عصر تبریز: پیروزی تیم ملی والیبال کشورمان برابر ایالات متحده امریکا در سومین بازی خود در لیگ جهانی ۲۰۱۵ امسال این فرصت را ایجاد کرد تا بار دیگر با پیوند زدن ورزش و سیاست،یک برد شیرین ورزشی را به مساله ای سیاسی و جناحی تبدیل کنند. شاید تنها در ایران این اتفاق بیفتد که جناح […]
عصر تبریز: پیروزی تیم ملی والیبال کشورمان برابر ایالات متحده امریکا در سومین بازی خود در لیگ جهانی ۲۰۱۵ امسال این فرصت را ایجاد کرد تا بار دیگر با پیوند زدن ورزش و سیاست،یک برد شیرین ورزشی را به مساله ای سیاسی و جناحی تبدیل کنند. شاید تنها در ایران این اتفاق بیفتد که جناح های سیاسی از یک بازی ورزشی ملی، علیه همدیگر استفاده می کنند.
بازی که تمام شد موج پیامها و شعرهایی بود که از شبکههای اجتماعی مجازی به دست همه میرسید و در آن مستقیم یا غیر مستقیم به اتفاقات سیاسی ومیان ایران و امریکا در یک سال گذشته اشاره میکرد. یک سایت خبری حتی با پیوند زدن ماجرای پیروزی ایران برابر امریکا و تشییع شهدای غواص از تیتر «والیبالیستها پیام شهدا و مردم را برای مسولین بازخوانی کردند؛ ایران یک امتیاز هم به آمریکا نداد» برای گزارش مسابقه والیبال استفاده کرده بود و سیل پیامهای که مذاکرات هستهای را به والیبال گره میزد در پیامهای بعد از بازی به چشم میخورد.
این موج سیاسی کردن یک بازی ورزشی و استفاده جناحی کردن از این برد در حالی صورت می گیردکه ما همین دو هفته گذشته دو بازی پیاپی را به ایالات متحده امریکا واگذار کرده بودیم و نه تنها یک امتیاز هم از آمریکا نگرفته بودیم که هر شش امتیاز ممکن را هم به آنها داده بودیم.
اتفاقی که البته در زمین مسابقه کاملا معقول و منطقی است و طبق قاعده هر مسابقهای برنده و بازندهای در کار است. اما همینکه پای اغراض سیاسی به وسط میآید که البته این روزها گویا نشانههایش هم کم نیست؛ دیگر قابل تحمل نیست. اینجا وقتی میگویی آمریکا در تهران زانو زد باید حواست هم باشد که ممکن است شما در لسآنجلس دو بار پیاپی شکست بخوری. آن وقت هم میتوانی همین حرف را بزنی؟ بعد شکست برابر آمریکا در یک مسابقه ورزشی (که طبق منطق هر مسابقه ورزشی چیز عجیب و دور از انتظاری نیست) هم میتوانید با «ظریف» و «معروف» قافبه بسازید و به تیم هستهای پند و اندرز بدهید؟ اگر بازی بعدی را مقابل آمریکا باختیم، آن زمان عده ای هم باید جمع بشوند و شعار بدهند که ما در مقابل آمریکا زانو زده ایم. آیا می توان برای جلب طرفدار بیشتر هر موضوعی را به سیاست گره زد؟
سالهاست که ورزش میدانش را از سیاست جدا کرده و تیمهای ورزشی فارغ از درگیریهای سیاسی موجود رو در روی هم قرار میگیرند تا نشان دهند روح ورزش چیزی فراتر از دعواهای سیاسی است. همان روحی که شب گذشته شادی را به خیابانهای ایران و قلب میلیونها هوادار تیم ملی هدیه کرد تا از پیروزی بزرگ و تاریخی تیم کشورمان برابر قهرمان لیگ جهانی و امادهترین تیم حال حاضر دنیا شاد و خوشحال باشند. اما چیزی که این شادی را خراب میکند گره زدن بیهوده این پیروزی به مسائل دیگر است. نباید از یاد ببریم که همانطور که ما شب گذشته پیروز شدیم ممکن است در بازی بعد بازنده باشیم. پس بهتر اینکه حرفی نزنیم و چیزی نگوییم که در روز شکست نتوانیم از ان دفاع کنیم.
تیم ملی با شروع خوبش در دور برگشت لیگ جهانی بیش از هر دوران دیگری به حمایت ما نیاز دارد. حمایتی که موجب میشود این تیم برای دومین بار شانس حضور در دور نهایی لیگ جهانی را پیدا کند. پس چه بهتر اینکه با کنار گذاشتن اختلافات سیاسی خود، یکدل و یکصدا به حمایت از تیم ملی کشورمان بپردازیم و آنها را در راه کسب یک موفقیت بزرگ جهانی یاری دهیم.