عصرتبریز – سعید عبدی: ااااه پدر بزرگ چرا نگفتی؟ خیلی بدی خیلی! داشت سر اینکه حاج آقا قبل شوت کوارشما از آن یا ابوالفضل های نجات بخش اش نگفت با او دعوا می کرد. راستی راستی باورش شده بود که هر شوتی با یا ابوالفضل های از ته دل حاج آقا مهار می شود؛ حق هم داشت سر پنالتی یک یا ابوالفضل دیگر از حاج آقا کافی بود تا بیرانوند پنالتی رونالدو را به آغوش بکشد. چه فایده بازی مساوی شد و حذف شدیم! مثل ابر بهار گریه می کرد، آخرین بار وقتی چشم به جهان می گشود این گونه از ته دل گریه کرده بود! هیچکس توان آرام کردنش را نداشت.
دوید سمت حیات، روی تخت زیر درخت توت همسن عموی بزرگش، عموی کوچکش نشسته بود. فوتبال را با او یاد گرفته بود. عموی کوچکش برایش از مارادونا و رونالدوی اورجینال گفته بود و از بازی ایران و استرالیایی که وقتی برگزار شد بابا مامان او هنوز عاشق هم نشده بودند.
عموی کوچک اما کل بازی امشب را در حیاط بود. او که بازی های بی اهمیت فوتبال را هم به بزرگترین تفریح ها ترجیح می داد قید نبرد شاگردان کی روش و رونالدو را زده بود. از خدا که چه عرض کنم از هیچ کدام از اهل خانه پنهان نبود که عموی کوچک با زن عموی کوچک آینده حرفش شده از آن حرفای بد! این را در گوش حاج آقا گفت، حاج آقا استغفراللهی گفته و زمزمه کرد بچه جان آدم هر چیزی را نباید ببیند و بداند! عموی کوچک دستی به سرش کشید و گفت چرا گریه می کنی؟ مگر پرتغال و اسپانیا کم زحمت کشیده بودند که الان که بجای آنها ما صعود کنیم آنها کجا ما کجا؟ با سیرالئون بازی کردیم الان دم از صعود می زنیم؟ صعود می کردیم فلسفه فوتبال زیر سوال می رفت و یک عده پزش را می دادند که حتی عرضه تمدید قرارداد کی روش را ندارند. با دقت به حرفای عموی کوچک گوش می کرد ولی برای اولین بار قبولشان نداشت! این ها حرفای عموی عاشق فوتبالش نیست؛ از دست زن عمو کوچک آینده دلخور بود حتما!!!
تیم ملی ایران با کسب ۴ امتیاز و تنها با یک امتیاز کمتر نسبت به تیم های اسپانیا و پرتغال در مکان سوم جدول رده بندی گروه دوم جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه قرار گرفت. به این ترتیب شاگردان کی روش با وجود شایستگی هایی که داشتند از صعود بازماندند. این اتفاق در حالی رخ داد که تا پیش از آغاز جام جهانی کمتر کسی چنین تصوری را از تیم ملی ایران داشت حتی خوش بین ترین هوادار فوتبال در ایران و حتی آن ۱۷ نفری که پیروزی ۷ بر یک آلمان مقابل برزیل را پیش بینی کرده بودند!
با کمترین بازی دوستانه ممکن و بدترین شرایط آماده سازی، تیم ملی راهی روسیه شد. سرمربی تیم ملی از پیشنهاد شش ماهه تمدید قرارداد از سوی فدراسیون فوتبال به شدت ناراحت بودند و بازیکنان در شوک لغو بازی دوستانه با یونان بودند. در رسانه ها هم که بازار نقد لیست تیم ملی و خرده هایی که به کیروش در مورد خط خوردن تعدادی از ستاره ها وارد می شد، داغ بود.
لباس تیم ملی را هم به این هیاهو اضافه کنید و در کنارش بحث اعزام تعداد زیادی از مسئولینِ غیر مربوطه به روسیه را نیز مورد توجه قرار دهید. به این ترتیب متوجه خواهید شد که تیم ملی ایران در چه شرایطی پای به بزرگترین رویداد فوتبالی جهان گذاشت. بازی با سیرالئون با بازیکنان و سوژه های معروفش تنها بازی دوستانه چند ماه اخیر ما پیش از آغاز جام جهانی بود و بازی با ترکیه در شرایطی چند هفته باقی مانده به جام جهانی برگزار شد که تاثیر چندانی نمی توانست روی تصمیمات کلان کادر فنی و کیفیت فنی بازیکنان گذاشته باشد.
تیم با شرایط فوق راهی روسیه شد. بازار کری داغِ داغ بود. عده ای به موهای رامین رضاییان گیر داده بودند، عده ای دیگر در حال تخمین زدن تعداد گل های دریافتی از سوی بیرانوند در سه بازی مرحله گروهی بودند، عده دیگری سردار و گل زنی هایش را سوژه کردند و عده های دیگر نیز سوژهای دیگر و دیگر و دیگر را… کمتر کسی امید به این تیم داشت. همان هایی که بعد از بازی با پرتغال اشک می ریختند هم در آغاز جام جزو گروهی از «عده های» بالا بودند! تیم ملی اما همه را متحد کرد با قدرت فوتبال و با نیرویی که سرشار از امید و تلاش برای رسیدن به غیر ممکن ترین ممکنی بود که رسیدن به آن مساوی با برهم خوردن همه معادلات بود. تیمی که بدون هیچ آماده سازی لازم راهی جام جهانی شد و این نتایج را کسب کرد، تیم نبود بلکه لشگری بود که برای مردمش جنگید برای مردمی که برای لحظه ای هم که شده بیخیال همه چیز شدند تا بلکه سوار بر قطار آرزوهایشان، دنیا را فتح کنند.
عموی کوچک قصه بالا اما حق داشت برای آرام کردن نوه خاندان آن حرف ها را بزند. او از کس یا چیزی ناراحت نبود، او از حقیقتی صحبت می کرد که فوتبال ما سال هاست با آن دست و پنجه نرم می کند بی آنکه مسببانش گزندی ببینند.
تیم ملی در شرایط سختی نتایج درخشان در جام جهانی کسب کرد ولی خدای فوتبال عدالتش مو نمی زند، او به خوبی تفاوت میان کسانی که ده ها سال تلاش کرده اند با کسانی که همه توان و فشار کار را به ساق های بازیکنانشان وصل کرده اند می داند. او قبل از آن که خدای مردم باشد، خدای فوتبال و عدالت است فوتبالی و عدالتی که طبق آن برنده کسی است که برای برنده شدن، پیش از مبارزه تلاش کند. روز مسابقه برای ورزشکار است اما روزهای قبل از آن برای همان کسانی که عموی کوچک بخاطرشان ترجیح داد ایران از گروهش صعود نکند!