به گزارش عصرتبریز، شب یلدا در فرهنگ ایرانی، فراتر از یک مناسبت تقویمی یا آیینی نمادین، بازتابی عمیق از شیوه زیستن جمعی ایرانیان است. این شب که ریشه در باورهای کهن ایران باستان دارد، از دیرباز نماد زایش نور و غلبه روشنایی بر تاریکی بوده است؛ اما آنچه یلدا را تا امروز زنده و معنادار نگه داشته، نه صرفاً این پیشینه تاریخی، بلکه کارکرد اجتماعی و انسانی آن است.
یلدا شبی است که جامعه ایرانی، آگاهانه یا ناخودآگاه، به خانواده بازمیگردد و پیوندهایی را که در طول سال زیر فشار زندگی مدرن کمرنگ شدهاند، بازسازی میکند.
از منظر جامعهشناسی، یلدا را میتوان نوعی «مناسک همبستگی اجتماعی» دانست تا جایی که امیر قربانی یکی از جامعهشناسان خانواده معتقد است آیینهایی مانند یلدا، نقش حیاتی در حفظ انسجام خانواده و انتقال هویت فرهنگی دارند؛ زیرا خانواده بدون مناسک مشترک، به مجموعهای از افراد منفرد تبدیل میشود.
به باور وی، یلدا فرصتی نمادین برای احیای شبکه خویشاوندی است؛ شبکهای که در فرهنگ ایرانی، همواره نقش پشتیبان عاطفی و اجتماعی داشته است لذا یلدا تنها یک جشن نیست، بلکه ابزاری برای دوام جامعه است.
در بطن این آیین، مفهوم «صلهرحم» جایگاهی محوری دارد؛ مفهومی که هم در فرهنگ ایرانی و هم در آموزههای اسلامی، نشانه سلامت اخلاقی جامعه به شمار میآید.
رضا پنهانی یک کارشناس امور دینی تأکید میکند که صلهرحم در اسلام، صرفاً دیدار ظاهری نیست، بلکه شامل دلجویی، رفع کدورتها و حفظ پیوند قلبی میان خویشاوندان است.
این کارشناس، شب یلدا را یکی از مصادیق روشن پیوند دین و فرهنگ میداند؛ شبی که ارزشهای دینی بدون اجبار، در قالب یک سنت اجتماعی زیبا و پذیرفتهشده، در زندگی مردم جاری میشوند.
یلدا همچنین بستری برای گفتوگو و نزدیکی نسلهاست. در این شب، روایتها و خاطرات جای شتاب و سکوتهای روزمره را میگیرند.
مادربزرگی که میگوید «یلدا بهونه است برای دور هم بودن، لذت بردن از کنار هم بودن و انتقال مفاهیم به نسلهای بعدی »، در واقع به یکی از مهمترین کارکردهای روانی این آیین اشاره میکند.
یک کارشناس خانواده بر این باور است که گفتوگوهای بیننسلی در شب یلدا، نقش مهمی در کاهش سوءتفاهمها و تقویت احساس تعلق دارد. او معتقد است بسیاری از شکافهای عاطفی خانوادهها، نه به دلیل اختلافات عمیق، بلکه به دلیل نبود فرصت گفتوگو شکل میگیرند و یلدا یکی از معدود زمانهایی است که این فرصت را بهطور طبیعی فراهم میکند.
تنوع آیینهای یلدایی در مناطق مختلف ایران نیز نشاندهنده عمق این پیوند اجتماعی است. هرچند شکل برگزاری یلدا در شهرها و روستاها متفاوت است، اما محور اصلی در همه آنها، صلهارحام و توجه به بزرگترهاست.
جامعهشناسان این تنوع را نشانه پویایی فرهنگ ایرانی میدانند؛ فرهنگی که در عین تفاوتهای محلی، بر یک اصل مشترک تأکید دارد: حفظ پیوند خویشاوندی. در بسیاری از مناطق، حضور جمعی در خانه سالمندان خانواده یا نقل خاطرات گذشتگان، بیانگر احترام به حافظه تاریخی و تجربه زیسته نسلهای پیشین است.
گفتوگو با بزرگان خانواده در شب یلدا، فراتر از یک رسم ساده، نوعی انتقال سرمایه فرهنگی است. پدربزرگی که میگوید «آدم بیفامیل، تو سختیها تنها میمونه»، ناخواسته به یک اصل اجتماعی اشاره میکند که کارشناسان خانواده نیز بر آن تأکید دارند: خانواده گسترده، نقش مهمی در افزایش تابآوری افراد در برابر بحرانهای روحی و اجتماعی ایفا میکند. آیینهایی مانند یلدا، این شبکه حمایتی را فعال و زنده نگه میدارند.
با این حال، در دنیای امروز نمیتوان از آسیبشناسی دوری از خانواده در شبهای آیینی غافل شد. سبک زندگی پرشتاب، مهاجرت و غلبه ارتباطات مجازی، باعث شدهاند که برای برخی، یلدا به یک پیام کوتاه در شبکههای اجتماعی تقلیل یابد.
از نگاه جامعهشناسان، این تغییر اگر بدون جایگزین عاطفی باشد، میتواند به افزایش احساس تنهایی، تضعیف صلهرحم و گسست نسلی منجر شود. کارشناس امور مذهبی نیز هشدار میدهد که کمرنگ شدن ارتباطات خانوادگی، تنها یک تغییر سبک زندگی نیست، بلکه پیامدهای اخلاقی و روانی عمیقی در پی دارد.
- منبع خبر : فارس









































