به گزارش عصرتبریز، روزنامه هممیهن نوشت: آقای پزشکیان بر همان سیاق گفتاری و صداقتی که دارند؛ در سفر اخیر به زنجان نکتهای را گفت که پرداختن به آن ضروری است. پزشکیان گفت: «دولتها گیرند و ما هم گیریم، ما که بدجوری هم گیر هستیم. از روزی که هستیم مصیبت میبارد و دستبردار هم نیست. تا میخواهیم به یک ساحل برسیم مصیبت دیگری میآید، ولی ما تا آخر هستیم. شور و شوقی که در مردم ایجاد شد سرمایه بزرگی است. باید تلاش کنیم این شور و شوق را حفظ کنیم و با مردم درباره مشکلاتی که گرفتار آن هستیم راهحل پیدا کنیم.»
واقعیت این است که اغلب ناظران و حتی اعضای ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان متذکر شده بودند که شما از جهتی در بدترین و از جهت دیگر در بهترین شرایط ممکن رئیسجمهور شدهاید. چرا در بدترین شرایط؟ چون تمام آمارها و ارزیابیها نشان میداد که ناترازیهای موجود کشور ازیکسو در حال تشدید هستند و از سوی دیگر به مرزهای غیرقابلتحمل رسیدهاند.
اعم از ناترازیهای اقتصادی، زیستمحیطی یا سیاست داخلی و خارجی و در خط مقدم همه آنها، ناترازیهای مدیریتی است که به دلیل حذف افراد واجدصلاحیت و آوردن افراد کوچک برای کارهای بزرگ سایر ناترازیها را هم تشدید کردهاند. ولی از جهتی هم باید به ایشان گفت که در بهترین شرایط، رئیسجمهور شدید. چون دیگر ظرفیت عوامفریبی و خوابیدن روی پول نفت و جهالت و شعارهای پوچ دادن تمام شده بود و حباب مدیریتی کشور با سوزن واقعیت ترکیده و هوای آن بهکلی تخلیه شده است.
بنابراین، آنچه در این یکسال رخ داد، غیرمنتظره نبود. اگرچه جزئیات اتفاقات رخداده بهراحتی قابلپیشبینی نبود؛ ولی کلیات آن کاملاً قابلانتظار بود و باید برای مقابله با آنها راهحلی میداشتید و امروز نمیتوان منتظر پیدا کردن راهحل بود. آن راهحل کدام است؟ وضعیت ایران بهگونهای است که هیچکدام از مسائل آن را نمیتوان با توجه به ابعاد و ظرفیتهای همان مسئله حل کرد.
در واقع، مسئله آب، برق، انرژی و بنزین و… مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاست داخلی و خارجی بهشدت در هم تنیده شدهاند و برای حل همه این موارد ابتدا باید در رویکرد کلان اداره امور، اصلاحاتی انجام داد. البته همینطور که گفتهاید شور و شوق در جامعه هست تا همراهی کند؛ بهشرطی که برداشتن گامی مثبت را از جانب سیاستگذاران ببیند.
در واقع، اگر یک گام به سوی حل مسائل برداشته شود، مردم دو و چند گام همراهی خواهند کرد. پرسش پیش روی دولت این است که چرا در این یک سال نتوانستید حتی گامی کوچک به سوی حل ناترازی انرژی و بهطور مشخص بنزین و اصلاح قیمت آن بردارید؟ آیا این مسئله هم فاقد راهحل بود؟ بهطور قطع، راهحل فنی و موردی ندارد.
ابتدا باید رویکردهای رسمی در دو حوزه تغییر کند. با رویکردهای کلان گذشته نمیتوان هیچ مسئله مهم کشور را حل کرد. تا آنجا که با رئیسجمهور آشنا هستیم و مواضع ایشان را در انتخابات پیگیری کردیم اصلاح هر دو مورد، مورد تایید آقای پزشکیان است. اگر ساختار سیاسی نیز صلاحیت ایشان را تایید کرد، باید آمادگی لازم را برای انجام این تغییرات میداشت؛ درغیراینصورت، آمدن پزشکیان و حامیانش به دولت هیچ گرهی را باز نمیکند؛ سهل است که حل مسئله را به تاخیر میاندازد.
خلاصه بحث اینکه همزمان باید دو رویکرد داخلی و خارجی کشور بهبود یابد. در داخل همه امور باید ذیل شعار «بازگشت به مردم» بازسازی و زنده شود. مصادیق این شعار هر چه باشد، این نیست که مدیریت امور محدود به یک ظرفیت چنددرصدی شود. باید بهسرعت این ظرفیت گشوده شود و به مرور همه مردم را در برگیرد. اجرای این شعار به معنای آن است که نمیتوان نظام رسانهای رسمیاش، آن این اندازه فشل و ناکارآمد باشد که مردم را به رسانههای فرامرزی سوق دهد.
اجرای این شعار به این معنا است که نمیتوان فضای مجازی را فیلتر کرد و اکثریت قاطع مردم از فیلترشکن استفاده کنند و پول و هزینه این کار هم به حسب اقلیت برود. این شعار به معنای این است که نمیتوان قانون و مقرراتی داشت که مطابق آن رفتار میلیونها زن مصداق مجرم شناخته شوند. اجرای این شعار به معنای آن است که نمیتوان در عسرت درآمدهای دولت، بودجه موسسات غیرپاسخگو در برابر مردم را بهصورت جهشی افزایش داد.
اجرای این شعار به معنای آن است که در مقابله با فساد باید از هرگونه تبعیضی اجتناب کرد. اجرای این شعار مستلزم آزادی کامل مردم در مشارکت سیاسی و حق نامزد شدن و رأی دادن و حذف همه فیلترهایی است که گروهی اندک را در اداره امور حاکم میکند. و…. در اثر این تغییرات اعتماد مردم بازسازی خواهد شد و ملت از سیاستهای حتی سخت نیز استقبال خواهند کرد.
در حوزه خارجی نیز جنگ اخیر نشان داد ادامه سیاستهای قبلی غیرممکن است. باید نگاه رسمی به نظام بینالملل اصلاح شود. این حد از تقابل نتیجهای جز فرسایش کشور نخواهد داشت و نهتنها ایران را به اهداف رسمی و اعلامی خود نمیرساند، بلکه دورتر از آن هم خواهد کرد. شاید اکنون فرصت خوبی برای بازکردن این موضوع نباشد؛ ولی حداقل در خطاب به رئیسجمهور نیازی به توضیح بیشتر این بخش نیست، چون مسئله برای ایشان بهخوبی روشن است.
بدون اصلاح این دو رویکرد امکان بهبودی پایدار هیچکدام از مشکلات مردم نهتنها وجود ندارد، بلکه با تداوم این رویکردها بدتر هم خواهد شد. ضمناً فرصت چندانی نیست؛ اگر کاملاً از میان نرفته باشد. شاید بگویید که اصلاح این رویکردها دست من نیست.
در یکسالگی ریاستجمهوری پزشکیان بهعنوان یکی از اصلیترین تریبونهای حامی ایشان در جریان انتخابات، باید به ایشان یادآور شویم: فراموش نکنید که آمدن شما مستلزم پذیرش و اجرای همین رویکردها بود و الا چرا باید مانع از رایآوری ولو اندک نامزد رقیب میشدیم؟ شاید او قدری سریعتر ما را بهسوی مقصدی که از آن گریزانیم میبرد، ولی بدون این اصلاحات حتی با حضور شما هم سرنوشت بهتری نخواهیم داشت.