به گزارش عصرتبریز، باز هم محرم آمد، ماهی که هنوز داغی هزار و چهارصد ساله را در دلها شعلهور نگه داشته است. ماهی که بوی خون، اشک، عطش، وفاداری و فداکاری را یکجا در خود دارد. هنوز صدای کاروانی در گوش میپیچد که از مدینه به سوی کوفه میرفت، بیسایهبان، بیسپر و با کودکان و زنان بیپناه. محرم که میآید، دلها بیاختیار به کربلا پر میزنند. گویی همه فاصلهها از میان برداشته میشوند و یکباره خود را در کنار گودال قتلگاه مییابی؛ جایی که خون خدا به زمین ریخت و آسمان گریست.
محرم، نه فقط یک ماه در تقویم دینی، بلکه یک ایستگاه از تأمل است. ایستگاهی که هر سال انسان را به خود میخواند تا مرور کند که در برابر ظلم چه کرده، در مقابل حق چه ایستاده و با باطل چه معاملهای داشته است. امام حسین (ع) فقط برای شیعه نبود، فقط برای اسلام نبود؛ او برای انسانیت قیام کرد، برای بیداری، برای آزادی. و این همان نکتهای است که هر سال با آمدن محرم، ذهن و جان ما را احاطه میکند.
وقتی هلال محرم در آسمان ظاهر میشود، دلها تکان میخورند. فضای شهر تغییر میکند؛ پرچمهای سیاه، کتیبههای سرخ، صدای طبل، نالهی زنجیر و سوز دل سینهزنان همه جا را پر میکند. انگار زمین دوباره آماده میشود برای روایتِ عاشورا، برای بازخوانی غمنامهی کربلا. دلها آماده میشوند برای گریستن، برای تطهیر شدن، برای نزدیک شدن به حقیقتی که در سرزمین نینوا با خون نوشته شد.
چه ماه عجیبی است محرم… ماهی که در آن مرگ زیباترین معنا را مییابد، ماهی که شهادت به اوج شکوه خود میرسد. در محرم هر اشک، ارج و قرب دارد. اشکی که از دل برآید، اشکی که با یاد علیاکبر و قاسم و طفل ششماهه جاری شود، اشکی که شفاعت را نوید میدهد و دل را از غبار روزمرگی میشوید.
محرم که میآید، نه تنها اشک جاری میشود، که شعور نیز بیدار میگردد. محرم یک فرصت است؛ فرصتی برای بازسازی روح، برای بازخوانی ارزشها، برای بازگشت به حقیقت. و این راز ماندگاری حسین است؛ که هر سال زندهتر میشود، هر سال الهامبخشتر و هر سال نزدیکتر به دلهایی که هنوز به دنبال حقیقتاند.
در این ماه، همه چیز رنگ دیگری میگیرد. غذاها نذر میشوند، شبها با نوای روضهخوانان به سحر میرسند، دلها در حسینیهها و مساجد همدل میشوند. محرم به ما یادآوری میکند که هنوز میشود انسان بود، هنوز میشود فریاد زد، هنوز میشود در برابر ظلم ایستاد. چه بسیار انسانهایی که با یاد کربلا از ظلمت بیرون آمدهاند، چه بسیار دلهایی که با قطره اشکی بر مصیبت حسین، جلا یافتهاند.
محرم که میآید، حتی خاک هم اندوهگین میشود. گویی زمین هنوز خاطرهی قدمهای علیاکبر را به یاد دارد، صدای ضربهی نیزه بر گلوی کودک را فراموش نکرده و نالههای زینب (س) را هنوز در گوش دارد. عاشورا، لحظهی اوج تقابل نور و ظلمت بود و امام حسین (ع) خورشید حقیقت در اوج تاریکی.
آیا تاکنون با خود اندیشیدهایم که اگر در کربلا بودیم، کجا میایستادیم؟ آیا ما همان مردم کوفهای نبودیم که نامه نوشتند و سپس روی برگرداندند؟ آیا ما همان نبودیم که سکوت کردیم، وقتی باید فریاد میزدیم؟ این پرسشهاست که محرم را هر سال زندهتر میکند؛ نه فقط برای عزاداری، بلکه برای خودشناسی، برای بیداری.
و این ماه فرصتی است برای توبه، برای بازگشت به راهی که حسین (ع) نشان داد. راهی که به بهشت ختم نمیشود، بلکه خود بهشت است. راهی که در آن حتی مرگ، پایان نیست؛ آغاز است. امام حسین (ع) با شهادتش، زندگی را معنا بخشید. و حضرت زینب (س) با ایستادگیاش، پیام عاشورا را به تمام تاریخ رساند.
محرم، ماه عشق است، ماه خون و پیام. در این ماه، ما تنها عزادار نیستیم؛ ما حاملان پیامی هستیم. پیامی که باید به نسلهای بعد برسانیم. پیامی که میگوید: «هیچگاه در برابر ظلم، سکوت نکن. حتی اگر تنها بمانی، حتی اگر جانت را از دست بدهی، حق را فریاد بزن.»
امسال که محرم میآید، بیایید عهدی تازه ببندیم. عهدی برای صداقت، برای عدالت، برای مهربانی، برای ایستادگی در برابر ناراستی. حسین (ع) تنها شهید یک جنگ نبود؛ او معلمی بود برای همیشهی تاریخ. معلمی که درس آزادگی داد، درس وفاداری، درس ایثار.
و چه زیباست که دلهای ما، در این ایام، یکصدا میشود. فرقی نمیکند کجای این دنیا باشی، وقتی نام حسین (ع) میآید، اشک در چشمها حلقه میزند و دل بیاختیار میلرزد. این همان معجزهی عشق است، همان جوشش حقیقت در رگهای زمان.
در پایان، باید گفت که محرم یک فرصت است، نه فقط برای عزاداری، که برای ساختن خود، برای نزدیکتر شدن به خدا و برای نجات از غفلت. بیایید در این ماه، قلبهایمان را خانهی حسین کنیم. بیایید با اشک، اما نیز با اندیشه، با روضه اما نیز با اراده، با سینهزنی اما نیز با حرکت به استقبال محرم برویم. باشد که در این ماه، دلمان رنگی از کربلا بگیرد و زندگیمان بوی صداقت و آزادگی.
- خبرنگار: قمر طالبی