شعر اربعین/ راز به خون تپیدن خون خدا چه بود!
شعر اربعین/ راز به خون تپیدن خون خدا چه بود!

عصر تبریز:ابراهیم قبله آرباطان شاعر برجسته و توانمند استان شعری به مناسبت اربعین حسینی سروده است که تقدیم مخاطبان می گردد:   با پای سر به سیر سماوات می رویم احرام بسته ایم و به میقات می رویم تا بارگاه قبله ی حاجات می رویم قسمت اگر شود به ملاقات می رویم میقات ما حسین، […]

عصر تبریز:ابراهیم قبله آرباطان شاعر برجسته و توانمند استان شعری به مناسبت اربعین حسینی سروده است که تقدیم مخاطبان می گردد:

 

با پای سر به سیر سماوات می رویم

احرام بسته ایم و به میقات می رویم

تا بارگاه قبله ی حاجات می رویم

قسمت اگر شود به ملاقات می رویم

میقات ما حسین، ملاقات ما حسین

زانو زدیم پیر و جوان بر زمین تو

ما حلقه بسته ایم به دور نگین تو

ما را کشانده است کجاها طنین تو

افتاده ایم در گذر اربعین تو

ای واژه واژه نام تو صد ماجرا حسین

ما چون کبوتران حرم پر شکسته ایم

از آشیان گذشته و از خود گسسته ایم

چون صیدهای زخمی در خون نشسته ایم

یعنی که دل به لذت دیدار بسته ایم

مرهم حسین، صبر حسین و شفا حسین

ای جان شرحه شرحه بگو ماجرا چه بود!

راز به خون تپیدن خون خدا چه بود!

آن جوشش صدای تو بر کربلا چه بود!

دادی بها به خون خودت، خون بها چه بود!

ای خون پاک تو، همه تن، خون بها حسین

با بادها بگو که هوایم هوای توست

با نای ها بگو که نوایم نوای توست

بغضی که در تلاوت در خون رهای توست

سودای آتشیست که بر خیمه های توست

ای تا ابد، نوای من بینوا حسین

گل زخم ها شکفته شده روی پیکرت

چون کعبه فوج تیغ گرفته ست دربرت

بعد از تو دشت، یکسر«إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ»

بالا سرت، بلند سرت، تا خدا، سرت

بر ما چه رفته است به شوق تو «یا حسین»

 

شعر : ابراهیم قبله آرباطان