ترامپ اگر مذاکره واقعی می خواهد تضمین قابل اعتماد بدهد
ترامپ اگر مذاکره واقعی می خواهد تضمین قابل اعتماد بدهد
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: رویاهای دونالد ترامپ رئیس‌ جمهور آمریکا برای نقاط مختلف جهان، از او چهره‌ای پیچیده ترسیم کرده است ولی واقعیت چیز دیگری است.

به گزارش عصرتبریز، ترامپ، علاوه بر ادعاهای مالکیت بر کانال پاناما،جزیره گرینلند و کشور کانادا، تحت سلطه درآوردن اروپا، چین، اوکراین و خاورمیانه را نیز در سبد رویاهای خود دارد. عجیب‌تر اینکه به مردم غزه می‌گوید وطن خود را ترک کنید تا این بخش از ساحل خوش آب و هوای مدیترانه برای برج‌سازی‌های ترامپ آماده شود و تجارت او رونق بیشتری پیدا کند.

اجماع جهانی بر حمایت از ماندن مردم غزه در وطن خود و واکنش‌های بشدت منفی مردم و دولت‌های کشورها و سرزمین‌هائی که ترامپ نسبت به آنها طمع‌ورزی می‌کند، قطعاً وی را وادار به عقب‌ نشینی خواهد کرد کمااینکه در مواردی این اتفاق افتاده است. ترامپ، حتی درباره اندازه بعضی کشورها هم اظهارنظر می‌کند و مثلاً می‌گوید اسرائیل خیلی کوچک است. او به جای اینکه بگوید اسرائیل یک رژیم غاصب است و اصل موجودیتش جعلی است، در فکر اضافه کردن کرانه غربی به سایر بخش‌های اشغال‌ شده فلسطین و دادن سند مالکیت آن به صهیونیست‌هاست کما اینکه در دور اول ریاست‌ جمهوری خود، جولان را به آنها بخشیده بود!

درباره ایران هم بخشنامه‌ای که ترامپ هفته گذشته امضا کرد نشان می‌دهد او همچنان در چارچوب رویاهای غیرقابل تعبیر سیر می‌کند. گفته است ایران نباید سلاح اتمی داشته باشد، نباید موشک داشته باشد، سپاه پاسداران تروریست است، صادرات نفت ایران باید به صفر برسد تا نتواند بودجه‌های مورد نیاز خود را تأمین کند. در عین حال این را هم گفته که مایل نیستم چنین فشاری به ایران وارد شود و امیدوارم بتوانم با رئیس ‌جمهور ایران مذاکره کنم و مسائل بگونه‌ای پیش بروند که در خاورمیانه جنگی رخ ندهد و صلح و آرامش برقرار شود.
این بخشنامه و سخنان پیوستی آن، نمونه بارز سیاست «چماق و هویج» است که ترامپ از تجربیات در دور اول ریاست ‌جمهوری خود و چهار سال دور بودن از قدرت به دست آورده است.

فهمیدن پشت‌ پرده رویاهای ترامپ نیازی به استمداد از متخصصان خبره روان‌شناسی و سیاستمداران کهنه‌کار ندارد. از مجموع رویاهای ترامپ که درباره نقاط مختلف جهان از جمله ایران به زبان آورده و در قالب بخشنامه امضاء کرده به روشنی می‌توان فهمید که او درصدد نشان دادن خود، جلب توجه افکار عمومی جهان، شنیدن این پاسخ که بله موجودی به نام ترامپ وجود دارد و باید خود را به اثبات برساند برآمده است. او اگر به این نیازهای روحی خود برسد، دست از رویاپردازی‌هایش برخواهد داشت و به محدوده‌ای که برای یک رئیس‌ جمهور آمریکا همراه با تأمین نیازمندی‌های مصرف داخلی این جایگاه قابل تصور است اکتفا خواهد کرد.

درخصوص ایران، همان کاری که مسئولان و دولتمردان انجام داده‌اند کافی است. دولتمردان ایرانی گفته‌اند ایران اصولاً اعتقادی به داشتن بمب‌ اتمی ندارد و هر مذاکره‌ای هم باید در چارچوب احترام متقابل باشد. این پاسخ عاقلانه و منطقی همانست که ترامپ به آن نیاز دارد.

از بدیهی‌ترین نکات که هرگز قابل اغماض نیستند، یکی حق ایران برای داشتن موشک و ابزارهای دفاعی مورد نیاز است و دیگری جایگاه سپاه پاسداران که برخلاف ادعای ترامپ، یک نیروی ضدتروریسم است.

اینها از جمله خط قرمزهای ایران هستند و هر کشور و دولتی که طرف مذاکره با ایران باشد باید بپذیرد که این موارد بهیچوجه قابل چانه زدن نیستند کما اینکه باید بداند جمهوری اسلامی ایران قدرت کافی برای مذاکره عزتمندانه با هر کشوری را دارد.

اشتباه ترامپ اینست که با زبان زور می‌خواهد مذاکره کند، زبانی که با ماهیت مذاکره در تضاد است.

رئیس ‌جمهور آمریکا اگر خواهان مذاکره واقعی است باید اولاً زبان قلدری را کنار بگذارد و ثانیاً تضمینی قابل اعتماد بدهد.