به گزارش عصرتبریز، رویکرد آمریکا در مذاکرات اخیر، پر از تناقض و ابهام است. دونالد ترامپ که پس از بازگشت به قدرت بار دیگر سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفته، در اظهارات و نامههای خود تصویری گمراهکننده از نیت آمریکا ارائه میدهد. عراقچی در روز ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، درباره پیشنهاد مکتوب آمریکا گفت: «این پیشنهاد پر از ابهامات و سؤالات بیپاسخ است و بسیاری از مسائل در آن روشن نیست.» این ابهامات مذاکرات را به بازیای بدل کرده که هیچچیزش قابل پیشبینی نیست. تناقضات گفتاری و رفتاری ترامپ تنها به مذاکرات با ایران محدود نمیشود؛ او حتی در داخل آمریکا نیز با چالشهایی مواجه است. جدال توییتری اخیر او با ایلان ماسک، یکی از نزدیکترین متحدانش نمونهای از رفتار غیرقابل پیشبینی اوست که حتی بزرگترین حامی انتخاباتیاش را تحت تأثیر قرار داده است. طبیعتاً این تناقضات به مذاکرهکنندگان آمریکایی نیز سرایت کرده و باعث شده که گماشتههای مذاکرهکنندهاش از جمله استیو ویتکاف، نماینده مذاکراتی آمریکا پس از هر دور گفتوگو با مواضع متناقض و متضاد همراه باشد.
تحریمهای آمریکا علیه ایران که گستردگی و تنوع آنها مانع از ارائه عدد دقیق شده، اما رسانهها مقدار آن را بین ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ ماده تحریمی تخمین میزنند، از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ به اوج خود رسید. در سال ۲۰۱۸، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد که بیش از ۷۰۰ فرد، نهاد، کشتی و هواپیما را در یک روز تحریم کرده است که بزرگترین اقدام تحریمی علیه ایران بود. از آن زمان تاکنون، تحریمهای جدید از جمله تحریمهای روز شنبه علیه ۱۰ فرد و ۲۷ نهاد به این فهرست افزوده شده است. غیبت موضوع رفع تحریمها در پیشنهادهای آمریکا نشاندهنده آن است که این کشور همچنان دلش نمیخواهد امتیازی به ایران دهد و به تحریمها به عنوان ابزاری برای فشار حداکثری نگاه میکند، نه مانعی که باید برای پیشبرد دیپلماسی برداشته شود.
مذاکره فقط برای اعتمادسازی؟
چرا موضوع رفع تحریمها در مذاکرات به حاشیه رانده شده است؟ ترامپ مکانیسم فشار حداکثری را حتی در مذاکرات ادامه داده است. حفظ تحریمها به او امکان میدهد تا اهرم فشاری برای محدود کردن نفوذ منطقهای ایران و تضعیف اقتصاد آن داشته باشد. فشارهای خارجی، بهویژه از سوی اسرائیل لابیهای کنگره نیز در این تصمیمگیری نقش دارند. آنها رفع تحریمها را به معنای تقویت ایران در معادلات منطقهای میبینند و به همین دلیل با هرگونه گشایش اقتصادی برای ایران مخالفت میکنند. علاوه بر این، محدودیتهای داخلی آمریکا از جمله ساختار قانونی پیچیده و مقاومت کنگره ممکن است مانع از آن میشود که دولت ترامپ تضمینهای قابل اتکایی برای رفع تحریمها ارائه دهد. نتیجه این است که مذاکرات به جای تمرکز بر رفع تحریمها به مباحث فنی برنامه هستهای ایران محدود شده و از هدف اصلی خود فاصله گرفته است.
غیبت موضوع رفع تحریمها در مذاکرات پیامدهای گستردهای داشته است. اول، اعتماد ایران به فرایند مذاکره بهشدت کاهش یافته است. وقتی پیشنهادهای آمریکا فاقد امتیازات ملموس است، ایران انگیزه کمتری برای پذیرش محدودیتهای جدید بر برنامه هستهای خود احساس میکند. دوم، این وضعیت بر افکار عمومی در ایران تأثیر منفی گذاشته و ناامیدی از مذاکرات را تشدید کرده است. مردم ایران که سالها فشار تحریمها را تحمل کردهاند، انتظار دارند مذاکرات به بهبود معیشت منجر شود، نه اینکه صرفا در پنج دور مذاکراتی بر پاشنه اعتمادسازی بچرخد که تأثیری در زندگی روزمره آنها ندارد.
- منبع خبر: فرهیختگان