جامعه عدالت می‌خواهد نه زنجیر قبر
جامعه عدالت می‌خواهد نه زنجیر قبر
بازسازی ترس‌آور معاد، اگر بدون پشتوانه معرفتی و برنامه تربیتی مستمر باشد، در بهترین حالت اثری لحظه‌ای خواهد داشت و در بدترین حالت می‌تواند سبب دین‌گریزی، تعارض روانی و سلب اعتماد شود.

به گزارش عصرتبریز، در میانه روزهایی که فشار معیشتی، التهاب روانی و دغدغه‌های درمان و آموزش، زندگی روزمره مردم را در تنگنا قرار داده است، اجرای یک برنامه نمایشی تحت عنوان «ساعت به وقت بهشت» در شهرستان فومن توجه‌ها را به خود جلب کرد؛ برنامه‌ای که به گفته برگزارکنندگان آن، با هدف تذکر معاد و تقویت باور دینی جوانان طراحی شده است. اما شکل اجرا و محتوای آن پرسش‌های مهمی را از منظر دینی، روان‌شناختی و فرهنگی پیش‌روی جامعه و کارشناسان قرار داده است.

به گزارش خراسان، این برنامه، که به‌واسطه بازسازی صحنه‌هایی از مرگ، فشار قبر، عذاب جهنم و عبور از پل صراط، با جلوه‌های ویژه‌ای همچون نور، صدای انفجار و آتش همراه شده بود، نه‌تنها واکنش‌های متعددی در فضای عمومی به دنبال داشت، بلکه بار دیگر این پرسش اساسی را به میدان آورد که آیا می‌توان مفاهیم متافیزیکی را به قالب تجربه‌ای فیزیکی و نمایشی تقلیل داد؟

بی‌شک یکی از مهم‌ترین چالش‌های چنین اقداماتی، نحوه مواجهه آن‌ها با مقوله‌ای عمیق همچون ایمان است. نسلی که امروز در جامعه زیست می‌کند، با بحران معنا، پیچیدگی‌های فکری، تردیدهای فلسفی و تجربه‌گرایی روزافزون مواجه است. در چنین بستری، آیا ترس از آتش جهنم یا صدای مهیب انفجار در یک نمایش میدانی، می‌تواند بنیان باور دینی را در جان جوان امروز بنشاند؟

کارشناسان حوزه تربیت دینی معتقدند ایمان، بیش از آنکه محصول ترس باشد، نتیجه اعتماد، عدالت، اخلاق، عقلانیت و تجربه زیسته مردم از رفتار مسئولان و ساختارهاست. بازسازی ترس‌آور معاد، اگر بدون پشتوانه معرفتی و برنامه تربیتی مستمر باشد، در بهترین حالت اثری لحظه‌ای خواهد داشت و در بدترین حالت می‌تواند سبب دین‌گریزی، تعارض روانی و سلب اعتماد شود.

نیت خوب، ضامن موفقیت نیست
واقعیت آن است که نیت برگزارکنندگان چنین برنامه‌هایی ترویج دین و بیدارسازی وجدان‌هاست؛ اما نیت خیر، هرگز جایگزین طراحی دقیق، ارزیابی روان‌شناختی و مشورت با صاحب‌نظران علوم انسانی نمی‌شود. تقلیل مفاهیمی چون مرگ، برزخ و حسابرسی اخروی به یک تجربه فیزیکی چند دقیقه‌ای، ممکن است دین را در چشم مخاطب به سطح جلوه‌های بصری و کلیشه‌های هیجانی تقلیل دهد. این دست از برنامه‌ها اگر بدون پیوست فرهنگی، ادبیات اقناعی، و هماهنگی با مراکز علمی و حوزه‌های تخصصی انجام شود، نتیجه‌ای معکوس به همراه خواهد داشت. دین، بیش از نمایش و افکت، نیاز به تفکر، الگو، گفت‌وگو و بسط تجربه انسانی دارد.

جامعه مؤمن از مسیر عدالت می‌گذرد، نه از زنجیر قبر
مردم وقتی احساس کنند در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که صدایشان شنیده می‌شود، عدالت برقرار است، امید به آینده دارند و کرامت انسانی‌شان محفوظ است، خود راه ایمان را پیدا می‌کنند. این مسیر، هرگز با ترس مصنوعی از جهنم یا جلوه‌های نمایشی از مرگ محقق نمی‌شود؛ بلکه از شفافیت، مبارزه با فساد، رفتار اخلاق‌مدار مسئولان و کارآمدی در حل مشکلات روزمره عبور می‌کند. بهشت را نباید با آتش مصنوعی ساخت، بلکه باید در رفتار مسئولان به مردم نشان داد. وقتی جامعه‌ای عادلانه و اخلاق‌محور باشد، مردم در دل خود دین را تجربه می‌کنند؛ بی‌نیاز از هشدارهای هیجانی یا نمایش‌های اضطراب‌آور.

نقد اصلی نیز نه به برگزارکنندگان، بلکه به شیوه ترویج دین است. در عصر پیچیدگی‌های ذهنی و رسانه‌های چندلایه، دعوت به ایمان نیازمند بازطراحی راهبردهای فرهنگی است. آموزش‌های رسمی، رسانه‌های اخلاق‌گرا، الگوسازی، و تجربه زیست سالم، مؤثرتر از هر تجربه نمایشی خواهند بود. دین، خود جذاب است؛ اگر از غبار انحصار و سطحی‌نگری رهایی یابد. کافی است چهره راستین ایمان، با عقلانیت، عدالت، محبت و اخلاق در زندگی مردم تجلی یابد. آن‌گاه نیازی به افکت‌های صوتی و نوری نخواهد بود تا مردم به بهشت ایمان بیاورند؛ بلکه خود، به آن نزدیک خواهند شد.