رویارویی ایران با جبهه آمریکا و رژیم صهیونیستی «بسیار محتمل» است
رویارویی ایران با جبهه آمریکا و رژیم صهیونیستی «بسیار محتمل» است
رویارویی مجدد با دشمن را باید محتمل دانست که اگر محتمل نبود، این طور عیان و رسوا با ابزار تحریم و ماشه و رسانه و کانال‌های تلگرامی! به معیشت مردم حمله نمی‌کردند.

به گزارش عصرتبریز، روزنامه کیهان در یادداشتی به قلم جعفر بلوری آورده است: رویارویی احتمالی جبهه ایران و جبهه آمریکا و رژیم صهیونیستی، یکی دیگر از آن احتمالاتی است که می‌تواند، پیامدهای ویژه‌‎ای نه فقط برای منطقه که برای جهان داشته باشد. به ویژه اینکه ایران اهرم‌های فشار متعددی دارد که همه از آن آگاهیم! رژیم صهیونیستی به تنهائی حریف ایران نیست و کمک گرفتن آن از آمریکا، ناتو و برخی کشورهای مرتجع عربی در جنگ ۱۲ روزه، یکی از دلایل محکم ما برای این ادعاست. بنابراین عقل، تجربه و تحولات پس از این جنگ ۱۲ روزه در کنار فهم «دکترین بن‌گوریون»! نشان می‌دهد، این رویارویی را باید «بسیار محتمل» دانست. فلذا لزوماً این طور نیست که این بار حریف، ضربه اول را بزند! این را ما نمی‌گوئیم. «لیبرمن» وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی می‌گوید.

رئیس حزب «اسرائیل بیتنو» (اسرائیل خانه ما) همین دیروز در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «هرکسی که فکر می‌کند ماجرا با ایران به پایان رسیده، اشتباه می‌کند و دیگران را هم گمراه می‌سازد. ایرانی‌ها همین حالا هم با جدیت مشغول کار هستند؛ هر روز دفاع و توانمندی‌های نظامی‌شان را تقویت می‌کنند. فعالیت‌ها در سایت‌های هسته‌ای از سر گرفته شده است. به‌نظر می‌رسد این بار ایرانی‌ها در تلاشند ما را غافلگیر کنند…» اما این که چرا باید این رویارویی را «بسیار محتمل» دانست، دلایل متعددی دارد و ما این‌جا می‌خواهیم فقط به یکی از این دلایل اشاره کنیم.

همه می‌دانند، آنچه باعث سیلی خوردن آمریکا و رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه شد، پس از الطاف الهی و توانایی بالای نظامی کشورمان، اتحاد مثال‌زدنی است که بین مردم وجود دارد. صهیونیست‌ها نیز معترفند که، آخرین مرحله از نقشه تجاوزشان به ایران، روی آشوب‌های مردمی تمرکز داشت تا با بهره‌برداری از آن- به خیال خام خود- تجزیه ایران عزیز را کلید بزنند. دشمنِ احمق، سوریه را الگو قرار داده و به دنبال تکرار آن تجربه در کشور قدرتمند ایران بود. آن‌ها با تکیه بر نارضایتی‌های به حقی که به دلیل شرایط اقتصادی بر کشور حاکم شده است، تصور می‌کردند موفق خواهند شد. بعد از سیلی که در این جنگ خوردند، تمرکز اصلی خود را روی شکستن همین انسجام و اتحاد گذاشته و برای این مقصود، روی معیشت مردم و بی‌کفایتی برخی مدیران دولتی حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند.

بخشی از راز جهش‌های عجیب و غریب قیمتی و بازی با نرخ دلار و طلا و…در همین نکته نهفته است. بخشی از وضعیت مشوش و به هم ریخته اقتصادی کشور را می‌توان ادامه جنگ ۱۲ روزه دانست! از همین رو است که می‌گوییم، رویارویی مجدد با دشمن را باید محتمل دانست که اگر محتمل نبود، این طور عیان و رسوا با ابزار تحریم و ماشه و رسانه و کانال‌های تلگرامی! به معیشت مردم حمله نمی‌کردند.

– با درنظرگرفتن این تحولات به هم پیوسته، به نظر می‌رسد جهان در آستانه یک «چندپارگی خطرناک» یا همان «پیچ تاریخی» قرار دارد. در چنین شرایطی، راهبرد کشورهایی مثل کشور عزیز خودمان که در کانون این طوفان بالقوه قرار دارند، نمی‌تواند منفعلانه باشد. تقویت «توان نظامی»، «انسجام داخلی»، «اقتصاد مقاومتی» و «تنظیم مدیریت کشور متناسب با شرایط» دیگر یک انتخاب نیست، بلکه تنها سپر دفاعی در برابر جنگ ترکیبی دشمن است. آینده نیز محتوم و تحمیلی نیست بلکه ساختنی است. این ما هستیم که با هوشمندی، انسجام و دوری از اختلافات، تعیین می‌کنیم که این آینده، صحنه یک فاجعه خواهد بود یا زمینه‌ساز یک عزت تاریخی دیگر…

این پیچ تاریخی را رهبر معظم انقلاب از سال‌ها قبل دیده و بر وقوع آن تأکید کرده بودند، از جمله و در یکی از تازه‌ترین نمونه‌ها می‌فرمایند؛ «شرایط جهانی روزبه‌روز دارد تغییر پیدا می‌کند. بهروز باشید، [تحلیل] حوادث را در حیطه ذهن خودتان و در حیطه فکر خودتان حاضر و موجود داشته باشید. عزیزان من! ما امروز یا مواجهه با یک پیچِ تاریخیِ مهم هستیم یا در دلِ یک پیچِ تاریخیِ مهم داریم حرکت می‌کنیم؛ این دوّمی شاید درست‌تر باشد. دنیا دارد تغییر می‌کند، [آن هم] تغییرات اساسی؛ تغییرات اساسی و بزرگ را نمی‌شود در ظرف یک هفته و یک ماه و یک سال فهمید؛ اینها به‌تدریج انجام می‌گیرد. باید مسلّط باشید ببینید در دنیا چه دارد اتّفاق می‌افتد، در کشور چه اتّفاقی دارد می‌افتد.» (۲۲/۱۰/۱۴۰۱)