فناوری اطلاعات، زلزله و مدیریت تلاش‌های داوطلبانه
فناوری اطلاعات، زلزله و مدیریت تلاش‌های داوطلبانه
در فاجعه طبیعی مثل زلزله اخیر همیشه یک سوال اصلی این است که اولویت کمک‌رسانی در روزهای مختلف کدام مناطق است و چه نیازهایی وجود دارد.

عصر: به این خبر توجه کنید: فرماندار گیلانغرب: «به دلیل شدت و حجم خسارتی که در سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی ایجاد شده، عمده توجه و کمک‌ها به سمت این مناطق رفت و گیلانغرب در حاشیه ماند. چند ده هزار نفر در در سرمای خیابان و بدون چادر هستند و بخاطر نبود چادر و امکانات ضجه می‌زنند.». مشابه این خبر را در روزهای اخیر زیاد شنیده‌ایم.

در فاجعه طبیعی مثل زلزله اخیر همیشه یک سوال اصلی این است که اولویت کمک‌رسانی در روزهای مختلف کدام مناطق است و چه نیازهایی وجود دارد. این نیازها و این اولویت ها در طول روزهای بعد از حادثه تغییر می‌کند. پاسخ این سوال را نمی‌شود دانست مگر این که به صورت توزیع‌شده اطلاعات قابل اعتماد را از روی زمین و بین حادثه دیدگان گزارش کرد. از طرف دیگر نمی‌شود جریان کمک‌ها را درست مدیریت کرد اگر شکاف بین تقاضای کمک و عرضه کمک (توسط دولت و حرکت‌های داوطلبانه) را ردیابی کرد. اخبار این چند روز را که خواندم به نظرم فناوری اطلاعات در ترکیب با طراحی درست مکانیسم‌ها می‌تواند اثربخشی کمک‌ها را بیش‌تر کند. مدیریت شرایط بحران مجموعه ای از این تخصص‌ها را می‌طلبد و اقتصاددانان و متخصصان فناوری اطلاعات می‌توانند درس‌های زیادی از حادثه تلخ اخیر بگیرند و همین الان یا برای حوادث بعدی راه‌حل‌هایی پیش‌نهاد کنند که وضعیت کمی به‌تر شود. این دو مورد به ذهن من می‌رسد:

۱)  جفت و جور کردن تقاضا و عرضه: کمی جست و جو کردم ولی سایت داخلی پیدا نکردم که نقشه GIS بحران و کمک‌ها را نشان بدهد. کاش شرکت‌ها و دوستان متخصص فناوری اطلاعات و GIS داوطلب شوند و بتوانند سایتی پربا کنند که از یک طرف نیازهای مناطق مختلف از روی زمین (از جنس خبری که در بالا بود) به آن برسد و از طرف دیگر گروه‌های امداد و ان‌جی‌او‌ها و داوطلبان بتوانند منطقه هدف خودشان را انتخاب کنند و به این ترتیب بشود فهمید کجا تمرکز کمک بیش‌تر است و کجا کمک دریافت نکرده است و اگر کسی می خواهد عازم منطقه شود بداند مقصدش کجا باشد. با فراگیری تلگرام در ایران احتمالا بشود با سرعت زیاد اطلاعات کف زمین را در یک سایت تجمیع کرد. الان در هر کانال تلگرام ده‌ها پیام در مورد نیازها می‌رسد ولی به نظر می‌رسد جایی نیست که «شکاف» بین نیاز و کمک را به صورت گرافیکی و روشن به ما نشان بدهد. مثالی از این نوع سایت‌ها که در حوادث قبلی در دنیا استفاده شده است این است.

۲) بازار خیریه اسکان و حمل و نقل: اگر هوا سردتر شود شاید نیاز باشد بخشی از زلزله‌زدگان را موقتا در شهرهای دیگر اسکان داد تا امکان زندگی در منطقه قبلی آن‌ها برپا شود. برای این‌ کار می‌شود سایت‌هایی مثل سایت‌های اجاره منازل شخصی شخصی (مثل Airbnb) ولی با هدف کمک به زلزله‌زدگان بی‌خانمان درست کرد. ارگان‌های دولتی و شرکت‌ها و مردم شهرهای سالم و نزدیک مناطق تخریب شده ظرفیت و شرایط پذیرش موقت مهمان را در آن اعلام کنند و حادثه دیدگان به این نقاط راهنمایی شوند. ولی برای این کار نیاز به حمل و نقل هم هست. پس باید همین ایده باید به چیزی شبیه تپسی/اسنپ خیریه وصل شود (یا همین دو سایت داخلی موقتا یک بخش خیریه فعال کنند): کسانی که می‌خواهند داوطلب شوند ماشین شخصی‌‌شان را برای کمک ثبت نام کنند و خودروشان به مناطقی که تجمیع افراد نیازمند جابه‌جایی بالا است هدایت شود و زلزله‌زدگان را به شهرهای اطراف منتقل کنند. شبیه این حادثه در روزهای اول جنگ اتفاق افتاد و مردم شهرهای دور از مرز میزبان جنگ‌‌زدگان شدند. می‌شود همین تجربه را خیلی منظم‌تر  و کاراتر سر و سامان داد.

 

یاداشتی از دکتر حامد قدوسی/استادیار اقتصاد مالی در انستیتو فناوری استیونس