به گزارش عصرتبریز، روزی که ستاد احیا دریاچه ارومیه تشکیل شد تا امروز که کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه برای بار دوم با مسئولیت استاندار آذربایجان غربی تشکیل میشود ۱۰ سال میگذرد و تراز دریاچه طی این مدت با کاهش نیم متری به ۱۲۷۰٫۱۳ متر رسیده است. در این یک دهه صدها برنامه، نشست، همایش، طرح، پروژه و هزینههای کلان و افتتاحهای مختلف انجام شده اما چرا تفاوتی حاصل نشده و مشکل کجاست؟
مشکل دریاچه ارومیه در عین سادگی بسیار پیچیده است و در اصطلاح علمی به آن مسئله بدقلق گفته میشود چون با مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … درهم تنیده شده است. این نوع مسائل متغیرهای زیادی دارند که تغییر هر کدام تاثیر غیرمستقیم و غیرقابل پیشبینی در سایر بخشها میگذارد. برای همین راهحل مشخص هم ندارد و هر راهحل احتمالی پیامدهای مثبت و منفی خودش را دارد. از طرفی ذینفعان مختلف نظرات و منافع متضادی دارند که حل مسئله را پیچیدهتر هم میکند. بخصوص که حقابه دریاچه ارومیه از رودخانههای سه استان آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی و کردستان تامین میشود.
برای مواجهه با این نوع مسائل به یک تفکر سیستمی با رویکرد مشارکتی همراه با شفافیت و انعطافپذیری نیاز داریم تا با یک سیاستگذاری اصولی بین بخشهای مختلف هماهنگی لازم شکل بگیرد. اما گذر از ستاد احیا و تنزل به سطح کارگروه در سالهای اخیر، حاکی از عدم شناخت صحیح مسئله دریاچه ارومیه در سطح تصمیمگیرندگان ملی و مشاوره غلط کارشناسان به پزشکیان است.
احیای دریاچه ارومیه نیازمند مدیریت کلان و هماهنگی گسترده ستادی است نه تمرکز صرف روی پروژههای سختافزاری خاص در سطح کارگروه که اغلب منابع مالی کافی برای تکمیل ندارند. تجربه فعالیت در سطح کارگروه نجات ملی با مسئولیت استاندار آذربایجانغربی در سه سال گذشته نشان داد این کارگروه باوجود پیگیری و افتتاح برخی پروژههای نیمهتمام، در گرفتن حقابه دریاچه ناتوان بود. چون وزارتهای نیرو و جهاد کشاورزی نقش اصلی را در اختصاص حقابه دریاچه دارند و تصمیمهای مهم این چنینی که اغلب با برنامههای این سازمانها در تضاد است حتما باید در سطح وزیر ابلاغ شود تا ضمانت اجرایی داشته باشد.
با تمام این تفاسیر یکی از مسائل پراهمیت که در سالهای اخیر به آن پرداخته نشده است مسئله اشتغال جایگزین کشاورزی در مناطق خاص حوضه دریاچه ارومیه است این طرح با عنوان طرح نکاشت یکی از کلیدیترین برنامههای ستاد احیای سابق بود که در اثر فشارهای اجتماعی و سیاسی در همان ابتدا توسط رئیس جمهور وقت کنار گذاشته شد و طرح بهکاشت جایگزین آن شد این طرح هم در عمل هیچ وقت به کاهش مصرف منجر نشد. اگر کارگروه بتواند در کنار پروژههای نیمهتمام دریاچه، این برنامه کلیدی ستاد را در دستور کار خود قرار دهد در جهت احیای دریاچه گام موثری برخواهد داشت.
با این حال، حل مسئله دریاچه ارومیه و احیای آن یک کار ستادی مستمر و بلندمدت را میطلبد.
مهدی صاغی
دکتری مهندسی آب دانشگاه تبریز
پژوهشگر و فعال محیط زیست