عصر تبریز: مهدی نعلبندی کارشناس مسائل سیاسی و منطقه قفقاز در کانال تلگرامی خود نوشت: سال ۸۰ در “باکو ۲۰۰۱” نوشتم و سال ۹۰ در “همسایه خانه زاد” تکرار کردم که ” فرهنگ را نمی شود زیر رادیکال سیاست تعریف کرد”.
هنرمند در “جناح” نمی گنجد. افق هنرمند فراتر و فراخ تر از افق دید اهل سیاست – حتی سیاست ورزان آگاه و تیک اندیش- است و ورودش به ساحت سیاست از جنس فیلسوف شاهی افلاطون خواهد بود.
هنرمند در سیاست هم که وارد شود، برای “اندیشه” و “هنر” خواهد جنگید، حتی با هم مسلکانش.
سیاست فروشی چیز دیگری است. بساطی است برای قدرت و بقالی نموری برای چندرغاز خدم و حشم. باشد که قدرت، همه ی حرف سیاست است، اما بین اینان و سیاستدانان همان قدر فرق است که میان یک ژنرال تا یک تروریست. از محقق تا مقلد فرق هاست
این یکی داوود و آن دیگر صداست
دوره گردان سیاستفروش، از هنر هیچ نمی فهمند. و از اندیشه، هیچ از هیچ. پیر پسران و پیر دختران ترشیده ای هستند که هنر برایشان ابزاری است در قواره ی بافور برای تریاک. توان تمیز قرمبه ی حدث و شیون کمانچه را ندارند.
و همین است که هنرمند و اندیشمند، مبغوض سیاستفروشان است از چپ و راست و وسط و الخ.
اما اگر کسی از قبیله شریف هنر و اندیشه – که جمله گی مرگ آگاهند – پای بر رکاب توسن سیاست نهد، فروغ اندیشه اش سیاستورزان نیک اندیش را روحی تازه خواهد بخشید و شمسی خواهد برای ایشان همانسان که آن شکرفروش تبریزی برای شمس بود. و شد. و البته این تابناکی اندیشه، تنگ چشمان سیاستفروش را نیز خواهد آزرد که ولا یزید الظالمین الا خسارا
مهدی نعلبندی