امروز ۲۳ مهر مصادف با ۱۵ اکتبر روز جهانی عصای سفید نامگذاری شده است. عصای سفید که به عبارتی اعلام استقلال یک فرد نابینا است.
در این روز چه نیکوست که برای همدلی و همراهی با روشندلانی که با دستهایشان میبینند ما نیز چند دقیقهای چشمهای خود را ببندیم و خود را در کسوت یک فرد نابینا ببینیم و به دل روشن آنها بیندیشیم.
به نگاههایی که ناراحتمان میکند بیندیشیم، به زبانهایی که به نیش و کنایه باز میشود بیشتر تامل کنیم، به ترحمهای ناروایی که ممکن است در حق ما صورت گیرد حساس شویم و وقتی همه اینها را با خود اندیشیدیم رفتارمان را با روشندلان اصلاح کنیم و آنها را به جرم ندیدنشان نادیده نگیریم.
روشندلان به عنوان قشر تحصیل کرده و فرهیخته جامعه معلولان محسوب میشوند چرا که آنها فقط از نعمت بینایی محرومند و با دستهایشان میتوانند هر کاری را که ما تصور میکنیم انجام دهند. با دستهایشان میخوانند، مینویسند، شعر میسرایند، صاحب مقام میشوند، ورزش میکنند، یعنی در واقع دستها و سر انگشتان آنها میشود نور دیدههایشان.
همه ما انسانها به نوبه خود سهمی از این دنیا داریم و بدون هیچ محدودیتی و بدون توجه به سن، جنسیت و نژاد میتوانیم از امکانات موجود استفاده کنیم و نمیتوان گفت چون کسی از نعمتهای خدادادی محروم است باید حق او نادیده گرفته شود.
متاسفانه امروزه در جامعه درک مردم نسبت به یکدیگر کمتر شده، ترحم نا بهجای برخی افراد به جامعه معلولان و روشندلان و گاهی اوقات صدا زدن آنها با الفاظ نامناسب خاطر نازک روشندلان روشن ضمیر را میرنجاند. چرا که حقوق معنوی آنها توسط شهروندان فراموش میشود و آنطور که باید این قشر جامعه مورد حمایت قرار نمیگیرند بلکه با رفتارهای ناخوشایند در حق آنها اجحاف میشود.
ما شهروندان حقوق معنوی آنها را از یاد میبریم و دولتمردان نیز حقوق شهروندی آنها را به باد فراموشی سپرده اند. از یک سو قانون جامع حمایت از معلولان را در بوق و کرنا میکنند که برای حمایت از آنها تلاش میکنند و از سویی دیگر همین قانون جامع دستاویزی میشود که دیگر کسی به قانون ۳ درصدی حمایت از اشتغال معلولان توجهی نکند و به قول معروف در بین نهادها و ارگانهای مختلف به همدیگر پاسکاری میشوند.
اینگونه میشود که اشتغال دغدغه اصلی و مهم جامعه نابینایان و البته سایر معلولان را به خود اختصاص میدهد و آنها با نگرانی از آینده امیدی برای زندگی و زیستن نمییابند و گاهی اوقات عزت نفس خود را فراموش کرده و به مشاغل کاذب روی میآورند.
روز جهانی عصای سفید که فرا می رسد همه مسوولان وعدههای خوش آب و رنگ میدهند و دلهای روشندلان را با وعدههای سرخرمنی مشغول میکنند و البته همه می دانند که تا سال آینده نیز هیچ توفیری در عملی شدن وعدهها صورت نمیگیرد.
چند سال است که مسوولان وعده مناسب سازی محیط را برای معلولان و نابینایان سر میدهند اما هر سال دریغ از پارسال.
پیادهروها از امنیت کافی برای رفت و آمد معلولان و مخصوصاً نابینایان برخوردار نیستند و نمایندگان جامعه معلولان از اینکه هر روز طی نامهها و مکاتبات مختلف مطالبات بر حق خود را مطرح کنند راه به جایی نمیبرند.
البته ناراحتی و دل آزردگی روشندلان نه تنها به این موضوع کفایت نمیکند بلکه آنها از اینکه مسوولان و نمایندگان زمانی که به رأی نیاز دارند هر روز در جمع نابینایان حضور دارند و هر روز دلشان را با وعده و وعیدهای آنان دلخوش میکنند تا بعد از انتخابات فرجی حاصل شود اما نه تنها این وعدهها به بار نمینشیند بلکه وقتی خود روشندلان برای ملاقات حضوری به دفتر نمایندگان میروند با رفتارهای نامناسبی مواجه میشوند و این موضوع نیز بیشتر از هر موضوعی آنها را میرنجاند.
ما شهروندان باید احترام و اعتماد بیشتری به جامعه معلولان داشته باشیم و آنان را به صرف اینکه نمیبینند نادیده نگرفته و حذف نکنیم. یک انسان نابینا همانند دیگران میتواند از نعماتی که خداوند متعال برای بندگانش قرار داده بهره ببرد و استعدادهای خود را پرورش داده و در زندگی خود پیشرفت کند. روشندلانی با گرفتن عصای سفید در کوچه و خیابان بدون کمکی راه خود را یافته و بر معلولیت خود غلبه میکنند.
گاهی وقتها یک فرد نابینا خیلی بهتر و بیشتر از من و شما با سر انگشتان هنرمندش در جامعه حضور فعال دارد، آنها با وجودی که نور چشمانشان کم شده است اما خیلی هنرمندانهتر به انجام کارهای هنری میپردازند که شاید خیلی از ما انجام چنین هنرنماییهایی ناتوان هستیم.
ما شهروندان باید در رفتارهای خود خیلی دقت کرده و مراقب باشیم چگونه با این افراد که از نعمت بینایی محروم هستند رفتار میکنیم مسئله مهمی است که باید به آن توجه کرد چرا که در صورت یک رفتار اشتباه میتوانیم مانع حضور این قشر در جامعه شده و آنها را به سمت انزوا بکشانیم.
معصومه درخشان/فارس