امروز را باید تلخ ترین روز رسانه های کشور نامگذاری کرد. روزی که خبرنگاران باختند. عصر تبریز: امروز را باید تلخ ترین روز رسانه های کشور نامگذاری کرد. روزی که خبرنگاران باختند. با لبخندهای همیشگی وارد محل نشست خبری می شود. مثل همیشه … همان لبخندهای … (بماند). خیلی شلوغ است و برخی هم برای […]
امروز را باید تلخ ترین روز رسانه های کشور نامگذاری کرد. روزی که خبرنگاران باختند.
عصر تبریز: امروز را باید تلخ ترین روز رسانه های کشور نامگذاری کرد. روزی که خبرنگاران باختند.
با لبخندهای همیشگی وارد محل نشست خبری می شود. مثل همیشه … همان لبخندهای … (بماند). خیلی شلوغ است و برخی هم برای ورود مشکل دارند.
تیم رسانه ای محمود احمدی نژاد از میان صدها خبرنگار و رسانه گلچین می کنند و افرادی که در میان خبرنگاران حرفه ای شناخته شده هستند با اینکه درخواست حضور در نشست را داده اند حق ورود ندارند و حتی آنها را دعوت نمی کنند.
اما رسانه ها با اینکه می دانند گلچین شدند با دهن کجی به سایر رسانه ها با افتخار وارد نشست خبری می شوند( این رسم در میان رسانه های ایران مرسوم و موجب افتخار است) تا بتوانند نام خود را در کتاب ثبت رکوردهای گینش بعنوان خبرنگاری که در نشست خبری محمود احمدی نژاد در فروردین ماه ۹۶ سوالی پرسید ثبت شود!
امروز دست خبرنگاران خالی بود …
همه به دنبال خودنمایی خود و یا رسانه هایشان بودند … و یا اینکه آمده بودند طعنه یا شکاری را بزنند و بروند…
حافظه ها پاک شده بود …
بیشتر سوالات تهی بود …
و محمود احمدی نژاد دوباره توانست ثابت کند که می تواند حریف خبرنگاران و رسانه های غیرحرفه ای ایران شود… برای او کاری ندارد و کاری نداشت!
خبرنگاری می گوید: آقای احمدی نژاد دوران شما جوانی ام سیاه شد؟! … (انگار یک شهروند عادی که شاید یارانه اش قطع شده با دیدن احمدی نژاد به او این کنایه را می زند!) مثلا خبرنگاران هرم نخبه کشور هستند؟! باسواد، با تدبیر، متخصص، حرفه ای، سیاس …
خبرنگار دیگری اعتراض می کند که جلوی در برای ورود با مشکل روبرو شده است؟!
آن یکی سوالی می پرسد که احمدی نژاد قبلا پاسخ آن را داده است برای همین به او می گوید: بهتر است اول بروید اظهارات و مصاحبه ها و سخنرانی ها من را بخوانید! (… یک لبخند …)
خبرنگاری سوال کرد: شما مگر نگفتید از کاندیدایی حمایت نمی کنید… پس چرا حمایت کردید؟ ( سوالاتی در سطح بسیار ابتدایی که یک خبرنگار تنها فرصت و تک سوالی که می تواند از رئیس یک دولت ۸ ساله پر حاشیه بپرسد قطعا نباید این باشد)
خبرنگاری خطاب به محمود احمدی نژاد می گوید این تناقض گویی ها مختص پدیده ای به نام احمدی نژاد است؟! (این خجالت آور است. ادبیات یک خبرنگار و رسانه نباید اینطور باشد.)
البته سوالات نسبتا خوبی هم در این نشست شد و نمی توانیم بگوئیم سوالات همه بی کیفیت و غیر حرفه ای بود اما باز هم نمی شود آن سوالات را درجه یک و مطلوب عنوان کرد. انگار بیشتر عقده گشایی و یکه تازی بود.
اما چند نکته در این نشست شاید برای خبرنگاران مبتدی و آماتور حائز اهمیت باشد که باید درس بگیرند. اول اینکه خبرنگاری که سوالش را از سردبیر و دبیرش بگیرد و از روی کاغذ یا حفظ بخواند و برود خبرنگار نیست و بیشتر میرزا بنویس است و سوادی برای طرح سوال یا نوع پرسش سوال ندارد.
نکته دوم اینکه در این نوع نشست ها باید حتما فرد خبرنگار حوزه سیاسی و دولت باشد و شخصیت و رفتار مصاحبه شونده را بداند و با این شناخت می تواند سوالی را پرسش کند که فرد به هیچ عنوان نتواند از این سوال فرار کند و اگر فرار کرد همه بدانند.
امروز رسانه های منتسب به اصولگرایان این نشست را پوشش ندادند … ( این هم خنده دار است و هم گریه دارد و اگر باهوش باشی می توانی معنی این سخن را درک کنی)
در هر حال احمدی نژاد در این نشست خبری برنده میدان بود. یاد «دیوید فراست» افتادم که چگونه توانست با نیکسون مصاحبه کند و در لحظه آخر این فرد سیاستمدار را به زانو در آورد.
سید هادی کسایی زاده