به گزارش عصرتبریز، در بخشهایی از این مطلب میخوانید؛
بهتازگی خاموشیهای گسترده و البته برنامهریزینشده در تهران و برخی شهرهای دیگر کشور، بهویژه در پی موج سرما و کاهش دمای روزهای اخیر، به مجادلهای رسانهای و سیاسی بین دو وزارتخانه نفت و نیرو تبدیل شده است.
وزارت نیرو مدعی است ۸۳۲ میلیون مترمکعب گاز کمتر از سال گذشته به نیروگاهها تحویل شده است (کاهش ۶۴درصدی گازرسانی به نیروگاهها) و این کمبود منجر به خروج نیروگاهها از مدار و قطعی برق شده است. در مقابل وزارت نفت با ارائه آمارهایی اعلام کرده تحویل سوخت مایع (نفت گاز و مازوت) ۲۴ درصد افزایش یافته است. افزایش ۵۵درصدی تحویل نفت گاز نسبت به تعهدات داشته است و وزارت نفت مشکل اصلی را مدیریت ناکارآمد سبد سوخت نیروگاهها میداند.
این تناقض آماری و اتهامزنی دوگانه، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار کرده، بلکه نشان میدهد سیستم مدیریت انرژی ایران فاقد انسجام و برنامهریزی کلان است اما در ریشهیابی این بحران انرژی که یک اختلاف سیاسی را میتواند در کشور بنا بگذارد. شاید بهتر باشد که بگوییم نبود «وزارت انرژی» در ساختار حکمرانی یکی از مهمترین عوامل این ناهماهنگی باشد.
باید تأکید کرد تاکنون وزارت نیرو گرفتار ساختارهای نادرست و قوانین شده است. این وزارتخانه نه سیاسی بوده، نه پروپاگاندای رسانهای داشته و نه منابع مالی هنگفتی داشته است.
این دعوای کنونی نفت و نیرو فقط نشانهای از یک بیماری ساختاری است. تا زمانی که مدیریت انرژی در ایران پراکنده و غیرمتمرکز باقی بماند، بحرانهایی مانند خاموشیهای زمستانی تکرار خواهند شد. تجربه جهانی و آمارهای داخلی هر دو گواه آن هستند که تشکیل وزارت انرژی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت ملی است.