بزرگنمایی نقش کردها توسط آمریکا و روسیه؛ دلال معامله پشت پرده کیست؟
بزرگنمایی نقش کردها توسط آمریکا و روسیه؛ دلال معامله پشت پرده کیست؟

با سپری شدن تاریخ‌مصرف داعش، در حال تغییر جغرافیای آن هستند تا با انتقال داعش به مکانی دیگر هم نقشه‌های خود در سایر مناطق دنیا را محقق سازند و هم ضمن عملی ساختن مرحله بعدی سناریوی تغییر نقشه خاورمیانه، یک گام دیگر به ایجاد کردستان آزاد نزدیک‌تر شوند.

عصر تبریز:روز گذشته اخباری مبنی بر شروع عملیات بازپس گیری رقه به فرماندهی ائتلاف آمریکایی در سوریه منتشر شد. اهمیت بسیار زیاد این عملیات از آن جهت است که رقه به‌عنوان پایتخت تروریست‌های داعش در سوریه برای این گروه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

در اخبار بعدی عنوان شد که عملیات مزبور توسط نیروهای دموکرات سوریه با پشتیبانی ائتلاف تحت امر آمریکا انجام خواهد شد و پس‌ازآن از ساعات اولیه امروز اخبار شروع عملیات توسط نیروهای کرد در خبرگزاری‌های مختلف منتشر گردید.

همچنین وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که کشورش حاضر است با ائتلاف کردها و اعراب و نیز آمریکا در عملیات آزادسازی شهر رقه در سوریه همکاری کند.

اما آیا این اعلام همکاری همه‌جانبه جهت پشتیبانی از کردها در بازپس گیری شهر رقه با بزرگنمایی صورت گرفته از جانب آمریکا و روسیه تصادفی است یا امکان توافق پشت پرده برای بزرگنمایی تبلیغاتی آن وجود دارد؟

آمریکا و روسیه که هرکدام منافع خاص خود را در سوری دنبال می‌کنند، تاکنون اقدام هماهنگ مؤثری در سوریه انجام نداده‌اند و اقدامات آنان گاها در اثر عوامل مختلف ازجمله تقابل منافع، به شکل‌های مختلف حتی در تناقض با یکدیگر بوده است، اما این بار در اقدامی بی‌سابقه از تمایل ضمنی خود برای حمایت از کردها سخن می‌گویند.

روسیه و آمریکا از ورود در سوریه اهداف خود را دنبال می‌کنند اما اعلام حمایت هم‌زمان این دو از کردها صرفاً به دلیل اهداف سابق نخواهد بود. به نظر می‌رسد یک توافق پشت پرده با منافعی سرشار موردنیاز از است تا این دو رقیب دیرینه با نادیده گرفتن تعارضات فی‌مابین خود، در راستای تحقق یک پروژه واحد قدم بردارند.

فصل مشترک بین روسیه و آمریکا در این زمینه می‌تواند رژیم صهیونیستی باشد. لابی حامی صهیونیسم که هم روابط بسیار نزدیکی با تصمیم گیرندگان روسیه داشته و هم از قدرت تأثیرگذاری بر سیاست های خارجی آمریکا برخوردار است می‌تواند به‌منظور تحقق اهداف بلندمدت خود، روسیه و آمریکا را برای انعقاد توافقی برد-برد بر سر میز مذاکره بنشاند.

به نظر می‌رسد پدیده شوم داعش که چندین سال است امنیت خاورمیانه و نیز اروپا را به معنای واقعی کلمه با تهدید جدی مواجه ساخته است، به موعد انقضای خود نزدیک می‌شود. سازندگان داعش که به مقاصد خود از تولید داعش رسیده و مرزهای موردنظر خود در خاورمیانه را کاملاً به‌هم‌ ریخته‌اند، با سپری شدن تاریخ‌مصرف این پدیده شوم، در حال تغییر جغرافیای آن هستند تا با انتقال داعش به مکانی دیگر هم نقشه‌های خود در سایر مناطق دنیا را محقق سازند و هم ضمن عملی ساختن مرحله بعدی سناریوی تغییر نقشه خاورمیانه، یک گام دیگر به ایجاد کردستان آزاد نزدیک‌تر شوند.

در این میان اما بیشترین منافع از شکل‌گیری کردستان آزاد به جیب رژیم صهیونیستی واریز خواهد شد به همین دلیل این رژیم شدیداً تمایل خواهد داشت تا نقش کاتالیزور را در این معادله بازی کند.

کردستان آزاد به معنای واقعی کلمه یک موهبت بی‌بدیل برای رژیم صهیونیستی است چراکه هم منافع بسیاری از نفت این منطقه را به صهیونیست‌ها خواهد رساند و هم مهم‌ترین مرحله در راستای تحقق آرمان دیرینه نیل تا فرات صهیونیست‌ها را محقق خواهد ساخت.

کردهای مبارز در سوریه انتخاب شده‌اند تا با حمایت آمریکا و روسیه در مقابل دوربین رسانه‌های تحت فرمان آنان، ضمن تصرف پایتخت داعش به‌عنوان فاتحان رقه از یک‌سو حق حکومت بر آن را به ارث ببرند و از سوی دیگر به‌عنوان نابودکنندگان داعش در منطقه مورد تأیید و تقدیر اذهان عمومی بین‌المللی قرار گیرند.

با این حربه گام مؤثری در جهت اقناع اذهان عمومی برای به رسمیت شناختن کردستان آزاد برداشته شده است.

اما نکته بسیار مهم و حیاتی در این زمینه آن است که وجه‌المصالحه این معامله چه بوده است؟

آمریکا و روسیه بر سر چه منافعی حاضر به همکاری استراتژیک در منطقه شده‌اند و کدام منافع ایجاب کرده است که روسیه بسیاری از مقاصد خود را نادیده گرفته و به آمریکا در پیشبرد اهداف بلندمدتش کمک کند؟

پاسخ به این سؤال نیازمند گذر زمان و بررسی دقیق تبعات شکل‌گیری این معادله است اما قدر مسلم آن است که هوشیاری کشورهای منطقه برای مقابله با اغراض پشت پرده این دو قدرت بین‌المللی شدیداً احساس می‌شود و هرگونه اقدام نابخردانه و نسنجیده موجبات خسران و ندامتی چندین ساله را فراهم خواهد ساخت.

نویسنده: محمد ابراهیم عروی