روایت سربازان ایرانی که دشمن به احترامشان ایستاد
روایت سربازان ایرانی که دشمن به احترامشان ایستاد
به بهانه بزرگداشت روز ارتش در تقویم به معرفی چند تن از فرماندهان و تکاوران ارتشی رفتیم که شاید بیشتر ما چیز زیادی از آنها نمی‌دانیم.

به گزارش عصرتبریز، «وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم.. چقدر خاطره نیمه جان درآوردیم…به حیرتیم که ای خاک پیر با برکت… چقدر از دل سنگت جوان درآوردیم» همین چند بیت سعید بیابانکی خلاصه‌ای از سرگذشت این سرزمین است. ایرانی که اگر ورق‌های تاریخش را زیر و رو کنی پر از جوانان رعنا و قهرمانی است که در دل نبردها برای دفاع از وطن و فرزندانش به قربانگاه رفته‌اند. سربازهایی که تنها روایت یک نفرشان برای دادن حس افتخار به یک ملت کافی است. اگر نگاهی به تقویم بیندازید خواهید دید که روز ۲۹ فروردین‌ماه به نام روز ارتش در ایران نامگذاری شده است. به همین خاطر نگاهی به جنگاوری چند سرباز ارتش کشورمان در تاریخ معاصر انداختیم. مردان دلیری که نه فقط ایرانی‌ها که دنیا با شناختن و شنیدن اسمشان می‌ایستد و کلاه از سر بر می‌دارد.

احترام ژنرال روس به سه مرزبان ایرانی

یکی از برهه‌های تلخ تاریخ ایران، اشغال کشورمان در جنگ جهانی دوم است. وقتی نیروهای شوروی از شمال و ارتش بریتانیا از جنوب دست به تصرف خاک این سرزمین زدند. درست در همین زمان شجاعت سه سرباز وطن مقابل دشمن برای دفاع از مرز ایران حماسه‌ساز شد. حماسه‌ای که احتمالاً خیلی از ما آن را نشنیده‌ایم. وقتی سه مرزبان با غیرت ایرانی با نام‌های سید محمد راثی هاشمی، مصیب محمدی و عبدالله شهریاری تصمیم گرفتند دستور عقب‌نشینی رضاشاه مقابل دشمن را در منطقه صفرمرزی پل آهنی جلفا و آذربایجان شرقی نپذیرند و دست خالی تا آخرین نفس مقابل روس‌ها مبارزه کنند. تا جایی که وقتی نفربر شوروی قصد عبور از پل آهنی را داشت این سه مرزبان با شلیک به سمت آنها مانع عبورشان شد. بد نیست بدانید که مقاومت این سه مرزبان در مقابل ارتش کاملاً مسلح شوروی چیزی حدود ۴۸ ساعت به طول انجامید تا اینکه نهایتاً آنها زیر آتش شدید توپخانه لشکر ۴۷ شوروی به شهادت رسیدند. اسناد آکادمی نظامی روسیه می‌گویند وقتی ژنرال نووکیف به عنوان فرمانده لشکر روس‌ها از پل آهنی عبور می‌کند و متوجه می‌شود که تمام این دو روز را فقط با سه سربازی ایرانی جنگیده به احترام آنها ستاره روی دوشش را کند و روی سینه آنها گذاشت و دستور داد آنها را به شیوه خود مسلمانان به خاک بسپرند.

شهیدی که آمریکایی‌ها به او سلطان پرواز می‌گفتند

وقتی اسم خلبان نیروی هوایی ارتش می‌آید بیشتر ما به اسم شهید بابایی، شهید کشوری یا شهید شیرودی می‌رسیم ولی در کنار این اسامی نام دیگری هست که هم‌تراز آنهاست اما کمتر کسی از ما او را به خوبی می‌شناسد. او سید علی اقبالی است خلبانی که هنگام آموزش در آمریکا در پایگاه ویلیامز توانست رکوردهایی را به نام خودش به ثبت برساند که پیش از این هرگز کسی به آنها دست پیدا نکرده بود برای همین هم اساتید خلبانی در آمریکا به این جوان لقب سلطان پرواز را داده بودند. این نابغه ایرانی در عملیات کمان ۹۹ بیشتر نیروگاه‌های برقی عراق را از کار انداخت و با طرح‌های عملیاتی که داشت کاری کرد که صادرات ۳۵۰ میلیون تنی نفت عراق در آن برهه به صفر برسد. همین هم باعث شد تا صدام کینه بزرگی از سید علی اقبالی به دل داشته باشد برای همین هم وقتی در آبان ۵۹ هواپیمای او در موصل سقوط کرد و او مجبور به خروج اضطراری شد بعد از به اسارت رفتن توسط رژیم بعث، صدام برای ایجاد ترس بین خلبانان ایرانی دستور داد تا دو طرف پیکر او را به دو جیپ ببندند و پیکر او را به دو نیم تقسیم کنند به گونه‌ای که بدن پاک این شهید ایرانی نیمی از آن در کربلا و نیمی دیگر در موصل دفن شد اما سرانجام پیکر او در سال ۸۱ به وطن بازگشت.

تکاوری که شکارچی تانک در جهان شد

محمد علی صفا از تکاوران نیروی دریایی ارتش به شمار می‌رفت. دلاور مردی که آوازه قهرمانی‌اش تا بریتانیا هم رسیده است. درست وقتی در شهریور سال ۵۹ ارتش عراقی با دو لشکر تانک خود راهی خاک ایران شد تا خرمشهر را به تصرف و اشغال خود دربیاورد محمدعلی صفا و سایر تکاوران نیروی دریایی بوشهر که تعدادشان به اندازه یک دهم نیروهای دشمن هم نبود موفق شدند جانانه مقابل آنها مقاومت کنند تاجایی که فقط خود محمد علی صفا به تنهایی بیش از ۱۶۰ تانک از تانک‌های دشمن را منهدم کرد تا در نهایت این کار منجر به عقب‌نشینی نیروهای اشغالگر بعثی شود. این کار انقدر برای صدام سنگین تمام شد که او بعد از اشغال خرمشهر آنجا را گورستان تانک‌های خود نامید. بد نیست بدانید که با اعلام شهادت این تکاور ایرانی در آبان ۵۹ نامه‌ای از پایگاه آموزشی این شهید در بریتانیا به خانواده او ارسال شد که در آن گفته بودند که به خاطر شهادت محمدعلی صفا سه روز پرچم این پایگاه نیمه برافراشته شده، حتی بعدها تندیسی از او ساخته شد که زیر آن به او لقب شکارچی تانک در دنیا را داده بودند.

غرش شیر صحرای ایران مقابل صدام

شیرصحرا لقب شهید حسن آبشناسان است. او تکاور نیروی زمینی ارتش بود؛ کسی که در دل تاریخ جنگ تحمیلی به صدام درس بزرگی داد. ماجرا به زمانی مربوط می‌شود که ارتش بعث شروع به موشکباران شهرهای ایران و مناطق مسکونی دست زد. آبشناسان در واکنش به این اقدام عراقی‌ها برای صدام نامه‌ای نوشت در آن گفت: «اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب می‌داند و نظریه پرداز جنگی است، پس به راحتی می‌تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه‌ای که می‌پسندد، بجنگد، نه اینکه با بمب افکن‌های اهدایی شوروی محله‌های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.» صدام هم در پاسخ به این نامه ژنرال خود و گروه ویژه‌اش را با نام قادر عبدالحمید به دشت عباس فرستاد اما این ژنرال عراقی و لشکرش بعد از یک نبرد طولانی نه تنها مقابل شهید آبشناسان شکست خورد که حتی توسط نیروهای ایرانی به اسارت گرفته شد.

جایزه نجومی بعثی‌ها برای سر تکاور ایرانی

اینجا قرار است از یکی ارتشی‌های قهرمان و کمتر شناخته شده دوران دفاع مقدس حرف بزنیم. شهید یعقوب علیاری از فرماندهان بزرگ ایرانی است کسی که در دوران خودش نظامیان کشورهای دیگر به دنبال کسب مهارت از او بودند. او با پیروزی انقلاب مأمور تشکیل تیپ ۵۸ تکاور ذوالفقار در تهران شد و بعدها با همین تیپ راهی جبهه‌های جنگ تحمیلی شد. تیپی که به خاطر افتخاراتش به لشکر ۵۸ ارتقا پیدا کرد. درخشش این تکاور ایرانی و نیروهایش به قدری برای بعثی‌ها دردسرساز شد که طبق گفته‌ها صدام برای زنده و مرده او جایزه هنگفتی تعیین کرده بود و سال ۶۱ این جایزه برای سر این فرمانده ایرانی به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان رسید. با اینکه این دیکتاتور بعثی هرگز به آرزوی خودش نرسید اما یعقوب علیاری سرانجام سال ۸۵ به دلیل عوارض شدید بمباران‌های شیمیایی به درجه رفیع شهادت دست یافت.

  • منبع خبر: مهر