نقد ناعادلانه به استانداران آذربایجان؛ گفت‌وگو به زبان ترکی خلاف قانون و وحدت ملی نیست
نقد ناعادلانه به استانداران آذربایجان؛ گفت‌وگو به زبان ترکی خلاف قانون و وحدت ملی نیست
علتش چیست؟ خیلی ساده و همه فهم: چون زبان مادری شان است و با آن زبان راحت تر می توانند مفاهیم را منتقل کنند، درست مثل هموطنان فارس که به زبان مادری شان، راحت تر از هر زبانی صحبت می کنند.

به گزارش عصرتبریز به نقل از عصرایران، اخیراً سایت محترم و اصلاح طلبی که در سلامت نفس و حسن نیت مدیران آن تردیدی نیست، در نقدی بر استانداران آذربایجان شرقی و غربی، بر ایشان خرده گرفته که در جلسات شان، ترکی حرف می زنند و از این امر به عنوان “بی توجهی به زبان فارسی در جلسه رسمی” یاد کرده است؛ از جمله نوشته که آقای سرمست، استاندار آذربایجان شرقی در جلسه ای درباره دریاچه ارومیه به زبان ترکی حرف زده است.

اگر همین امروز به سنندج، مرکز استان کردستان بروید و سر زده وارد یکی از جلسات اداری شوید، خواهید دید که اعضای جلسه به زبان کردی صحبت می کنند، اگر به ارومیه یا تبریز بروید، خواهید دید به زبان ترکی درباره موضوع جلسه حرف می زنند، اگر هم سمت شهرهای لرستان بروید، می بینید که لری حرف می زنند و همین طور سایر نقاط کشور.
علتش چیست؟ خیلی ساده و همه فهم: چون زبان مادری شان است و با آن زبان راحت تر می توانند مفاهیم را منتقل کنند، درست مثل هموطنان فارس که به زبان مادری شان، راحت تر از هر زبانی صحبت می کنند.

قطعاً اگر در جلسه ای فردی حضور داشته باشد که ترکی یا کردی با لری یا … نمی داند، اعضا با زبان مشترک همه ایرانی ها که فارسی است صحبت می کنند ولی وقتی همه ترک یا کرد یا بلوچ یا لر و … هستند، چه نیازی هست که وقتی دور هم جمع می شوند به زبانی دیگر حرف بزنند؟!
واقعاً چرا باید این فکر به مخیله هموطنی در ایران برسد که اگر در جلسه ای در آذربایجان یا کردستان، که همه ترکی یا کردی بلدند، به این دو زبان صحبت شود، به زبان فارسی بی توجهی شده است؟! به قول علما، “اثبات شیء نفی ماعدا نمی کند”.

قانون اساسی نیز مقرر کرده است که “اسناد و مکاتیات و متون رسمی” باید به فارسی نگاشته شوند و هیچ منعی برای گفت و گو به زبان های مادری در جلسات محلی وضع نکرده است. بنابراین، مدیرانی که زبان های ترکی و لری و کردی و عربی و بلوچی و تاتی و … یا با گویش ها و لهجه های محلی ایرانی در جلسات شان صحبت می کنند، وقتی می خواهند صورتجلسه ها را تنظیم کنند، به فارسی می نویسند و باید هم این کار را بکنند.

فارسی، زبان مشترک همه ایرانیان و نقطه اتصال زبانی آنان به همدیگر است؛ حتی اگر قانون اساسی نیز فارسی را به عنوان زبان رسمی معرفی نمی کرد، باز هم جایگاه منحصر به فرد آن در ارتباط دهی شهروندان ایرانی به یکدیگر برقرار بود. بنابراین باید فارسی را به عنوان میراث مشترک همه ایرانی ها پاس داشت، میراثی که غیر فارس زبان ها نیز در غنی سازی تاریخی اش، همدوش هموطنان فارس زبان حرکت کرده و کوشیده اند؛ به عنوان مثال، چه کسی می تواند نقش بی بدیل استاد شهریار ترک را تعالی بخشی به زبان و ادبیات فارسی انکار کند یا نادیده بگیرد؟!

اما در کنار زبان نغز و پرمغز فارسی ، ایران ما، گنجینه ای از زبان های دیگر دارد که آنها هم محترم اند و باید حرمت شان را نگاه داشت و مراقب بود که متکلمین به آن زبان ها به بهانه های واهی، آزرده خاطر نشوند و این تصور ناروا به حتی از ذهن شان خطور نکند که به آنها یا زبان مادری شان نگاه از بالا به پایین می شود که اگر چنین شود، جریان های “پان” محور، جشن می گیرند و از آب گل آلود ماهی.

بنابراین تکلم به زبان های ایرانی در جلسات اداری محلی به شرطی که همه حاضران در جلسه بدان زبان واقف باشند، نه تنها منع عقلی و عرفی و قانونی ندارد، بلکه هزاران سال است که در این سرزمین جاری است و ثلمه ای هم به زبان فارسی و وحدت ملی و تمامیت ارضی وارد نکرده است و نخواهد کرد.

ایران امروز ما، مسائل مهم تری دارد که پرداختن به موضوعاتی مانند این که چرا در فلان جلسه به فلان زبان محلی حرف زدند، نه تنها اختلاف زاست و مایه رنجش مردمان مناطق ایران ، بلکه موضوعات اصلی را به حاشیه می راند، مانند همین ماجرای اخیر که موضوع اصلی، نجات دریاچه ارومیه است ولی دوستان عزیز رسانه ای، روی این تمرکز کرده اند که در جمعی که همه ترک بوده اند، چرا ترکی حرف زده شده است!