یادداشت/رفتاری که نه اخلاقی بود و نه قرآنی!
یادداشت/رفتاری که نه اخلاقی بود و نه قرآنی!
شاید اگر این برخورد از شخص دیگری مشاهده می شد زیاد عجیب به نظر نمی آمد اما از یک معلم قرآن که سالهای عمرش را در تدبر به قرآن و تفسیر آن گذرانده دور از انتظار است

عصر:حجت الاسلام محسن قرائتى فرزند علینقى، در سال ۱۳۲۴ در کاشان به دنیا آمد.
در زندگینامه او میخوانیم بعد از پیروزى انقلاب، با پیشنهاد علامه شهید مطهرى‏ قدس سره و مؤافقت امام خمینى‏قدس سره براى اجراى برنامه، به تلویزیون معرفى شدم، روزى که به آن تشکیلات وارد شدم، بیشتر کارکنان نمى‏دانستند، قبله کدام طرف است و… در آن جا با بهانه‏ گیرى و وسواس زیاد مرا آزمایش کردند و زمانى که در این جهت موفق یافتند، پیشنهاد کردند که بدون لباس روحانیت برنامه اجرا کنم و به طور علنى گفتند: ما به جز دو روحانى (حضرت امام و آیه الله طالقانى) به دیگران اجازه حضور در این تشکیلات را نمى‏دهیم. من هم با این پیشنهاد موافقت نکرده و اعلام داشتم: برخورد شما را به اطلاع حضرت امام‏ قدس سره خواهم رساند.
بعد از این اخطار، آنان قبول کردند که با لباس روحانى اجراى برنامه کنم. به هر حال سالهاست است که این برنامه تلویزیونى – که از باقیات الصالحات علامه شهید مطهرى ‏قدس سره و حمایت‏هاى امام عزیزقدس سره است – برگزار مى ‏شود و بر اساس نظر سنجى ‏هاى خود صدا و سیما از برنامه‏ هاى مؤفق بوده است. امام خمینى ‏قدس سره به واسطه‏ ى همان برنامه تلویزیونى، به اینجانب لطف و عنایت خاصى داشت و هر بار که خدمت ایشان مى‏رسیدم مورد لطف و محبت ایشان قرار می‌گرفتم.
بعد از این آشنایى بود که آن رهبر فرزانه حکم نمایندگى خود را در سازمان نهضت سوادآموزى به من اعطا فرمود.
حجت الاسلام قرائتی به مدد همین برنامه درس هایی از قرآن چهره شناخته شده ای می باشد که شاید در میان خاطرات و نوستالژی ها ی دهه شصتی ها جایگاه ویژه ای دارد. حدود چهار سال پیش بود که در حاشیه یکی از همایشهای قرآنی در دانشگاه تربیت معلم آذرشهر مصاحبه ای را با ایشان داشتم . آنچه برای من خیلی جالب بود این بود که همه دانشجویان این دانشگاه برای شنیدن سخنان آقای قرائتی در تالار حضور داشتند طوری که به دلیل کمبود جا مجری برنامه ازدانشجویان درخواست کرد که روی سن را نیز اشغال کنند. موضوع سخنرانی استاد در مورد دوستی های جنس مخالف با یکدیگر بود یادم می آید آقای قرائتی با زدن مثالهای خنده دار و جالب جلسه را در دست گرفته بود و جوانان با شوری وصف ناشدنی سرپا به سخنرانیش گوش می دادند. برایم بسیار جالب بود که درست است گرد پیری بر چهره ایشان نشسته اما همچنان نبض نسل جوان را در دست دارد و این در جامعه وانفسای امروز که شکاف نسل گذشته و نسل جدید مشهود می باشد بسیار حائز اهمیت است.
و اما آنچه بهانه ای شد تا سراغ این استاد قرآن برویم و بخواهیم چندی از وی بنگاریم بدلیل برخورد دور از انتظار ایشان در چند روز قبل در یکی ازجلساتش در تهران بود که وسط بحث شیرینش خطاب به شخصی که بدلیل حضور بیش از اندازه در جلوی دوربین صداوسیما به آقای دوربین مشهور است( «آقای دوربینی» لقبی است که مردم و رسانه ها به فردی به نام « حسین نمازی» داده اند.ویژگی او این است که در برنامه ها و مراسمی که می داند از تلویزیون پخش می شود شرکت می کند و در زاویه ای قرار می گیرد که تصویر او پخش شود.) می گوید که هرچه زودتر جلسه اش را ترک کند وسپس ادامه می دهد که من هرکجا می روم تو را می بینم برو از جلسه من بیرون!. شاید اگر این برخورد از شخص دیگری مشاهده می شد زیاد عجیب به نظر نمی آمد اما از یک معلم قرآن که سالهای عمرش را در تدبر به قرآن و تفسیر آن گذرانده دور از انتظار است. دین اسلام دین رافت و مهربانیست و قرآن تک تک آیاتش درس اخلاق است. ما از این استاد قرآن بیش از اینها انتظار داریم. مهربان تر صبورتر عمل کنند. چرا که این روزها به مدد وسایل ارتباط جمعی رفتار چنین اساتیدی زیر ذره بین و نگاه تیزبین مردم هستند.آنچه از ایشان انتظار می رود یک الگوی خوب و با اخلاق برای جامعه قرآنی کشور است. ویژگی مهم پیامبر ما حضرت محمد (ص) داشتن خصلت نیکو و مهربانی و از خود گذشتگی ایشان بود و هر کس که بنا باشد در جایگاه استاد بوِیژه استاد قرآنی قرار گیرد نیکوست که اینگونه عمل کند.

به قلم: فاطمه داداشی/ خبرنگار عصر