وقتی کودکی زیر ذره‌بین مجازی گم می‌شود
وقتی کودکی زیر ذره‌بین مجازی گم می‌شود
اجازه دهیم کودکان، کودک بمانند. بگذاریم آن‌ها آزادانه بازی کنند، خطا کنند، یاد بگیرند و در دنیای واقعی رشد کنند. آینده آن‌ها، ارزشمندتر از هر تعداد لایک و دنبال‌کننده است.

به گزارش عصرتبریز، در سالیان اخیر، صفحات پلتفرم‌های مجازی از اینستاگرام گرفته تا یوتیوب و تیک‌تاک پُر شده‌اند از چهره‌های کوچک و معصومی که با لبخندهای برنامه‌ریزی‌شده، به نمایش زندگی روزمره خود می‌پردازند. از معرفی اسباب‌بازی‌های جدید و باز کردن بسته‌های هدیه گرفته تا نمایش رویدادهای خصوصی خانوادگی. این کودکان که «بلاگر کودک» یا «اینفلوئنسر خردسال» نامیده می‌شوند، در مرکز توجه میلیون‌ها نفر قرار دارند. این پدیده که در نگاه اول ممکن است بی‌ضرر و حتی سرگرم‌کننده به نظر برسد، ابعاد پنهان و نگران‌کننده‌ای دارد که سلامت روان، رشد طبیعی و آینده این کودکان را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد.

وقتی بازی به کار تبدیل می‌شود
«تصور کنید که کودکی را از دوران نوزادی تا نوجوانی تحت فشار قرار می‌دهید تا همواره در مقابل دوربین حضور داشته باشد و محتوایی تولید کند که مورد پسند دیگران باشد. این فراتر از بازی است؛ این به کار و استثمار شباهت دارد.» این جمله تکان‌دهنده، بخشی از صحبت‌های مریم موسوی، روانشناس کودک و نوجوان در مورد واقعیت‌های تلخ بلاگری کودکان است.
او معتقد است که یکی از بزرگترین معایب این پدیده، از دست رفتن کودکی طبیعی است.
این روانشناس ادامه می‌دهد: «کودکی، دورانی برای اکتشاف، خطا کردن، بازی‌های بدون هدف و یادگیری از طریق تجربه مستقیم است. زمانی که هر لحظه از زندگی کودک برای تولید محتوا برنامه‌ریزی می‌شود، او فرصت تجربه یک کودکی بی‌دغدغه و خودانگیخته را از دست می‌دهد.
این فشار برای تولید محتوای مداوم می‌تواند منجر به سندرم فرسودگی شغلی در سنین پایین شود. کودکانی که به اجبار یا تشویق والدین خود در این مسیر قرار می‌گیرند، ممکن است از فعالیت‌های روزمره خسته و بی‌انگیزه شوند. آن‌ها به جای لذت بردن از لحظات حال، همواره در حال ایفای نقش یا برنامه‌ریزی برای ویدیوی بعدی خود هستند.»
موسوی در توضیح این موضوع می‌گوید: «این وضعیت می‌تواند در بلندمدت منجر به مشکلات روانی جدی مانند اضطراب مزمن، افسردگی و حتی بی‌اشتهایی عصبی شود، چرا که کودک همواره در حال تلاش برای مطابقت با انتظارات بیرونی است. همچنین تداخل با آموزش و رشد تحصیلی نیز از جمله نگرانی‌های جدی است.»
او تاکید می‌کند: «آموزش و پرورش، زیربنای رشد هر انسانی است. زمانی که کودک به دلیل مشغله‌های بلاگری از تحصیل باز می‌ماند یا کیفیت آموزش او افت می‌کند، در واقع آینده او تحت تاثیر قرار می‌گیرد. این تداخل می‌تواند در آینده منجر به مشکلاتی در ادامه تحصیلات عالی و ورود به بازار کار شود.»
توهم شهرت و چالش‌های بلوغ
شهرت زودهنگام، هرچند ممکن است در نگاه اول جذاب به نظر برسد، اما می‌تواند چالش‌های جدی را در مسیر بلوغ و شکل‌گیری هویت کودکان ایجاد کند. کودکان بلاگر، از همان سنین پایین با حجم عظیمی از تحسین، انتقاد و قضاوت عمومی مواجه می‌شوند که معمولاً بزرگسالان نیز تحمل آن برایشان دشوار است.
موسوی توضیح می‌دهد: «این کودکان ممکن است دچار توهم شهرت و خودشیفتگی شوند. آن‌ها به جای اینکه ارزش خود را بر اساس دستاوردهای واقعی، مهارت‌ها و روابط انسانی سالم تعریف کنند، ارزش خود را تنها در تعداد دنبال‌کنندگان و میزان محبوبیت در فضای مجازی می‌بینند که این پدیده می‌تواند منجر به شکل‌گیری یک هویت شکننده و وابسته به تایید دیگران شود.»
وقتی که کودک به سن بلوغ وارد می‌شود، با تغییرات هورمونی و روانی زیادی مواجه است. در این دوره، نیاز به خودشناسی و یافتن جایگاه فردی بسیار پررنگ می‌شود.
این روانشناس هشدار می‌دهد: «وقتی که کودک به سن بلوغ وارد می‌شود، با تغییرات هورمونی و روانی زیادی مواجه است. در این دوره، نیاز به خودشناسی و یافتن جایگاه فردی بسیار پررنگ می‌شود.
اما برای یک کودک بلاگر، گذراندن دوران بلوغ در زیر ذره‌بین عمومی می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد. او ممکن است نتواند هویت واقعی خود را کشف کند و همواره در حال ایفای نقشی باشد که از او انتظار می‌رود. این وضعیت می‌تواند منجر به بحران هویت، اضطراب اجتماعی و حتی مشکلات در پذیرش ظاهر و تغییرات بدنی در دوران نوجوانی شود.»

پیامدهای بلندمدت بلاگری کودکان
پیامدهای بلاگری کودکان تنها به دوران کودکی محدود نمی‌شود و می‌تواند سایه‌های خود را بر آینده آن‌ها نیز بیفکند. یکی از مهمترین این پیامدها، از دست رفتن حریم خصوصی و اطلاعات شخصی در طول زندگی است. عکس‌ها، ویدئوها و داستان‌های زندگی که در کودکی به اشتراک گذاشته می‌شوند، برای همیشه در فضای مجازی باقی می‌مانند و دسترسی به آن‌ها دشوار نیست.
موسوی می‌گوید: «این اطلاعات می‌تواند در آینده برای کودک، زمانی که بزرگ شد و به دنبال شغل، روابط یا حتی حریم شخصی خود بود، دردسرساز شود. ممکن است محتوای گذشته، با ارزش‌ها و اهداف او در آینده همخوانی نداشته باشد و منجر به خجالت یا حتی تبعیض شود.
علاوه بر این، آسیب به روابط خانوادگی نیز از پیامدهای بلاگری کودکان است. زمانی که والدین فرزند خود را به یک «برند» تبدیل می‌کنند، پویایی روابط خانوادگی ممکن است تغییر کند. رابطه والدین و فرزند که باید بر پایه عشق، حمایت و اعتماد باشد، ممکن است تحت تاثیر انگیزه‌های مالی و شهرت‌طلبی قرار گیرد.»
موسوی با تاکید بر اهمیت این موضوع بیان می‌کند: «کودک ممکن است احساس کند که تنها به دلیل ارزشی که برای تولید محتوا دارد، مورد توجه قرار می‌گیرد. این می‌تواند منجر به احساس سوءاستفاده، عدم اعتماد و حتی کینه در آینده شود.»
در عین حال، مشکلات در تطابق با زندگی عادی پس از پایان بلاگری نیز یک چالش جدی است. بسیاری از بلاگرهای کودک، در سنین بالاتر به دلیل از دست دادن جذابیت اولیه یا تغییر علایق، فعالیت خود را متوقف می‌کنند. این افراد ممکن است در تطابق با زندگی عادی و کسب مهارت‌های لازم برای حضور در جامعه با مشکل مواجه شوند. این روانشناس در توضیح این مطلب می‌گوید: «آن‌ها در دنیای مجازی زندگی کرده‌اند و مهارت‌های لازم برای تعامل در دنیای واقعی، کار کردن در یک شغل معمولی و ساختن روابط پایدار را به طور کامل کسب نکرده‌اند. این می‌تواند منجر به مشکلات عمیق در سازگاری و حتی بحران‌های هویتی شود.»

دعوت به تامل: حفاظت از کودکی در عصر دیجیتال
با توجه به آسیب‌های گسترده و عمیق بلاگری کودکان، نیاز به تامل و اقدام جدی از سوی خانواده‌ها، جامعه و نهادهای قانون‌گذار احساس می‌شود. این پدیده نه تنها یک مسئله روانشناختی بلکه یک چالش اخلاقی و حقوقی است که حقوق بنیادی کودکان را نشانه گرفته است.
آری فراتر از ابعاد روانشناختی و اجتماعی، بلاگری کودکان ابعاد حقوقی و اخلاقی پیچیده‌ای نیز دارد که نیاز به توجه جدی دارد. سوال اساسی این است که آیا والدین حق دارند از کودکی و حریم خصوصی فرزندانشان برای کسب درآمد یا شهرت استفاده کنند؟ بسیاری از سازمان‌های حقوق کودک و کارشناسان اخلاق، این عمل را نوعی سوءاستفاده از کودک می‌دانند.
یکی از مهم‌ترین مسائل، عدم رضایت آگاهانه کودک است. کودکان و خردسالان به دلیل عدم بلوغ فکری، قادر به درک کامل پیامدهای حضور در فضای مجازی و رضایت آگاهانه برای به اشتراک گذاشتن زندگی خود نیستند. موسوی در این زمینه بیان می‌کند: «کودک در این فرآیند، تنها یک ابزار برای رسیدن به اهداف والدین است و حق انتخاب واقعی ندارد. این موضوع نقض آشکار حقوق کودک است.»
همچنین، مسائل مربوط به درآمدزایی و استثمار مالی از دیگر نگرانی‌هاست. بسیاری از والدین از طریق بلاگری فرزندانشان به درآمد بالایی دست پیدا می‌کنند، اما سوال اینجاست که آیا سهم واقعی کودک از این درآمد مشخص است و آیا این درآمد به نفع آینده او ذخیره می‌شود؟ در بسیاری از موارد، قوانین مشخصی برای حمایت از سهم کودک از این درآمد وجود ندارد و ممکن است کودک در آینده هیچ سهمی از سود فعالیت‌های خود نداشته باشد. برخی کشورها قوانین خاصی برای «کودکان بازیگر» دارند که شامل بلاگرها نیز می‌شود و درصدی از درآمد باید در حسابی به نام کودک ذخیره شود تا پس از رسیدن به سن قانونی در اختیار او قرار گیرد. با این حال، این قوانین در بسیاری از کشورها، از جمله ایران هنوز به طور کامل اجرا نشده‌اند.
این روانشناس در پایان صحبت‌های خود، با لحنی دلسوزانه تاکید می‌کند: «اجازه دهیم کودکان، کودک بمانند. بگذاریم آن‌ها آزادانه بازی کنند، خطا کنند، یاد بگیرند و در دنیای واقعی رشد کنند. آینده آن‌ها، ارزشمندتر از هر تعداد لایک و دنبال‌کننده است. وظیفه ما به عنوان جامعه این است که با درک عمیق از آسیب‌ها، به سمت وضع قوانین و آگاهی‌بخشی حرکت کنیم تا بتوانیم کودکی را برای کودکان حفظ کنیم.»

  • خبرنگار: قمر طالبی