مس آذربایجان و آشفتگی انحصارگرایان
مس آذربایجان و آشفتگی انحصارگرایان
متأسفانه شرکت مس سرچشمه در این سال‌های متمادی صرفا بر استخراج مواد اولیه در سونگون متمرکز بوده‌اند و این مواد برای فرآوری و ایجاد صنایع پایین دستی به کرمان منتقل می‌شوند.

به گزارش عصرتبریز، در سفر دوم رییس محترم جمهوری اسلامی ایران به تبریز یکی از تصمیمات استراتژیک متخذه دولت، استقلال مس آذربایجان از مس سرچشمه کرمان بود. بعد از این اتفاق تبلیغات وسیعی از سوی تمامیت‌خواهان انحصار طلب علیه این تصمیم به غایت استراتژیک و مقبول در فضای مجازی شکل گرفت. در این خصوص بیان نکاتی چند برای روشنگری افکار عمومی ضروری به نظر می‌رسد.

۱- در دهه ۱۳۶۰ تصمیمی در وزارت بازرگانی وقت اتخاذ شد که پسته دامغان برای صدور باید به رفسنجان منتقل و سپس انحصاراً توسط شرکت پسته رفسنجان صادر شود. به این صورت هم هزینه انتقال بر پسته‌کاران دامغانی تحمیل شد و هم پسته دامغان را چون خود دامغانیان نمی‌توانستند صادر کنند، به ثمن بخس از سوی شرکت پسته رفسنجان خریداری می‌شد. این موضوع با ورود رئیس‌جمهور وقت(حضرت آیت‌الله‌العظمی«مدظله الوارف» به نفع باغ‌داران دامغانی حل و فصل شد. سال‌ها است که این رویه در مورد مس آذربایجان نیز اعمال می‌شد که با ورود رئیس‌جمهور دولت سیزدهم جلو این اجحاف گرفته شد.

۲- لازم است ماهیت این استقلال نیز روشن شود که آیا استقلال به معنای صرف درآمدهای حاصله در محل معدن است؟ آیا به راستی ذوب‌آهن اصفهان مستقل نیست؟ آیا مس سرچشمه مستقل نیست؟ آیا فولاد مبارکه مستقل نیست؟ اگر هست، که هست، کل درآمدهای آن صرف اصفهان و کرمان می‌شود؟
۳- درد انحصارگرایان این نیست که کل درآمدهای حاصل از استخراج و فرآوری و صدور مس صرف منطقه خواهد شد، بلکه بر آنان مبرهن است که درآمدهای تمامی معادن دولتی به خزانه واریز می‌شود. اما این هیاهو برای چیست؟

۴- براساس قانون، واقع شدن یک شرکت در محل خاص و ثبت آن در آن منطقه، موجب می‌شود که درآمدهای مالیاتی آن شرکت در آن منطقه اخذ و مصرف شود. تاکنون هم به دلیل وابستگی مس آذربایجان به مس کرمان درآمدهای مالیاتی آن در کرمان اخذ و مصرف می‌شود. همانطوری که درآمدهای مالیاتی فولاد مبارکه و ذوب‌آهن اصفهان در آن منطقه جذب و مصرف می‌شود. سؤال این است که چرا باید درآمدهای مالیاتی مس آذربایجان به خود استان اختصاص نیابد؟ آذربایجان شرقی چه کم از کرمان و اصفهان دارد که باید درآمد مالیاتی معادن آن به کرمان اختصاص یابد. حال اگر رییس‌جمهور محترم با این اجحاف مقابله کرد، آن را تصمیمی به غایت خطرناک توصیف کرد؟ خطر آن در چیست؟

۵- این گروه برای محق جلوه دادن سخن بی‌مغز خود با حذف کلمه مالیاتی آن را به کل درآمدها تسری داده و به دنبال مغالطه و مصادره به مطلوب هستند. باید به این گروه تمامیت‌خواه یادآور شد که دولت هوشیارتر از آن است که این فضاسازی‌ها اثری در این تصمیم استراتژیک به غایت درست‌اش بگذارد.

۶- متأسفانه شرکت مس سرچشمه در این سال‌های متمادی صرفا بر استخراج مواد اولیه در سونگون متمرکز بوده‌اند و این مواد برای فرآوری و ایجاد صنایع پایین دستی به کرمان منتقل می‌شوند. این شرکت برای استفاده از ارزش افزوده این صنعت از ایجاد صنایع پایین دستی مس در سونگون امتناع و منطقه را از اشتغال حاصله از ایجاداین نوع صنایع و بهره‌مندی از ارزش افزوده حاصله محروم نموده‌اند. به این صورت این تصمیم مصداق بارز عدالت محوری در دولت سیزدهم است.

۷- همه می‌دانیم که بخش اعظم توسعه و پیشرفت و رفع محرومیت‌ها در استان‌های اصفهان و کرمان به اختصاص مالیات‌های شرکت‌هایی چون مس سرچشمه، ذوب‌آهن و فولاد مبارکه مربوط می‌شود؛ این در حالی است که این نوع درآمدها در مس آذربایجان تاکنون در کرمان جذب و هزینه می‌شده‌است. با این وضعیت می‌توان گفت درد اصلی هیاهو کنندگان، از دست دادن این درآمد قابل توجه است که ان‌شاءالله من بعد صرف محرومیت‌زدایی در استان آذربایجان شرقی خواهد شد.

امید که دولت محترم با بررسی تمامی موارد اینچنینی این تصمیم را به تمامی موارد مشابه تسری دهد تا منافع مالیاتی یک منطقه به مناطق دیگر منتقل نشده و از آن صرفا بخش خاصی از کشور منتفع نشود و این نوع درآمدها در منطقه متعلقه معادن، صرف محرومیت‌زدایی شود.

اکبر رضائی تبریزی
مدیرمسئول روزنامه آذربایجان