به گزارش عصرتبریز، «بر سر شاخ بنشسته، بن نبریدن» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم نیوشا طبیبی است که در آن آمده: عادت کردن از آفات و بلایای زندگی آدمی است. در حوزه فردی و امور شخصی، عادت کردن موجب غفلت و خطا در شناختن پدیدهها و مدیریت امور میشود و در ساحت کلان حکمرانی، عادت کردن حاکمان به یک وضعیت، مخاطرات جمعی و گرفتاریهای تاریخی به وجود میآورد. مثال عرض کنم: آنها که در رفاه و برخورداری و تنعم عمر را میگذرانند، غالبا درکی از وضعیتی غیر از آن ندارند. نمیدانند که مردم فرودست چطور زندگی میکنند. رفیق ثروتمندی دارم که گاهی به من نشانی رستوران یا فروشگاهی را میدهد که من میدانم غذا یا اجناس آن رستوران یا فروشگاه بسیار گران است. گوشزد میکنم که «رفیق اینجایی که میگویی جای گرانی است.» و چون او به جیب خودش نگاه میکند و دنیا را هم همانطور میبیند، به نظرش آن قیمتها طبیعی و معمولی میآید و تصور میکند که همه میتوانند در آن رستوران غذا بخورند یا از اجناس آن فروشگاه بخرند. حالا اگر این وضعیت پیش حاکمان هم چنین باشد، اوضاع سخت خطرناک میشود. مثلا این تصور پیدا شود که «ما برای حکمرانی نیازی به تایید و حمایت اکثریت مردم نداریم و همینکه عده قلیلی از طرفدارانمان را راضی کنیم، بس است.» همین خطای کلان و راهبردی، میتواند پایه و اساسی برای سوءاستفاده دشمنان متعدد ایران شود. اگرچه مردم ایران نشان دادهاند که در بزنگاههای تاریخی توان این را دارند که بین مصالح ملی و اختلافات و نارضایتیهای داخلی تفاوت قائل شوند، اما این وضعیت ناپایدار و شکننده است.
اظهارات آقای دکتر روحانی درباره همراهی مردم در جنگ ۱۲ روزه جای تأمل دارد. مدیران و طبقه حاکمه، بهخصوص آنان که با رای قلیلی در مجلس نشسته و براساس همان تحلیل برخطا نظرات خود و اندک حامیانشان را حق مطلق تصور میکنند، بر ضد منافع ملی و حتی تمامیت ارضی ایران اقدام میکنند. اظهاراتشان در مجلس نهتنها به نگرانیهای عمومی دامن میزند، بلکه بر ادعاهای دشمنان ایران مهر تایید و تصدیق مینشاند. دشمنان میگفتند این بحران که فرو بنشیند، حاکمیت به تنظیمات کارخانه باز میگردد و باز هم داستان خودی و ناخودی و خرد کردن دهان منتقدان پیش خواهد آمد. در همین چند روز گذشته بارها سخنانی در ضدیت با اظهارنظر افراد معتدل و باسابقهای چون آقای محمدرضا باهنر بیان شده است. سخنانی آکنده از فحاشی و غلطکردی و شعور نداری و تهدید به خرد کردن دهان و اصرار بر کارهایی که ازسوی بخش بزرگی از جامعه پذیرفته نیست.