خیابان‌های تبریز به تسخیر موتورسواران بی‌ملاحظه درآمده‌اند
خیابان‌های تبریز به تسخیر موتورسواران بی‌ملاحظه درآمده‌اند
موتورسیکلت‌هایی که قانون را دور می‌زنند، حالا بی‌واهمه از نگاه مأمور و نارضایتی مردم، آزادانه در خطوط بی‌آرتی و پیاده‌روهای تبریز جولان می‌دهند؛ این‌جا دیگر خط ویژه»چ معنایی ندارد، وقتی خطر از هر سو در کمین است.

به گزارش عصرتبریز، اسرا درویشی: غروب، آرام از راه می‌رسد اما خیابان‌های تبریز آرام نیستند. درختان هنوز خنکای اردیبهشت را نفس می‌کشند، اما زمین داغ است از رد چرخ‌هایی که بی‌وقفه از روی آسفالت می‌گذرند. در ایستگاه‌های اتوبوس، مردم به امید آمدن بی‌آرتی چشم دوخته‌اند، ولی صدایی که زودتر از اتوبوس‌ها می‌رسد، صدای خشن و بی‌ملاحظه‌ی موتورسیکلت‌هایی است که با شتاب، دود و بی‌احتیاطی خیابان را می‌بلعند.

خیابان امام، ولیعصر، شریعتی، حتی کوچه‌پس‌کوچه‌های خلوتی که باید مأمن عابران باشد، حالا میدان جولان موتورسوارانی شده‌اند که هیچ قانونی جلودارشان نیست. مسیرهای ویژه‌ی اتوبوس‌های تندرو که قرار بود راهی برای نظم و سرعت باشند، زیر چرخ این بی‌نظمی مدفون شده‌اند. موتورسواران بی‌کلاه، بی‌چراغ، بی‌توجه، گاه با تک‌چرخ‌زدن از مقابل مردم عبور می‌کنند، گاه بی‌خبر از پشت، عابری را غافلگیر می‌کنند، و گاه مستقیماً در مسیر بی‌آرتی، با راننده و مسافران آن حادثه می‌سازند.

تبریز، این شهر تاریخی با پیشینه‌ی فرهنگ و قانون، حالا در برخی از خیابان‌هایش به صحنه‌ی بی‌نظمی تبدیل شده است. نه پیاده‌رو از گزند در امان است، نه خط ویژه، نه حتی مسیرهای کودکان و سالمندان.

خیابانی برای عابران نیست

در حوالی چهارراه آبرسان، علی حسینی، معلم بازنشسته‌ای که بیش از چهار دهه ساکن همین محله است، از آنچه در سال‌های اخیر بر خیابان‌های تبریز گذشته، نگران است. او خاطراتی روشن از گذشته در ذهن دارد؛ زمانی که نظم خیابان‌ها محترم بود و عابران با خیال آسوده رفت‌وآمد می‌کردند. اما آن‌چه امروز می‌بیند، او را آزرده‌خاطر کرده است؛ خیابان‌هایی که تبدیل به میدان تاخت‌وتاز موتورسوارانی شده‌اند که گویی قانون بر آن‌ها حاکم نیست. حسینی بارها شاهد برخورد موتورسواران با اتوبوس‌های بی‌آرتی بوده، صحنه‌هایی که بعضاً با مجروحیت‌های شدید همراه شده‌اند.

پیاده‌روهای ناامن

سمیه رجبی، دانشجوی کارشناسی ارشد، تجربه‌ی روزانه‌ای از برخورد با موتورسواران در مسیرهای پیاده‌روی دانشگاه دارد. برای او پیاده‌رو دیگر جایی برای آرامش یا تردد مطمئن نیست؛ هر لحظه امکان دارد موتورسیکلتی بی‌احتیاط از پشت سر ظاهر شود و با سرعت رد شود.
او نیز می‌گوید: این وضعیت نه تنها موجب ترس و اضطراب شده، بلکه گاهی به آسیب فیزیکی نیز انجامیده است.
رجبی به موارد متعددی از سرقت، تصادف و تعرض اشاره می‌کند که از سوی همین موتورسواران بی‌ملاحظه رخ داده است.

مسیر بی‌آرتی؛ مسیری برای مرگ؟

یکی از رانندگان اتوبوس بی‌آرتی که بیش از ده سال در خط شریعتی تا ائل‌گلی فعالیت دارد، به وضعیت نگران‌کننده‌ی مسیر ویژه اشاره کرده و می‌گوید: تعداد موتورسوارانی که در ساعات اوج ترافیک وارد خط ویژه می‌شوند، به طور چشمگیری افزایش یافته است. این موتورسواران اغلب با بی‌احتیاطی تمام از مقابل اتوبوس‌ها سبقت می‌گیرند یا به صورت ناگهانی وارد مسیر می‌شوند.
او ادامه می‌دهد: تصادفاتی که در نتیجه این بی‌مبالاتی‌ها اتفاق می‌افتد، نه تنها جان موتورسوار را تهدید می‌کند، بلکه برای راننده و مسافران اتوبوس نیز استرس‌آور است.
این راننده تأکید می‌کند که بارها مجبور شده به‌خاطر حضور غیرمنتظره موتورسیکلت‌ها، ترمز شدید بزند و همین موضوع سبب زمین خوردن مسافران یا خسارات مالی شده است.

فرهنگ رانندگی؛ آشفته و بی‌ضابطه

در محله قونقا، جوانی که در مغازه‌ی تعمیر موبایل مشغول به کار است، از دوگانه‌ای حرف می‌زند که خود نیز بخشی از آن است؛ او موتورسوار است، اما از رفتار بخشی از هم‌صنفانش گلایه دارد.
او خاطرنشان می‌کند: بسیاری از موتورسواران به قوانین ابتدایی رانندگی پایبند نیستند؛ برخی بدون کلاه ایمنی، برخی با سرعت‌های غیرمجاز، و برخی دیگر در حال گفت‌وگوی تلفنی، در سطح شهر حرکت می‌کنند. این رفتارها که شاید در نگاه نخست بی‌اهمیت جلوه کند، در عمل تهدیدی جدی برای امنیت عمومی است.
او بر این باور است که بخش زیادی از این بی‌نظمی، ناشی از نبود آموزش مناسب و ضعف نهادهای نظارتی است.

کودکان در خطر

سمیه علیزاده، مادر دو کودک دبستانی، ساکن خیابان طالقانی است که نگرانی خاصی نسبت به امنیت فرزندانش دارد. برای او عبور از خیابان همراه با ترس دائمی است. تجربه‌ی شخصی‌اش از نزدیک شدن یک موتورسوار به فرزندش، هنوز در ذهنش باقی مانده و هر بار که قصد عبور از خیابان دارند، همان اضطراب دوباره زنده می‌شود.