پدیدۀ کودکان خیابانی پیش از آن که ناشی از خانوادۀ ناسالم و تربیت ناهنجار باشد متأثر از ساخت بیمار گونۀ جامعه است. زیرا اثرات منفی تحولات سریع و نظام نیافته اجتماعی اقتصادی در مرحلۀ اول گریبانگیر نهاد های اجتماعی است که خانواده کوچک ترین واحد آن است و سپس از طریق خانواده به فرد منتقل […]
پدیدۀ کودکان خیابانی پیش از آن که ناشی از خانوادۀ ناسالم و تربیت ناهنجار باشد متأثر از ساخت بیمار گونۀ جامعه است. زیرا اثرات منفی تحولات سریع و نظام نیافته اجتماعی اقتصادی در مرحلۀ اول گریبانگیر نهاد های اجتماعی است که خانواده کوچک ترین واحد آن است و سپس از طریق خانواده به فرد منتقل می شود.
عصر تبریز: یکی از آسیب های جدی که همواره به ذهن و روح بنده فشار آورده و جامعۀ ما را تهدید می کند گسترش روز افزون کودکان خیابانی است که به دلایل گوناگون بخشی یا همۀ اوقات خود را در خیابان ها سپری و از طریق شغل های کاذب و فصلی و تکدیگری و… امرار معاش می کنند.
گرچه آمار دقیقی از تعداد این کودکان در دسترس نیست، آماری که بر اساس جمع آوری بخشی از این کودکان تهیه شده بیانگر اهمیت و عمق این فاجعۀ عظیم ملی است که صرف نظر از مشکلات و مسایلی که در حال حاضر ایجاد می کند، پیامدهای ناگوارتری درآیندهای نه چندان دور برای جامعه در پی خواهد داشت در حال حاضر، تهران بیشترین تعداد کودکان خیابانی را در خود جای داده است، ولی زمینۀ گسترش این معضل در کلان شهر های دیگر از جمله تبریز نیز وجود دارد
به نظر می رسد نه فقط در بر نامه های کلان و دراز مدت توسعه بلکه در سایر برنامه های توسعۀ اقتصادی و اجتماعی نیز باید این قشر مد نظر قرار گیرد. پدیدۀ کودکان خیابانی نیز از جملۀ این اسیب هاست، که گرچه در چند سال اخیر به طور چشمگیری در ایران رو به فزونی نهاده، سابقه ای طولانی در ایران و سایر کشورهای جهان دارد
پدیدۀ کودکان خیابانی نیز گرچه در نگاه اول متأثر از مشکلات تربیتی و اقتصادی درون خانواده ها به نظر می رسد اما با اندک دقتی به خوبی می توان تأثیر تحولات سریع اقتصادی _ اجتماعی نظام و ناهمگونی آن را با بافت فرهنگی جامعه در آن دید.
در حال حاضر نه تنها کار گزاران و متوالیان سازمان های مربوط بلکه تمامی آحاد جامعه باید در قبال مسئلۀ کودکان خیابانی احساس مسئولیت کنند و همه باید به نوعی در فراهم کردن زمینه ای سالم برای رشد و پروش این کودکان سهیم شوند.
پدیدۀ کودکان خیابانی پیش از آن که ناشی از خانوادۀ ناسالم و تربیت ناهنجار باشد متأثر از ساخت بیمار گونۀ جامعه است. زیرا اثرات منفی تحولات سریع و نظام نیافته اجتماعی اقتصادی در مرحلۀ اول گریبانگیر نهاد های اجتماعی است که خانواده کوچک ترین واحد آن است و سپس از طریق خانواده به فرد منتقل می شود.
افزایش چشمگیر پدیده کودکان خیابانی در سال های اخیر صرف نظر از منظرۀ نامناسبی که در شهر ها ایجاد نموده، زندگی در خیابان ها مشکلاتی برای این کودکان ایجاد می کند که از زوایای گوناگون قابل بررسی است. از جملۀ این مشکلات موارد زیر می باشد:
الف: مشکلات بهداشتی
در میان مشکلات بهداشتی، سوءتغذیه مهم ترین عامل بیماری کودکان خیابانی است. این کودکان به دلیل محرومیت از مواد مغذی و و یتامین ها و سایر ملزومات غذایی عموما به مشکل سوءتغذیه دچار می شوند. براساس نتایج یک بررسی انجام شده، تمامی کودکان خیابانی دچار سوء تغذیه هستند. پس از آن بیماری های مزمن گوارشی است به دلیل استفاده از مواد غذایی ناسالم و غیر بهداشتی ایجاد می شوند. کودکان خیابانی به بیماری های پوستی نیز مبتلا می شوند. شیوع این بیماری بیشتر به دلیل آلودگی محل زندگی و خواب کودکان است و واگیردار بودن این بیماری ها باعث می شود که سایر افراد جامعه نیز در معرض ابتلا به آن قرار گیرند.
مشکل امرار معاش و نبود امکان دسترسی به مشاغل ثابت کودکان خیابانی را در معرض استثمار شدن و نهایتا” در گیر شدن در فعالیت ها و موقیت های خطرناک و غیر قانونی قرار می دهد که استثمار جنسی و نیز اعتیاد به مواد مخدر به منظور ایجاد وابستگی هرچه بیشتر به رهبران گروه های قاچاق مواد مخدر از آن جمله است. پیامد این وابستگی ابتلا به بیماری های جنسی به خصوص بیماری ایدز و قرار گیری در معرض ویروس HIV است
ب: مشکلات رفتاری واخلاقی
یادگیری فرهنگ خشن خیابانی از ویژگی های رفتاری و اخلاقی کودکان خیابانی است که باعث می شود به دلیل نقصان در فرآیند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری نمی توانند رفتاری همسن سایر گروه های سنی خود داشته باشند. قطعا”کودکانی که در محیط خانوادگی ناسالم و بیمار رشد می کند و بیشتر وقت خود را در خیابان ها و میادین در میان افراد بزهکار و مجرم می گذارنند نمی توانند از تربیت صحیحی برخودار شوند و بالطبع در ایجاد ارتباط اجتماعی مناسب با دیگران نیز نا توان اند. گروه های خیابانی فرهنگ خاص درون گروهی دارند. استفاده از اصطلاحات خاص و غیر متعارف زاییدۀ همین فرهنگ است. همراهی و همزیستی با بزهکاران و مجرمان در گروه های خیابانی و زندگی مشترک با آن ها در سرپناه های خیابانی و حداکثر زندگی در خانواده هایی با مشکلات اقتصادی، از هم گسیختگی و محیطی پر آشوب و بحرانی از جمله زمینه هایی است که بستر مناسب و مساعدی را برای شکل گیری شخصیتی ناسازگار و نامتعادل مهیا می سازد و در چنین بستری قطعا” نمی توان به شکل گیری شخصیت سالم اجتماعی امیدوار بود.
مشکل کسب درآمد از سویی و افزایش تعداد کودکان خیابانی از سوی دیگر آن ها را به رقابتی هرچه بیشتر با یکدیگر ترغیب می کند واین رقابت تحقیر آمیز به همراه استفاده از روش هایی برای جلب ترحم دیگران و کسب درآمد بیشتر از سایران وضعیتی رقت انگیز برای آنان به وجود می آورد.
ج: آسیب های اجتماعی
بسیاری از کودکان خیابانی به دلیل افتادن در دام قاچاقچیان و خلافکاران مورد سوء استفاده های جنسی قرار می گیرند. این کودکان که عمومت منبع در آمد خانواده هستند ممکن است به دلایل گوناگون به د ست نیروهای انتظامی بازداشت شوند که در این صورت خانواده هایشان برای رهایی آن ها اقدام می کنند. با وجود این، پس از آزادی مجددا” خانوادهایشان آن ها را برای ادامۀ امرار معاش از طریق تکدی و …..به خیابان ها می فرستند. در واقع گذران زندگی و امرار معاش راهی جز پیوستن به گروه های تبهکار و قاچاقچی پیش روی این کودکان قرار نمی دهد.
این کودکان از همان اوایل شروع کار در دام گروه های قاچاقچی و خلافکار گرفتار می شوند و تحت آموزش های نامناسبی برای استثمار و بهره گیری های جنسی قرار می گیرند که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
- آموزش کودکان برای استفاده از آن ها در حمل وتوزیع مواد مخدر، مشروبات الکلی ومواد غیر قانونی دیگر
- آموزش کودکان و به کارگیری آنها برای تکدی گری.
- آموزش و به کارگیری کودکان برای انواع سرقت،جیب بری،کیف زنی ،کیف قاپی و….
- بهره کشی و سو ءاستفاده های جنسی از آنان.
- فروش کودکان برای تجارت اعضای بدن آن ها.
- به کار گیری در مشاغل دستفروشی و کارهای ازاین قبیل.
د: اشتغال کودکان
درتمامی جوامع کودکان ونوجوانان خیابانی برای ادامۀ زندگی ناگزیر ند شغلی درآمد زا بیابند. این مشاغل عموما موقت و غیررسمی اند و از حمل و نقل زباله، شستن اتومبیل ،مراقبت از اتومبیل، سیگار فروشی و…گرفته تا مشاغل غیر قانونی ولی درآمد زا مانند فروش مواد مخدر را در بر می گیرد.
در مفهوم بین المللی، مشاغل کودکان و نوجوانان خیابانی را به دو دسته تقسیم می کنند که شامل مشاغل موقت غیر رسمی و حرف حاشیه ای غیر رسمی می شود.
بخش غیر رسمی عبارت است از گروه های کوچک خانوادگی و مراکز و خرده فروشانی که قوانین نیروی کار کودکان را دور می زنند و یا زیر پا
می گذارند. کودکان و نوجوانان خیابانی بعضا” به دلیل دسترسی نداشتن به مشاغل رسمی به این گونه
مشاغل روی می آورند.
ه: آموزش کودکان
کودکان خیابانی کمتر به مدرسه می روند و کمتر به مراحل تحصیلی بالاتر می رسند. مشکلات خانوادگی و نابسامانی زندگی عموما آنها را از ادامه تحصیل باز می دارد و این معضل معمولا” در اولین سال های خیابان گردی گریبان گیر این کودکان می شود. گرچه امکان ادامۀ تحصیل و یا موفقیت آنان با وجود این مشکلات نیز عملا” متصور نیست.
در میان عوامل گوناگونی که در خصوص گسترش پدیده کودکان خیابانی مطرح شده می توان به موارد زیر اشاره کرد. گرچه برخی از این موارد در قالب مشکلات خانواده بیان شده، باید توجه کنیم که این مشکلات محیط خانواده نیز متأثر از اثرات جامعۀ بزرگتری است.
- بدرفتاری پدر و مادر یا پدر و مادر خوانده با کودکان و نوجوانان
- مهاجرت دسته جمعی خانواده ها از روستا یا شهر های کوچک به شهر های بزرگ که موجب آوارگی، سر گردانی روحی ومعنوی اطفال در محیط های بزرگ و نا مأنوس می شود.
- افزایش سر سام آور هزینه های زندگی خانواده ها در مرکز شهرهای بزرگ و برآورده نشدن نیاز های اولیه مثل غذا و مسکن و پوشاک .
- کمبود فرصت های شغلی در جامعه و اشتغال کودکان و نوجوانان به مشاغل کاذبی نظیر سیگار فروشی ، دستفروشی، روز نامه فروشی و پاک کردن اتو مبیل ها در چهار راهها.
- وجود اختلا فات خانوادگی و نبود احساس آرامش و امنیت در محیط خانوادگی
یکی از علل ایجاد مسائل اجتماعی بی سازمانی اجتماعی است. بر اساس این رویکرد به علت تضاد فرهنگی، بی هنجاری و ضعف قوانین ، نهادها و مناسبات اجتماعی ناموزون می شود، افراد احساس ناکامی می کنند، کنترل اجتماعی درهم می شکند و مشکلات اجتماعی زیادی پدیدار می شود. این وضعیت تا حدود زیادی نتیجۀ تغییرات اجتماعی سریع و کنترل نشدهای است که تعادل همۀ امور را برهم می زند. بر این اساس، حل مسائل اجتماعی نیازمند ایجاد مجموعهای از قوانین کارآمد، روشن و باثبات است تا از سرعت تغییرات اجتماعی کاسته شود و در نظام اجتماعی، هماهنگی پیشین خود را باز یابد. در واقع، براساس این رویکرد ممکن نبودن پیش بینی تحولات باعث ناهماهنگی میان بخش های اجتماعی می شود و این امر از عوامل مؤثر در ایجاد مشکلات و مسائل اجتماعی است.
در عین حال باید توجه کنیم که هر نظامی در جریان تحولات اقتصادی و اجتماعی خود ناگزیر از طی فرایندی است که برای دستیابی به توسعه اجتناب نا پذیر می نماید. لذا باید برای کاهش هزینه ها و تبعات ناخواسته تدبیری اندیشید.
وی افزود:توجه به اهداف زیر تا حدی از عوارض ناخواسته تا دستیابی به اهداف نهایی می کاهد. این اهداف عبارت است از:
- آموزش درک و شناخت صحیح رفتار کودکان و نوجوانان در سنیین گوناگون و نحوۀ رویارویی با مشکلات و رفتار های خاص کودکان و نو جوانان به خانواده ها.
- گسترش چتر آموزش کودکان در مناطق محروم و اتخاذ سیاست های مناسب برای ایجاد عزم ملی در این زمینه و ایجاد زمینه های مناسب برای امکان ادامۀ تحصیل کودکان شاغل.
- ادغام فعالیت های رفاهی برخی سازمان های حمایت کننده در زمینۀ رفاه اجتماعی همچون سازمان بهزیستی و کمیتۀ امداد و همانگ کردن فعالیت آن ها تا دستیابی به این هدف.
- تدوین قوانین مناسب برای حمایت از حقوق کودکان.
- سپردن کودکان رها شده، بد سرپرست یا بدون سرپرست به خانواده های مناسب و نظارت بر نحوۀ آموزش و تربیت آن ها
نگارنده: دکتر محمد کلامی استاد دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی