رهبر معظم انقلاب اسلامی از استاد شهریار به عنوان «حکیم» یاد میکنند که همیشه میماند. عصر تبریز: آذربایجان، سرزمینی پرآوازه در عرصه فرهنگ و ادب است که از شمس تا شهریار را به عنوان ستارگانی ماندگار در ادبیات در خود جای داده و جلوهگری میکند. بیست و هفتم شهریور روزی به یاد ماندنی و نامآشنا […]
رهبر معظم انقلاب اسلامی از استاد شهریار به عنوان «حکیم» یاد میکنند که همیشه میماند.
عصر تبریز: آذربایجان، سرزمینی پرآوازه در عرصه فرهنگ و ادب است که از شمس تا شهریار را به عنوان ستارگانی ماندگار در ادبیات در خود جای داده و جلوهگری میکند.
بیست و هفتم شهریور روزی به یاد ماندنی و نامآشنا در تقویم رسمی کشورمان به حساب میآید، چراکه این روز سالروز درگذشت «سیدمحمدحسین بهجت تبریزی» مشهور به شهریار است، سالروز درگذشت این شاعر انقلابی و مردمی در تقویم رسمی ایران، به نام روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است.
سرزمین ایران در تمام اعصار، مهد پرورش و بالندگی شاعران و عارفان بسیاری بوده است. به جرأت میتوان گفت که این سرزمین، موعود و قبلهگاه بیشتر عارفان و سالکان در قرنهای گذشته بود.
آذربایجان سرزمینی پرآوازه در عرصه فرهنگ و ادب است که از شمس تا شهریار را به عنوان ستارگانی ماندگار در ادبیات در خود جای داده و جلوهگری میکند.
به روایت تاریخ، آذربایجان، محل پرورش شاعران نامی چون «قطران»، «خاقانی»، «نظامی»، «شیخ محمود شبستری»، «استاد سید محمد حسین شهریار»، «پروین اعتصامی» و یادآور جوشن اندیشهای «مولانا» و «شمس تبریزی» و ظهور اسلام شناسان برجستهای،«نظیر علامه امینی»، «علامه محمدحسین طباطبایی»، «علامه محمد تقی جعفری» و چهرههای برجسته سیاسی و فرهنگی و آزادیخواهانی مانند، «ستارخان» سردار ملی و «باقرخان» سالار ملی، «شیخ محمد خیابانی» و سرزمین شهدای محرابی چون «آیتالله شهید مدنی» است. دانشمندان برجسته ای چون «پروفسور هشترودی»، «پروفسور عدل» و هنرمندانی مانند، «اقبال آذر» معروف به «سلطان آواز ایران» و «غلامحسین بیگچه خانی»، «فرنام» و پیشتازان تئاتر نوین ایران نیز از این دیار برخاستهاند.
استاد محمدحسین شهریار از جمله مشاهیر و مفاخر ارزشمند فرهنگ ادب ایران اسلامی است که در جایگاه برترینهای شعر و ادب گهربار ایران جای دارد، بیتردید وی در قرن اخیر آئینه تمامنمای فرهنگ و هویت اصیل ایرانی است؛ استاد شهریار که برخاسته از خاک پاک آذربایجان است از منظرهای گوناگون نماد و سمبل هویت اصیل ایرانی مردم این خطه است؛ آذربایجان که همواره مدافع هویت و اصالت ایرانی و ایرانیان بوده است بزرگان و فرزانگان آن پرچمدار این جبهه دفاع بودهاند؛ استاد شهریار در شعر و ادب معاصر آذربایجان از جمله این فرزانگان است که با شعر و ادب به مصاف نبرد با بیگانگان و بیگانهگرایان آمد.
شهریار از برجستهترین شاعران معاصر و از جمله مشاهیر و مفاخر ارزشمند و به همیشه به یاد ماندنی تاریخ، فرهنگ و ادب ایران زمین است که بدون شک این شاعر بزرگ در قرن حاضر به عنوان آئینه تمامنمای فرهنگ و هویت اصیل ایرانی اسلامی است.
به اعتقاد بسیاری از بزرگان این عرصه، مهمترین ویژگی و امتیاز شهریار نسبت به سایر شعرای بزرگ در این است که اشعارش بیان ساده، روان و جاذبه کلام دارد که مورد توجه خاص و عام بود. از کودکان روستایی که حیدر بابا را زمزمه میکنند تا فرهیختگان که در دقایق و لطایف اشعار وی به تفحص میپردازند، مسحور زیبایی و لطافت کلام شهریار میشوند، از این رو شعر او برای همگان قابل فهم و اثرگذار است.
* غزل معروف شهریار، علی ای همای رحمت
این شاعر پرآوازه کشورمان در سرودن انواع گونههای شعر فارسی مانند غزل، قصیده، مثنوی، قطعه، رباعی و شعر نوِ نیمایی تبحر داشت؛ از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» اشاره کرد.
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را // که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین // به علی شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند // چو علی گرفته باشد سر چشمه ی بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ // به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن // که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من // چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب // که علم کند به عالم شهدای کربلا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت // متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
در هر حال به بهانه سالروز در گذشت این شاعر که در تقویم رسمی کشور، روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده، به برخی بیانات و دیدگاههای رهبر معظم انقلاب در خصوص شخصیت و سبک زندگی شهریار و اشعار وی میپردازیم.
* شهریار همیشه میماند
رهبر معظم انقلاب اسلامی از استاد شهریار به عنوان «حکیم» یاد میکنند که همیشه میماند.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار در یازده آذر ۱۳۷۱ در مورد شخصیت وجودی شهریار بر این باور هستند که «شهریار شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار میکرد و حالا خدای متعال، پاداش او را میدهد. امروز شهریار در داخل کشور ما یک چهرهی بسیار نورانی است، … این، محبوبیت عجیبی است که شهریار پیدا کرده؛ این به خاطر خدمات و کار برای خدا بود که او انجام داد. شهریار قطعاً ماندنی است؛ از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دورانهای بعد از دوران خودش، معروفتر و بزرگتر خواهد شد».
مقام معظم رهبری همچنین در این دیدار از وی به عنوان یک شاعر اسلامی و انقلابی یاد میکنند.
« به هرحال، شهریار یک شاعر اسلامی و انقلابی بود؛ من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار برای انقلاب میسرود، یک عده از روشنفکران وابسته به رژیم گذشته که با او سابقه دوستی داشتند، مرتب فشار میآوردند، نامه برایش مینوشتند و شعر در هجوش میگفتند، حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب اسلامی، اینطور دل می سوزانی!؟» و او مثل کوه ایستاده بود».
* صدای شهریار در ستایش انقلاب
رهبر معظم انقلاب در خصوص خدماتی که این شاعر بر انقلاب کرده، میگویند: شهریار در دوران مهمی از زندگیاش – در حدود شاید سیسال آخر زندگیاش – دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با قرآن و انس با معنویات و خودسازی پرداخت؛ یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد.
« در همه مواقع حساس انقلاب، او نقش مؤثری ایفا کرد. یک جنگ هشت ساله بر ما تحمیل شد که یکی از سختترین تجربههای ما بعد از انقلاب اسلامی بود. تعداد شعرهایی که شهریار برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگرههای مربوط به جنگ و شعر جنگ پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمیدید و نمیشنید و خودش لمس نمیکرد، به دشواری میتوانست آن را باور کند. مردی در حدود هشتاد سال سن – بلکه بیش از هشتاد سال – در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشاندهنده نهایت اخلاص، صفا و بزرگواری آن مرد بود».
* شاهکارترین شعر شهریار در مورد انقلاب
خدایا. خدایا.
تا انقلاب مهدی
خمینی را نگهدار
وی در مورد رشادت و شجاعت رزمندان اسلام، در عرصه دفاع از خاک مقدس ایران میسراید:
سلام ای جنــگجــویان دلاور // نهنگانی به خاک و خــون شنــاور
سلام ای صخرههای صف کشیده // بـه پیش تــانکهای کوه پیکر
استاد شهریار همچنین رزمندگان اسلام را با مجاهدین صدر اسلام مقایسه نموده و میگوید:
صف جنگ و جهـاد صــدر اسلام // صفِ عمّار یاســر یا که اشتـــر
به قرآن وصف او بنیان مرصوص // صف مـولا علی، ســردار صفــدر
صفی کانجا به فرمان نیست گوشی // مگــر گوشی که با فرمـان رهبـر
شهریار همچنین در ابیاتی در وصف نیروهای سپاه اسلام اینگونه میسراید:
سلام، ای ارتش جانبــــاز اسلام // به ســر، با هر صف سرباز و افسر
اگــر ژاندارمـــری، یا شهربانی // وگــر مجـریّ و بـرّی، یا همافــر
مجهــز بــا جهـاز عشق و ایمــان // هنــرآمـــــوز یاران هنـــرور
بسیجی پروانید و عشایر // که این خورشید باید ذرهپـــرور
که پنج انگشت خود، مشتی بسازید // پی کوبیدن صــــدام کافــــر
در وصف خلبانان شجاع هم میآورد:
سلام، ای شاهبـــازان شکاری // هوا نیروزِ خونین یال و شهپـــر
به گاه صید، شاهینی سبکبـال // به قاف قــرب، عنقایی موقـــر
چــو کشتیِ فضـــایی اژدرانداز // به خصـم کافـــر اندازید اژدر
به چشم دشمنان، شهباز و شاهین // به چشم دوستان، کبک و کبوتــر
و یا در وصف پیر دلیران بسیجی مجاهد گفته است:
سلام ای پیرمــردان مجاهـــد // دل از جا کنده، همپـای پیمبــر
به جبهه خود، حبیب بن مظاهر // به پشت جبهه سلمـان و ابــاذر
* ارادت خاص شهریار به رهبر کبیر انقلاب و حضرت آیتالله خامنهای
استاد شهریار همچنین ارادت خاصی به امام خمینی(ره) حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای(مدظلهالعالی) داشت.
در قصیدهای در وصف «خمینی بتشکن» میگوید:
دل که خط امام دلبر اوست
تاج هر افتخار بر سر اوست
چه امامی که مؤمن و کافر
سر فرود داشته به محضر اوست
چون صلاﺓ خدا عمود الدین
این ستونی که چرخ خیبر اوست
آری آفاق را به پشت دو تا سر تعظیم در برابر اوست
چرخ هر انقلاب اسلامی
از امام و امام محور اوست
* شمع جماران؛ نگین خاتم ایران
در قصیده دیگر این شاعر«شمع جماران» نگین خاتم ایران و انقلاب حضرت امام(ره) است، خط او صراط مستقیم، انقلاب است:
سلام، ای پاسـدار کعبــه عشق
حریم عشق را چون حلقه بر در
به جان، پروانه شمع جمـــاران
به دل، گــرم طواف حج اکبــر
و یا:
خط رهبر، صراط مستقیم است
نه راه باختر بویی نــه خـــاور
* شعر استاد شهریار در وصف قنوت رهبر معظم انقلاب
همچنین استاد شهریار در وصف قنوت نماز حضرت آیتالله سید علی خامنهای(مدظلهالعالی) میگوید:
در رکوع و سجودِ خامنهای
من هم از دور سرنگون دلم
خاصه وقتِ قنوت او کز غیب
دستها میشود ستون دلم
او به یک دست و من هزاران دست
با وی افشانم از بطون دلم
عرشیان میکشند صف به نماز
از درون دل و برون دلم
من برونی نیم، خدا داند
کاین صلا خیزد از درون دلم
* شعر زیبای شهریار در وصف رهبر معظم انقلاب
شهریار شعر زیبایی در وصف آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) دارد که در آن میگوید:
رشگم آید که تو حیدر بابا // بوسی آن دست که خود دست خداست
راستان دست چپ از وی بوسند // که خدا بوسد از او دست راست
در امامت به نماز جمعه // صد هزارش به خدا دست دعاست
من بیان هنرم، یک دل و بس // او عیان هنر از سر تا پاست
او شب و روز برای اسلام // پای پویا و زبان گویاست
او چه بازوی قوی و محکم // با امامی که ره و رهبر ماست
شهریارا سری افراز به عرش // کو نگاهیش به (حیدربابا) ست
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تجلیل از شخصیت معنوی و هنری شهریار در مورد اشعار وی نیز معتقد هستند:
«درباره استاد شهریار، گفتنی زیاد است. یک مقوله، مقوله شاعری اوست. درباره شاعری شهریار دو حرف میشود زد: یک حرف این است که شهریار، یکی از بزرگترین شعرای معاصر ماست؛ هم در شعر فارسی و هم در شعر ترکی؛ البته شعر فارسی او خیلی بیشتر از شعر ترکی است و به نظر میرسد که اولین و معروفترین شعرهای او به زبان فارسی است؛ البته منظومه «حیدر بابایه سلام» را بایستی استثناء کرد».
* حیدر بابایه سلام؛ یک شعر استثنایی
…؛ ولی آنچه که از شهریار در شعر فارسی میبینیم، او را در ردیف یکی از بزرگترین شعرای زمان ما قرار میدهد؛ مطلب دومی که در مورد شاعری شهریار باید گفت، یک چیز بالاتر از این است و آن این است که میشود گفت که شهریار یکی از بزرگترین شاعران همه دورانهای تاریخ ایران است و آن به لحاظ «حیدر بابایه سلام» است. «حیدر بابایه سلام» یک شعر استثنایی است. همه خصوصیات شعری مثبت شهریار در این شعر هست. یعنی روانی، صفا، ذوق و دیگر خصایصی که مربوط به شعر است، همه در «حیدر بابایه سلام» جمع شده است. لکن علاوه بر اینها، ویژگی دیگری هم در «حیدر بابایه سلام» هست و آن این است، که در این شعر که تصویری از سابقهی ذهنی خود شاعر است، مطالب بسیار حکمتآمیز وجود دارد. با این حساب، میتوان شهریار را یک حکیم به حساب آورد. پایهی شعر «حیدر بابایه سلام» به نظر ما خیلی بالاست».
ناگفته نماند، شهریار با منظومه ماندگار حیدربابا که با شاه بیت«حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا ـ سئل لر سولار شاققیلدیوب آخاندا» آغاز میشود؛ شهرت جهانی پیدا کرد، به طوری که در حال حاضر این اثر مهم ادبی ترکی آذربایجانی به بیش از ۹۰ زبان در جهان ترجمه شده است.
حیدربابا ایلدیریملار شاخاندا
سئللر، سوللر شاققیلدیب آخاندا
قیزلار اونا صف باغلاییب باخاندا
سلام اولسون شوکتیزه ائلیزه
منیم ده بیر آدیم کلسین دیلیزه
* حیدربابایه سلام؛ سند زنده تاریخ یک روستا
البته این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت و آن اینکه، این اثر در ۱۲۵ بند، با ۶۲۵ مصراع نوشته شده است، از این حیث میگویند، «حیدربابایه سلام» سند زنده تاریخ یک روستا است که شهریار در آن با قلبی پاک و نیتی صادق، با سادهترین شکل و در عین حال ادبیترین حالت از خویشان و آشنایان و مردم زادگاه خود و حتى چشمهها و زمینها و صخرههاى اطراف خشکناب نام میبرد و هر یک را در شعر خود جاودانگى مىبخشد.
حیدربابا، کهلیک لروْن اوچاندا
کوْل دیبینَّن دوْشان قالخوب، قاچاندا
باخچالارون چیچکلنوْب، آچاندا
بیزدن ده بیر موْمکوْن اوْلسا یاد ائله
آچیلمیان اوْرکلرى شاد ائله
* شناخت وظیفه تاریخی خود؛ درخشانترین هنر شهریار
با این وجود سخن پایانی این گزارش را با پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی درگذشت استاد شهریار به پایان میرسانیم:
« در ده سال آخر عمر، این مرد بزرگ و این شاعر کهن، با دلی جوان و لبالب از شوق و احساس و با درک وظیفه بزرگ شاعر دوران انقلاب، همهی سرمایهی عظیم ذوق و هنر خود را در خدمت هدف و راهی گذاشت که کشور او و مردم او برگزیده و برای آن تن به فداکاری داده بودند. او انقلاب را و جهاد و شهادت را در شعر روان و روشن خود سرود و برترین مضمون دوران عمر بابرکت خود را در بخش پایانی شعر خویش گنجانید. او پیام انقلاب اسلامی را با دلی بنوشید که از کودکی به پیام قرآن گوش سپرده و در دهههای آخر عمر، در اسرار و معارف آن به غور و تدبیر پرداخته بود. او عاشق قرآن بود و قرآن مجسّم و زنده را در انقلاب اسلامی و نظام اسلامی مشاهده میکرد، از آن رو خود را در خدمت انقلاب خواست و گذاشت و به مردمی که جان در گروی آن نهاده بودند پاسخ مثبت داد. درخشانترین هنر شهریار آن است که وظیفه تاریخی خود را شناخت و با همه وجود و به کمال خلوص به آن عمل کرد».
*به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی
استاد شاعرى که سالها با یکهتازى در میدان توحید و وادى عرفان ثمره اشعارش هم اکنون زینتبخش محافل خاص و عام ماست. رند پیر عالمسوزى که هبه شهریاریاش را از کف عطاى خواجه شیراز برگرفته بود و همچون مراد خود زمزمه غزلهایش عشق را در رگها به جوش مىآورد، گرانقدرى که غزل «على اى هماى» رحمتش او را فارغ از زمان و مکان کرد و در ابتداى ابد و انتهاى ازل جایش داد.
امروزه در پهن دشت سرزمین ایران کمتر جایی را میتوان یافت که نام و نشانی از سرودههای شهریار در آن نباشد و شمار اندکی از مردم باسواد را میتوان دید که بیتی، قطعهای و غزلی از شهریار را بر لوح خاطر نسپرده باشند و این نشانهای است از نفوذ معنوی کلام شاعر بر سراچه دل آشنا و بیگانه.
نام «شهریار» فرزند نامدار تبریز سالهاست که از مرزهای ایران گذشته و در چهار گوشه گیتی هر جا که از ادب فارسی و زبان حافظ، سعدی و فردوسی سخن میرود از لاهور و کشمیر و پیشاور و کراچی تا مدرسه السنه شرقیه پاریس و مکتب شرقی و آفریقایی، از فرانکفورت و … تا راهروهای دانشگاه هاروارد، زبانزد پارسی شناسان است و دیر زمانی است که نام شهریار با حدیث ادب معاصر ایران عنای بر عنای میرود و شعر فارسی با دیوان و آثار شهریار پیوند استوار و ناگسستنی دارد.
امروز به جرأت میتوان گفت «شهریار» از برجستهترین مظاهر جهان شعر و پر فروغترین ستارگان آسمان ادب ایران به شمار میرود و آنان که ادبیات شیرین فارسی را نیک میشناسند وی را نظامی، سعدی و حافظ امروز میخوانند و آثار وی را از نظر رعایت نکات اخلاقی، عرفانی و برانگیختن غرور ملی،حسن میهن پرستی و نوعدوستی گل سرسبد ادبیات معاصر میدانند.
ولیکن آنچه در این میانه گفتنی است، این است که «شهریار» نیز به مانند هر انسان اندیشهورز در راستای آفرینشهای هنری خود با افت و خیزهایی روبرو بوده و در گذرگاه حیات خویش فراز و نشیبهای بسیاری را دیده و از پیچ و خمهای دور و درازی گذشته تا راه خود را در جهت حرکت استکمالی و خلق آثار و سرودههایی جاودانه و ماندگار یافته است.
استاد ملکالشعرای بهار او را بداعت شاعری نه تنها افتخار ایران بلکه افتخار عالم شرق میداند.
ایران شهریار، شهریار ایران
توجه شهریار به عنوان یک ایرانی دوستدار وطن، به شعر ترکی، تنها از راه عشق به احیای زبان مادری بوده است. پس توان گفت که چهره ادبی شهریار از دو نیمرخ شعر فارسی و شعر ترکی آذری تشکیل یافته است. هر دو سوی این نیمرخها، صورت زیبا و دلنشین «شهریار ایران» را تشکیل میدهند.
یکی از بزرگترین ویژگیهای شهریار که موجب شده آثارش در میان شاعران معاصر از جایگاه ویژهای برخوردار باشد، استقرار او در جایگاه بزرگترین شاعران دو زبانه تاریخ ادبیات ایران است. شهریار که از سلسله شاعران فارسیگوی آذربایجان است، به دلیل تسلط ماهرانه به زبان فارسی و پیوند آن با ظرایف آذری، شایسته دریافت عنوان فوق شده است. در این میان دیوان شهریار منبع مهم و قابل توجهی برای بازتاب عاطفههای میهنی اوست. شهریار در جای جای آثارش از مقام میهن یاد میکند و مقام ایران را گرامی میدارد.
بخش قابل توجهی از سرودههای شهریار، مربوط به آن دسته اشعاری است که در آنها، عواطف میهنی و دلدادگی شاعر به ساحت مقام میهن متجلی شده است.
وطن شاعر برابر ایران در شعر او از جایگاه والایی برخوردار است و اگرچه گستره ارادت سلطان غزل معاصر به آستانه این وطن به سالیان دوره حاکمیت هخامنشیان و کوروش باز میگردد، منتهی به خوبی پیداست که علاقه و شیفتگی شهریار به ایران پس از اسلام، بسیار مشعوفانه است. به عبارتی گاهی گذشتههای بسیار دور توجه شاعر را به خویش میخواند و او را مفتون عظمت و شکوه دوران باستان میسازد، اما با یادآوری اینکه ایران با آغوش باز و سویدای دل، دین اسلام را پذیرفت، بر ایرانی و مسلمان بودن خویش میبالد و نیش دوری از آن عظمت ظاهری با مشاهده نوش صبغه اسلامی ایران فراموش میکند.
یک نکته بسیار مهم پیرامون اشعار میهنی شهریار، توجه او به اسلامیت ایران است. به جرأت میتوان گفت وطن در اندیشه شهریار و در وادی شعرهای او، رنگ و بوی کاملاً شیعی دارد. در نظام فکری و ادبی شهریار، مذهب ایرانی مساوی اسلام و ایران مذهبی مساوی امالقرای اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ پر واضح است که قالب قصیده و مثنوی بیش از ظرف غزل، مجال انعکاس چنین ایدههای اجتماعی را دارد. در شعر شهریار هم، اگر غزل بیش از همه، در خدمت اشعار عاشقانه و گاهی عارفانه او قرار گرفته، این قصیدهها و مثنویهای اوست که منعکس کننده دیدگاههای اجتماعی و گاهی سیاسی او گردیده است.
نگارندگان: موسی کاظمزاده و وحید زینالی