جایگاه محمدرضا زنوزی در فوتبال ایران
جایگاه محمدرضا زنوزی در فوتبال ایران
هزینه‌هایی که زنوزی در سال‌های اخیر برای فوتبال ایران کرده است به او این حق را می‌دهد که از بی‌عدالتی‌ها شاکی باشد.

به گزارش عصرتبریز، اینکه محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور سرخ‌پوشان تهرانی را پیروزی خطاب کند یا پرسپولیس موضوع این مطلب ما نخواهد بود و البته اینکه رسانه رسمی باشگاه سرخ‌پوش تهرانی هم‌اکنون “پیروزی” نام دارد و خطاب کردن پیروزی توهین تلقی نمی‌شود و این همه جوسازی تنها می‌تواند پوششی بر ادعای جانب‌داری وزارت ورزش نسبت به پرسپولیس باشد و صد البته ادعایی که بیشتر شبیه به یک واقعیت است تا کری هواداری.

و اما محمدرضا زنوزی کیست و در فوتبال ایران چه جایگاهی دارد؟ چرا باید فوتبال ایران به چنین مدیرانی احترام بگذارد؟ در بحث‌های مطرح شده توسط محمدرضا زنوزی کدام مدیران قرار دارند؟ آیا آنها نیز عملکردی همچون زنوزی را داشته‌اند؟

ابتدا یک تفاوت عمده زنوزی را با مدیران مورد انتقاد او را بیان می‌کنیم و اینکه محمدرضا زنوزی برای مدیریت در این فوتبال هزینه می‌کند و مدیران رودروی وی از مدیریت در فوتبال هزینه‌های خود را بدست می‌آورند پس هدف‌ها تفاوت عمده‌ای دارد و هزینه‌های زنوزی در مقابل درآمدزایی آن‌هاست.

محمدرضا زنوزی بعنوان یک اقتصاددان و کارآفرین و سرمایه‌دار برتر شمالغرب کشور دو دهه قبل وارد مدیریت ورزشی می‌شود و شاید تنها پروژه کاری او بوده باشد که منافع مالی و اقتصادی در آن در اولویت آخر قرار گرفته باشد و تیم‌داری او از لیگ استانی آغاز شد و در سال‌های اخیر به مالکیت همزمان سه تیم (تراکتور، گسترش و ماشین در فصل گذشته) حرفه‌ای رسید و اما مدیریت او در این فوتبال چگونه بوده است؟ اولین کمپ ورزشی فوتبال ایران تحت مالکیت این تاجر تبریزی است. کمپ ورزشی سپهبد شهید قاسم سلیمانی و یا همان بنیان دیزل سابق که یک استادیوم شکیل، ساختمان‌های اداری بروز، هتل جدید الحداث، استخر، سالن بدنسازی و پزشکی ورزشی و دیگر امکانات از زیر مجموعه‌های این کمپ است که حاصل چند صد میلیارد هزینه است. این کمپ برای فوتبال تبریز ساخته شده است و هر چند تحت مالکیت محمدرضا زنوزی است ولی ساختاری است که نه قابل جابجایی است و نه قابل استفاده شخصی و در هر شرایطی برای فوتبال ایران و تبریز ساخته شده است و باقی خواهد ماند.

محمدرضا زنوزی

فراموش نکنیم که در هر مقطعی سرمربیان ملی و باشگاهی در بازدید از این کمپ اختصاصی به وجد آمده‌اند و اگر فلش بکی به نشست‌های خبری بازیهای لیگ برتر در چند سال اخیر بزنیم متوجه می‌شویم که اکثریت سرمربیانی که برای دیدار با تیم‌های گسترش فولاد و یا ماشین‌سازی این فصل به تبریز آمده‌اند از این امکانات تعریف و تمجید کرده‌اند و این نشان از یک ساختار حرفه‌ای در فوتبال را می‌دهد.

اکنون در مقابل تنها کمپ ورزشی اختصاصی فوتبال ایران مدیران مورد انتقاد سرمایه‌دار تبریزی چه ساختاری برای فوتبال ایران داشته‌اند؟ ساختمان‌های اداری حبه شده فدراسیون و محل تمرین حبه شده شهرداری و بدهی چند صد میلیاردی سال‌های اخیر و هزینه‌هایی که از بیت‌المال شده است و البته موضوع خرید نان خامه‌ای چند ده میلیونی در این تیم‌ها که در حافظه فوتبال ایران باقی خواهد ماند.

هزینه‌هایی که محمدرضا زنوزی در سال‌های اخیر برای فوتبال ایران کرده است و به نوعی هزینه‌های ورزشی که از بیت‌المال کم کرده است به او این حق را می‌دهد که از بی‌عدالتی‌ها و جانب‌داری ارگان اول ورزش ایران از تیم‌های دولتی شاکی باشد. اینبار بحث مدیریت چارتی نیست که بخواهند با چشم‌پوشی از خیلی مسائل به فکر ارتقاء مدیریتی باشند. اکنون مدیریت خصوصی فوتبال از تیم خود و هزینه‌هایی که می‌کند حق دفاع دارد و جایگاه چنین مدیرانی که در فوتبال ایران چند صد میلیاردی هزینه می‌کنند بالاتر از مدیران و مربیانی است که تمامی سرمایه‌های خود را از این فوتبال بدست آورده‌اند.

در دهه اخیر چند سرمایه‌دار وارد فوتبال ایران شده است؟ چند نمونه از آن توانسته‌اند در مقابل مدیریت دولتی فوتبال دوام بیاورند و ماندگار شوند؟ به مدیران سنتی فوتبال نباید خرده گرفت و آنها تیشه بر فوتبال خصوصی می‌زنند تا خود در فوتبال باقی بمانند و درآمدهای چند صد میلیون و میلیاردی آن‌ها به پایان نرسد.