عصر تبریز/ سحر فکردار: چند سالی است که روزهای پایانی پاییز و فصل زمستان با آلودگی و حکمرانی وضعیت قرمز در سطح شهر آغاز می شود تا به جای سپیدیهای برف، به خاکستریهای آسمان چشم بدوزیم.
شاید آلودگی هوای تبریز موضوعی چندان تازهای نباشد ولی این نخستین بار بوده که شدت آلودگی تا چند روز امتداد پیدا کرده و انگار خیال تمام شدن هم ندارد. شاید همین باعث شده مسؤولان استانی و شهری غافلگیر شوند و دوباره تمام طرحها، مصوبات، تصمیمگیریها و… که سالهای گذشته در روزهای اضطرار هوا گرفته شده بود و بعد از آرام شدن اوضاع در قالب پروندههای مختومه به گوشهای رها شده بودند ، دوباره روی میز بیایند.
حالا اداره کل محیط زیست به تکاپو افتاده و مدام آمار وحشتناک از شدت آلودگی هوا منتشر میکند و به مردم توصیه میکند مواردی را رعایت کنند.
کمیته اضطرار آلودگی هوای شهرستان تبریز هم هر روز جلسهای برپا میکند و انگار تمام تصمیمگیریها حول محور دانشآموزان است که برای سومین روز متوالی تمام مقاطع تحصیلی تبریز تعطیل اعلام می شود. موضوعی که اعتراض دانشجویان و کارمندان ادارات و نهادها را به همراه داشته است.
این روزها آنقدر از علل آلودگیها و راهکارها و کارهای کارشناسی شده برای رسیدن به آسمان یک دست آبی حرفها زدهاند و شنیدهایم که دیگر هر شهروند عادی هم میتواند به راحتی این غبارها را تحلیل و کارشناسی کند.
کمان نقد مسؤولان شهری ولی به هر سو تاب بر میدارد. شهرداری از صنایع شاکی میشود و محیط زیست از نظام مهندسی و در نهایت همه با هم به دود و آلودگی خودروها اعتراض میکنند و این چرخه همینطور حول حرفها دور میزند.
شاید تنها تصمیم اساسی مدیریت شهری پس از آن همه جلسه و سمینار و کمیتههای اضطراری توافق بر سر اجرای طرح ترافیک در محدوده مرکزی شهر باشد. طرحی که بنا بود از خردادماه ۹۳ بطور قطعی اجرا شود که البته با گذشت بیش از ۳ سال هنوز از اجرای این طرح هم خبری نیست.
حالا دو روز است طرح زوج و فرد تردد خودروها در سطح شهر اجرا می شود تا دوباره یادمان بیاید تا به اضطرار و خفگی نرسیدهایم، هیچ طرحی اجرا نمیشود.
هر چند حمید قاسمی مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجانشرقی از سهم عمده خودروها در آلودگی هوای تبریز خبر میدهد ولی برخی ادارات و سازمانها با حذف سرویس کارکنان، در برابر این استدلال و آمار مقاومت میکنند.
نتیجه این امر نیز چیزی جز ورود هزاران خودروی تک سرنشین به نقاط مرکزی شهر نیست.
این در صورتی است که از نهاد مهم و تاثیرگذاری همچون استانداری که انتظار میرود سهمی جهت کاهش این آلاینده ها بردارد، خود سکاندار حذف سرویس کارکنان میشود.
قاسمی شب گذشته در جلسه کمیته اضطرار کاهش آلودگی هوای کلانشهر تبریز اظهار داشت: سازمان مدیریت و برنامه ریزی باید مجدداً پیگیر دایر شدن سرویسهای ادارات و کارخانجات باشد.
در حالی که با افزایش آلایندهها و پایداری جوی هوای تبریز با شاخص آلودگی بیش از ۱۸۰پی.اس.آی در وضعیت هشدار و ناسالم برای تمام گروههای سنی است، اطلاعرسانیهای ناکافی از سوی مسؤولان، شهروندان را هم دچار تردید کرده است.
برخی تابلوهای اطلاعرسانی وضعیت هوای تبریز همچنان با خوشخیالی تمام اعداد خوشحالکننده و زیر ۱۰۰ پی.اس.آی را نشان میدهند تا شاید در ظاهر صورت مساله را پاک کنند.
رئیس اداره نظارت و پایش اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجانشرقی در خصوص این مغایرتهای آماری میگوید: در سطح شهر چهار تلویزیون شهری اطلاعرسانی وضعیت هوا وجود دارد که ما بر نحوه کار آنها نظارت داریم.
شاهین رحیم اوغلی ادامه میدهد: درون این تابلوهای سطح شهر ماژولهای الکترونیکی تعبیه شده است و وسیلهای ارتباطی وجود دارد که ارتباط بین مرکز پایش اداره کل و آن تابلو را برقرار میکند. گاهی اتفاق میافتد که این ماژولهای الکترونیکی که ۲۴ ساعته روشن هستند، خراب میشود یا گاهی سیستم ارتباطی آن قطع میشود. دیتایی که ما روی تابلو میفرستیم را نگرفته یا با تاخیر دریافت میکند.
وی تاکید میکند: در برنامه داریم تا بودجهای برای آن جذب کنیم تا ساماندهی صورت گیرد که چیزی که ما میفرستیم را به طور صحیح نمایش دهد.
رحیم اوغلی ولی از ارائه آمار روزهای آلوده در تبریز خودداری کرده و میگوید: این آمار برای ما مشخص است ولی باید توسط مدیرکل تائید شود و بعد میتوانیم در اختیار رسانهها بگذاریم.
ولی بر اساس آماری که تا آخر آبان ماه جمعبندی شده، نسبت به سال گذشته تا انتهای آبان شاهد افزایش ۱۵ درصدی روزهای پاک و کاهش ۱۲ درصدی روزهای ناسالم برای گروههای حساس در تبریز بودهایم.
شهروندان تبریزی هم در این بین نظر متفاوتتری دارند. در تاکسی، خیابان، خریدهای روزانه و …همه با صدای آرام پچ پچ میکنند و از بیاعتمادی به حرفهای مسؤولان حرف میزنند. به اعتقاد اکثر مردم، هوای این روزهای تبریز ناشی از وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه است که کم کم عوارض ناشی از آن مثل زخمی کهنه سرباز کرده است.
کمی که به عقب برگردیم یادمان میآید که تبریز از اول این طور نبود. باغ شهر بود و به سرسبزی و درختان پر هیبتش شهره. آن روزها که هنوز درختها جای برجها و ساختمانها را تنگ نکرده بودند و آدمها برای نفس کشیدن جای دوری نمیرفتند.
بعدها که برجها اولویت پیدا کردند، درختها از ریشه زده شدند و دیگر نه تبریز نفس کشید و نه شهروندانش. البته این روزها احداث ایستگاههای مترو در گوشه گوشه شهر، بهانه دیگری شده برای جابهجایی درختان از نقاط مرکزی شهر و انتقال آنها به جنگل کاریها حاشیهای!