جای خالی قلم به دستان مشروطه خواه تبریزی در زادگاهشان
جای خالی قلم به دستان مشروطه خواه تبریزی در زادگاهشان
اینکه تعداد قابل توجهی از این روزنامه نگاران زاده تبریز بوده اند و امروز هیچ نام و نشانی از آنان در زادگاه آنان نیست و هیچ تلاشی هم برای شناساندن آنان برای ساکنین این شهر صورت نمی پذیرد بسیار مایه تاسف است.

عصرتبریز – رسول پورزمانی: بدون شک یکی از آسیب هایی که در شناساندن مشروطه ایران و افراد دخیل در آن به عموم افراد جامعه داشته ایم و امروز هم با همین آسیب دست به گریبان هستیم، شناساندن تفنگ به دستان مشروطه خواه و بی توجهی به قلم به دستانی است که در دوران پیش از مشروطه سعی در شناساندن افکار جدید و مترقی به ایرانیان و به عبارت بهتر بسترسازی برای بروز و ظهور انقلاب مشروطه است.

نه مشروطه یک شبه صورت گرفت و نه مشروطه خواهان یک شبه از مفاهیم نو و مترقی و حکومت قانون سخن راندند. روزنامه نگاران خصوصا روزنامه نگاران ساکن در غربت که در خارج از ایران و برای ایران قلم فرسایی می کردند، بیشترین نقش را در میان قلم به دستان خواهان تغییر شیوه حکومت داری در ایران داشته اند. اینکه تعداد قابل توجهی از این روزنامه نگاران زاده تبریز بوده اند و امروز هیچ نام و نشانی از آنان در زادگاه آنان نیست و هیچ تلاشی هم برای شناساندن آنان برای ساکنین این شهر صورت نمی پذیرد بسیار مایه تاسف است.

چرا نبایستی در شهری به این عظمت نامی از میرزا محمد طاهر تبریزی مدیر روزنامه اختر استانبول، میرزا مهدی تبریزی نویسنده روزنامه اختر، دکتر میرزا مهدی خان تبریزی مدیر روزنامه حکمت قاهره و میرزا حسین طبیب زاده تبریزی مدیر روزنامه کمال قاهره نباشد. میرزا حسین طبیب زاده ای که بعد از تاراج و غارت روزنامه و مدرسه اش در تبریز از سوی همشهری هایش، راهی مصر می شود تا بار دیگر بتواند روزنامه کمال را منتشر سازد. میرزا محمد طاهری که به گفته مورخان و محققان ایرانیان با روزنامه اختر او با روزنامه خوانی آشنا گردیده و با افکار نو و مترقی آشنا گردیدند. دکتر میرزا مهدی خانی نقش بسیاری در روشن ساختن افکار ایرانیان و آشنا ساختن آنان با حاکمیت قانون داشته است.

به نظر کمترین و حداقل کاری که از سوی افراد دخیل در حوزه شهری و نامگذاری معابر و اماکن شهری به مانند شهرداری و شورای اسلامی شهر تبریز می رود این است که هم با نامگذاری معابر و اماکن شهری چون فرهنگسراها و مجتمع های فرهنگی و حتی خیابان ها و پل ها و دیگر معابر شهری، دین خود را به نیاکان روشنگر و روزنامه نگارشان ادا کنند و هم ساکنین این شهر را با نام این افراد آشنا سازند.

این حداقل کاری است که دست اندکاران شهری می توانند انجام دهند و در کنار نام و مجسمه و میدان و خیابان تفنگ به دستان مشروطه، قلم به دستان مشروطه را نیز به جایگاهی که بایستی در تبریز فعلی داشته باشند، برسانند.