متن زیبای مجری تبریزی در وصف شهر تبریز
متن زیبای مجری تبریزی در وصف شهر تبریز

عصر تبریز:  زهرا بی شک مجری توانمند تبریزی چندی پیش با اجرای بسیار زیبا و احساسی خودش همگان را به تحیر وا دارد. زهرا بی شک در ابتدا با جملات ادبی و به زبان فارسی و سپس ترجمه آن به زبان ترکی و با بیانی بسیار شیوا و دلنشین، مورد تشویق حاضرین قرار گرفت. مجری […]

عصر تبریز:  زهرا بی شک مجری توانمند تبریزی چندی پیش با اجرای بسیار زیبا و احساسی خودش همگان را به تحیر وا دارد.

IMG_20151026_131213

زهرا بی شک در ابتدا با جملات ادبی و به زبان فارسی و سپس ترجمه آن به زبان ترکی و با بیانی بسیار شیوا و دلنشین، مورد تشویق حاضرین قرار گرفت.

مجری توانای آذربایجانی پایان بخش اجرای زیبایش را به اشعاری از منظومه همیشه جاوید حیدر بابا اختصاص داد که باری دیگر نام و اوازه آذربایجان و شهریار نامی را در خاطره ها ماندگار کرد و درخشاند.

 

بنام آنکه هستی بر جهان بخشید و تحرک بر زمین و نظم گردش بر زمان، خدایی که بدنها را روان بخشید و روان ها را توان، دهن ها را زبان بخشید وزبان ها را بیان…

سلام و درود محضر ارزشمند یکا یک شما عزیزان، هنرمندان و مجریانی که قلبی به روشنایی روز دارید.

مهربان الاهین آدی و یادینن، ایلک باهارین یولداشلاری. هامیلاروزا باهار سلامیم وار، ارزی ایلیروخ باهار خاطره لروز گوللی چیچح لی اولسون

ارزی الیروخ عومور باغلاروزون گول چیچح لری گون به گون یاشیل دلاشا بورونسون، ایشالاه که عومور بویی سیزون گوزلروز گولسون

من اوزومون وبوتون آذربایجانلی لارین طرفیندن، ارزی الیروخ گون لروز هامیسی گولی چیچح لی اولسون و اورح لروز چیچح لر کیمین تمیز اولسون…

زهرا بی شک هستم از تبریز می آیم…

شهر زیبای من با پیشینه ای چند هزار ساله، آشنای اهل سیاست و سیاحت ،شعر و ادب، فرهنگ و هنر و علم و صنعت که عمری قبله الاسلام فرامسلمین گشت و سپس مهد شمس و مللای روم از تبریز گفتن و شنیدن تکرار هزار باره ی شعر بلند شهریست که در اعماق تاریخ نامش با نیکی ها عجین گشته و مردمانش ایران را چون نگینی در حلقه ی میهن پرستی و عشق خود پرورده و حفظ کرده اند.

شعرا و عرفا و مشاهیری هم چون کمال خجندی در گذر از این بهشت زمینی، شیفته ی شهر شمس شده و زندگی در ان را به سایر نقاط جهان، حتی به موطن خود ترجیح داده است.

 

تبریز مرا به جای جان خواهد بود

همواره مرا ورد زبان خواهد بود

تا در نکشم آب چرنداب و گجیل                                                          سرخاب ز چشمم روان خواهد بود

شهر تبریز است و جان قربان جانان می کند

سرمه ی چشم از غبار کفش میهمان می کند

دلم می خواهد در پایان عرایضم، چنگی بزنم به منظومه ی همیشه جاوید حیدر بابا از استاد ملک سخن شهریار نامدار حیدر بابا دنیا یالان دونیادی، سلیماندان نوحدان قالان دونیادی

اوغول دوغان درده سالان دونیادی، هر کیمسه ی هر نه وئریب آلیبدی

افلاطوندان بیر قوری آد قالیبدی

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد                                   باقی همه بی حاصلی و بی ثمری بود

ذکر خیرتان در خیل خوبان فراموش مباد

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد

منبع:سایت ایرانمجری