فقط پنلها نیست. اینورترهای خورشیدی که قلب تپنده هر نیروگاه هستند و وظیفه تبدیل برق مستقیم به متناوب را بر عهده دارند، نیز عمدتاً از برندهای خارجی مانند هواوی، سانگرو، اسامای ، فورونیوس و…. تأمین میشوند. که افزایش نرخ دلار هزینه ی تمام شده این تجهیزات را نیز به شدت افزایش داده است.
سازههای نگهدارنده، کابلکشی، سیستمهای مانیتورینگ و حتی پیچ و مهرههای مقاوم در برابر شرایط آب و هوایی نیز بخش قابل توجهی از آنها وارداتی است یا از مواد اولیه وارداتی تولید میشود. در نتیجه، کل زنجیره ارزش این صنعت تحت تأثیر نوسانات ارزی قرار میگیرد.
بخش خصوصی؛ قربانی بیصدا
در ایران، بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای خورشیدی توسط بخش خصوصی انجام میشود. صنایع، کارخانجات، مجتمعهای تجاری و حتی بخش کشاورزی با هدف کاهش هزینههای برق و استفاده از انرژی پاک، اقدام به نصب نیروگاههای خورشیدی میکردند. اما با افزایش نرخ دلار، سبب افزایش طول دوره بازگشت سرمایه این پروژهها خواهد شد.
این افزایش دوره بازگشت سرمایه، به معنای از دست رفتن توجیه اقتصادی پروژه است. فلذا سرمایهگذاران ترجیح میدهند پول خود را در بازارهای سودآورتر و کمریسکتر مانند سپردههای بانکی یا خرید ملک ، خرید طلا و سایر فلزات سرمایهگذاری کنند تا در پروژهای با بازگشت سرمایه بلندمدت و پرریسک.
پروژههای نیمهتمام؛ منظره غمانگیز
یکی از تلخترین مناظری که این روزها در صنعت خورشیدی شاهد آن هستیم و خواهیم بود، ایجاد پروژههای نیمهتمام است. پروژههایی که اکثرا زمین آنها آماده شده، وحتی در برخی موارد سازهها نصب شده، اما به دلیل نداشتن بودجه کافی برای خرید پنلها و اینورترها و سایر تجهیزات، متوقف ماندهاند. این پروژهها نه تنها سرمایه سرمایهگذار را بلوکه کردهاند، بلکه هزینههای نگهداری و استهلاک تجهیزات نصب شده را نیز به بار میآورند.
برخی از سرمایهگذاران مجبور شدهاند با ضرر سنگین، تجهیزات خریداری شده را با قیمت کمتر بفروشند تا بتوانند بخشی از سرمایه خود را بازیابی کنند. این موضوع اعتماد بخش خصوصی به سرمایهگذاری در این حوزه را به شدت خدشهدار کرده است.
تأثیر بر بحران برق کشور
در شرایطی که کشور با کمبود جدی تولید برق مواجه است و تابستانها با خاموشیهای گسترده همراه است، توقف توسعه نیروگاههای خورشیدی ضربه مضاعفی به شبکه برق وارد میکند. ایران با میانگین بیش از سیصد روز آفتابی در سال، یکی از بهترین پتانسیلها برای تولید برق خورشیدی را دارد. اما این ظرفیت عظیم در حال هدر رفتن است.
هر مگاوات یا حتی کیلو وات نیروگاه خورشیدی که نصب نمیشود، به معنای ادامه وابستگی به نیروگاههای حرارتی و مصرف بیشتر سوخت فسیلی است. این موضوع نه تنها از نظر زیستمحیطی مضر است، بلکه از نظر اقتصادی نیز کشور را مجبور میکند که سوخت ارزانقیمت داخلی را به جای صادرات با نرخ جهانی، برای تولید برق بسوزاند. وهمچنان چرخ بر مدار قبلی بچرخد.
صنعت داخلی؛ نوزادی که رشد نکرد
یکی از فرصتهای از دست رفته در این میان، عدم توسعه صنعت ساخت تجهیزات خورشیدی در داخل کشور است. با وجود اینکه برخی تلاشها برای تولید پنلهای خورشیدی در ایران انجام شده، اما این صنعت همچنان در مراحل ابتدایی قرار دارد و قادر به رقابت با محصولات وارداتی از نظر قیمت، کیفیت و راندمان نیست.
بیثباتی اقتصادی و نوسانات شدید ارزی، سرمایهگذاری در راهاندازی خطوط تولید داخلی را غیرجذاب کرده است. تولیدکنندگان داخلی نیز با همین مشکلات مواجه هستند، زیرا مواد اولیه و ماشینآلات تولید وارداتی است و افزایش نرخ دلار، تولید داخل را نیز گران میکند.
راهکارهای ضروری
برای خروج از این بنبست، نیاز به اقدامات جدی و فوری است. اولین و مهمترین اقدام، ثبات اقتصادی و کنترل نوسانات ارزی است. سرمایهگذاران نیاز به اطمینان دارند که محاسبات مالی پروژههایشان بعد از شش ماه دستخوش تغییرات شدید نخواهد شد.
دوم، دولت باید با ارائه تسهیلات ارزانقیمت و بلندمدت، از سرمایهگذاران حمایت کند. تسهیلاتی با نرخ سود پایین و دوره بازپرداخت بلند مدت میتواند بخشی از فشار مالی را از دوش سرمایهگذاران بردارد.
سوم، تعرفههای خرید تضمینی برق باید به گونهای تنظیم شود که توجیه اقتصادی پروژهها حفظ شود. افزایش نرخ خرید برق از نیروگاههای خورشیدی میتواند بخشی از افزایش هزینهها را جبران کند.
چهارم، حمایت جدی از توسعه صنعت ساخت تجهیزات خورشیدی در داخل کشور ضروری است. با ایجاد مشوقهای مالیاتی، تأمین مواد اولیه با نرخ ترجیحی و انتقال فناوری، میتوان صنعت داخلی را تقویت کرد.
صنعت خورشیدی ایران در آستانه یک فرصت تاریخی قرار دارد، اما به دلیل بیثباتیهای اقتصادی و افزایش نرخ دلار، در حال از دست دادن این فرصت است. هر روز تأخیر در توسعه این صنعت، نه تنها به معنای از دست رفتن فرصت تولید برق پاک و ارزان است، بلکه به معنای ادامه وابستگی به سوختهای فسیلی، افزایش آلودگی هوا و تشدید بحران برق کشور است.
بیداری از این خواب زمستانی، نیازمند اراده جدی سیاسی، برنامهریزی دقیق اقتصادی و حمایت همهجانبه از بخش خصوصی است. تا زمانی که این اتفاق نیفتد، صنعت خورشیدی ایران در کما خواهد ماند و کشور همچنان در زیر سایه سنگین وابستگی انرژی، دست و پا خواهد زد.
نویسنده: هادی صبحی کارشناس اجرای نیروگاههای خورشیدی





































