آرامش شهر و لاله هایی که پر پر شده اند
آرامش شهر و لاله هایی که پر پر شده اند

عده ای پا در ره عشق گذارده اند تا ایران نشود سوریه و عراق تاناموسمان به تاراج نرود تا دینمان به غارت نرود.

عصر تبریز: دیشب چه خواب آرامی داشتیم
زیر نسیم پنکه و کولر خفتیم که داغ نکنیم.
نم نم بارون هوایی مطبوع ما مست خود کرده بود.
شاید در گوشه ای از شهر یکی از صدای جیرجیرک شب تعبری عاشقانه داشت
آن یکی قصه هزارو یک شب را در آسودگی خیال در گوش فرزندش نجوا می کرد.
یکی دیگر ستاره ها را در دل تاریک شب میشمرد و لبخند به لب خمار و مست خوابی آرام بود.
آری سکوت بود و آرامشو امنیت و …..
اما در چند کیلومترها آنطرف تر اوضاع جور دیگریست…
لحظه ایی ذهنت را پرواز بده به شهر خان طومان در حومه جنوبی شهر حلب سوریه…
صحنه های عاشورا را خواهی دید
جوانان به خون غلتیده سرزمینت
با دقت بنگر انگار او محمد است یا نه این علیست همسایه دیوار به دیوارت
اینجا را این حسین است همکلاسیت
اوراببین که اسرش کرده اند چه صحنه ای…
انگار اسرای کربلا را میبینی…
اینها چه معصومند…
خواب از سرت می پرد اینجا شهر در امن و امان است تو کنار فرزندت، خانواده ات، پدر و مادرت چه آسایشی داری…
به فکر فرو می روی..
گوشه ای دیگر از شهر قصه قصه دیگری بود.
تقدیر نوعروسی جور دیگر نوشته میشد انگار داغی قرار بود بر دلش بنشیند.
کودکی معصوم خواب بابا را میدید اوبوسه برپیشانی خون آلود پدر میزد
مادر قرار دل از دست داده بود و پشت در منتظر خبری بود.
پدر تسبیح بردست نذر صلوات برای ثمره زندگیش می کردکه سالم برگردد
خبرهایی که چند روزیست از خان طومان میرسد لرزه بر چهارستون این خانواده ها انداخته…
اما من…..
من چه سنگ دل شده ام…..
کسانی برای اینکه من و تو ما در آرامش شب هزار ویک شی بخوانیم وستاره هارابشمریم عاشقانه از همه دارو ندارشان گذشته اند.
من چه سنگ دل شده ام…
وقتی در آرامشیم و مشغول ردیف کردن شعارهایی از یاد و نام شهدا که خود هم مانده ام در عملی کردن آنها
وقتی هیچ حرفمان با هیچ عملمان جور نیست
عده ای پا در ره عشق گذارده اندتا
ایران نشود سوریه و عراق تا
ناموسمان به تاراج نرود تا
دینمان به غارت نرود
حال می خواهد ما بفهمیم یا نفهمیم
آنها به وظیفه عقلی و شرعی و میهنی خویش عمل می کنند
حتی اینکه عده ای ریشخندشان بزنند و بگویند
ماهی دهها میلیون تومان حقوق می گیرند!
ذره ای در ایمان آنها خلل ایجاد نخواهد کرد
انگار این ماییم که در پس معرکه گم شده ایم …..
این ماییم و شعار زدگی هایمان…..
نگارنده: صفورا موسویلر/خبرنگار واحد مرکزی خبر صدا و سیمای آذربایجان شرقی