عصرتبریز، پویا خوش پیمان – بهنام عبداللهی: همه ما فیلمهای عاشقانه، اجتماعی و درام دیدهایم که قهرمان داستان در انتها دست به خودکشی میزند.
دیدن، یکی از راههای یادگرفتن است. ما یاد گرفتهایم که مرگ خودخواسته یک انتخاب است، یک مسیر تازه در بنبست.
حالا میخوانیم، حداقل هرهفته یکبار یک خبر درباره مرگ خودخواسته در سایتها و صفحات مجازی یا روزنامهها میخوانیم. خواندن هم از راههای یادگرفتن است.
همواره اخبار حوادث، از پرمخاطبترین ستونهای روزنامهها و سایتها بوده است. مرگ خودخواسته یا همان خودکشی هم به عنوان یک حادثه انسانی، همیشه توجه اهالی رسانه را به خود جلب کرده.
سرعت فراوانی در پوشش اخبار مربوط به خودکشی توسط رسانهها به خرج داده میشود، اما «به همان اندازه، جای دقت خالی است.» این نظر متخصصان حوزه رسانه و ارتباطات است.
رسانهها هدایت افکار عمومی را در دست دارند. رسانهها نمیگویند خودکشی خوب است یا بد، آنها فقط میگویند «خودکشی هم هست».
متخصصان حوزه ارتباطات، رمان «رنجهای ورتر جوان» «گوته» را اولین اثر رسانهای میدانند که خودکشی را «توجیه و تبلیغ» کرده است.
حالا دیگر رمان، قدرت تحریک خود را از دست داده است. کمتر کسی رمان میخواند تا توسط رمان به فکر خودکشی بیفتد. اما حالا شبکههای اجتماعی قدرتمندتر از همیشه هستند.
اگر آن زمان گوته خودکشی را توجیه کرده، حالا یک نوجوان ۱۶ساله میتواند در صفحه شخصی خود در گوگل یا فیسبوک یا اینستاگرام خودکشی را تبلیغ کند. البته برخی سایتها و موتورهای جستجوگر سعی میکنند به کمک خودکشیکنندگان بیایند و آنها را منصرف کنند.
چند سالی میشود که جستوجوی واژه «خودکشی» در موتورهای جستوجو و برخی از شبکههای اجتماعی چون فیسبوک، دستکاری میشود.
اگر کاربران در سایتهایی چون گوگل، مایکروسافت و فیسبوک واژه «خودکشی»، «چگونه خود را بکشم؟» و «روشهای خودکشی» را جستوجو کنند، با پیشنهاد کمک روبهرو میشوند که با ارائه شماره تلفن نهادهای مرتبط همراه است.
دستکاری در نتیجه جستوجو در این جهت صورت میگیرد تا محتوای تشویقکننده به خودکشی در صفحات نخست ظاهر نشود و محتوای منصرفکننده و راههای کمک، رتبههای بالاتری را در نتیجه به همراه آورد.
اما از سوی دیگر این دستکاریها تنها به چند زبان مشخص انجام میشود. برای مثال اگر این عبارات و جملات را به فارسی جستوجو کنیم، نتیجه مایوسکننده است. در صفحات نخستین نهتنها راههای کمک یا شماره تلفنهای مراکز یاریکننده و مشاور ارائه نمیشود.
«دنی سالیوان»، از بخش ارتباطات شرکت گوگل، پس از مطرح شدن این بحث در توییتر خود اعلام کرد که نتایج جستوجوی فارسی این عبارات را برای بررسی به گوگل ارائه داده است.
اما مسئله آنجا جدیتر و نگرانکنندهتر میشود که معتبرترین خبرگزاریها، روزنامهها، پایگاههای خبری، سایتها و صفحات اجتماعی بیآنکه بخواهند یا بیآنکه بدانند از خودکشی سخن میگویند.
اما آیا سخن گفتن از خودکشی بد است؟ آیا اخبار مربوط به خودکشی را باید سانسور کرد؟
دکتر سید حسن آذری، از مدرسین صاحبنظر حوزه ارتباطات و رسانه میگوید «خیر» او معتقد است در مواجهه با اخبار خودکشی، بهجای سانسور باید حرفهای، اصولی و اخلاقمدارانه برخورد کرد.
او توضیح میدهد: «اولین نکته که رسانهها باید به آن توجه کنند، پرهیز از نمادسازی مکانهای خودکشی است.»
منظور دکتر آذری، همان پلها، دریاچهها و رودخانهها و تمام مکانهای خطرناکی است که چندینبار خودکشی در آنجا اتفاق افتاده، رسانهها اخبار مربوط به آن را پوشش دادهاند و حالا تبدیل به نماد خودکشی شهر شدهاند؛ هرکس بخواهد خودکشی کند، آنجا میرود.
توصیه دوم این متخصص حوزه رسانه، «پرداخت نکردن به جزئیات خودکشی است.» او میگوید: «نباید مطرح شود که فرد با اسید یا پرش از ارتفاع با فلان کم و کیف خودکشی کرد. زیرا این کار الگودهی به مخاطبان است.»
جنبه دیگری که مورد تاکید دکتر آذری است، رعایت اصول اخلاقی است: «ممکن است با فاش کردن چهره و نام فرد خودکشیکننده، احساسات خانواده و نزدیکان او جریحهدار شود. باید حواسمان باشد.»
آذری میگوید که «رسانهها در انعکاس اخبار خودکشی از واژگان و تیترهایی استفاده کنند که حادثه را عادی جلوه ندهد، مثلا ننویسند یک فرد باخودکشی به عمر خود پایان داد.» به گفته او باید «قباحت خودکشی حفظ و منعکس شود. نه اینکه مرگ طبیعی و عامدانه را هم خودکشی به عمر خود پایان داد.»
به گفته او باید «قباحت خودکشی حفظ و منعکس شود. نه اینکه مرگ طبیعی و عامدانه را هم سان و هموزن با یکدیگر جلوه دهیم.»
از دیگر توصیههای او، این است که «روی اخبار خودکشی سلبریتیها مانور ندهیم و از لحاظ سردبیری نیز نباید بهطور کلی اخبار خودکشی را برجسته کنیم، نوع پرداخت بهگونهای باشد که مضمون خودکشی تبلیغ نشود.»
محمد عزیزیراد، روزنامهنگار و کارشناس ارتباطات هم در گفتوگو با خبرنگار فارس این نکتهها را تایید میکند.
او میگوید: «پوشش اخبار مربوط به خودکشی نیز بخشی از رسالتهای رسانهها به شمار میآید اما اگر این رسالت به درستی انجام نشود، میتواند در سلامت روانی جامعه تاثیرات منفی داشته باشد.»
به عقیده او، اخبار خودکشی متفاوت از اخبار اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی هستند و به همین خاطر باید در پوشش آنها متفاوت عمل کرد: «اگر میخواهیم آمار و ارقامی از خودکشیهای صورتگرفته ارائه کنیم، حتما باید از نهادها و مرجعهای صحیح به عنوان منبع استفاده کنیم. این موضوع بسیار حساس است.»
عزیزیراد میگوید: «وقتی در یک شهرستان، شهر یا روستا خودکشی صورت میگیرد، رسانهها نباید بدون تکیه بر آمار بگویند فلان روستا یا شهر بیشترین میزان خودکشی را دارد.»
به گفته او، یکی دیگر از مسائلی که باید رسانهها دقت کنند، «قابلدرک جلوهندادن خودکشی است.»
او میگوید: «رسانهها نباید چنین وانمود کنند که خودکشی یک واکنش قابلدرک و صحیح از طرف افراد جامعه در مواجهه با مشکلات و فشارهای اقتصادی و اجتماعی است.»
کارشناسان و متخصصان زیادی معتقدند نفس پوشش اخبار خودکشی تبلیغ و دامنزدن محسوب میشود اما در مقابل، کارشناسان زیادی نیز هستند که اعتقاد دارند اگر اخبار مربوط به خودکشی با سواد رسانهای کافی منتشر شود، حتی میتواند به کاهش این آسیب اجتماعی در جوامع منجر شود.
«در عصر کنونی، سانسور ممکن نیست.» این را متخصصان حوزه ارتباطات اعلام میکنند و میگویند، اگر رسانههای رسمی به طرز حرفهای یک اتفاق یا حادثه را پوشش ندهند و هدایت افکار عمومی را در دست نگیرند، مردم عادی در شبکههای اجتماعی این کار را به شکلی غیرحرفهای و آسیبپذیر انجام میدهند که «معمولا گران تمام میشود».
راهحلهایی در رسانههای جهانی در این خصوص عنوان شدهاند؛ از جمله اینکه اخیرا خبرگزاری رویترز در مقالهای با عنوان «رسانهها چگونه خودکشی را پوشش میدهند» به مطالعات جدیدی در این خصوص پرداخته است.
رویترز نوشته است: «بر متخصصان روانپزشکی پوشیده نیست که در معرض خودکشی قرارگرفتن چه به صورت مستقیم و چه از طریق رسانهها ممکن است رفتارهای سوقیابنده به سمت خودکشی را تشدید کند. این پدیده، انفجار خودکشی (Suicide contagion) نام دارد.»
طبق نوشته رویترز، «مطالعات جدید، رفتارهای خبرنگاران را در مورد خودکشی مورد بررسی قرار دادهاند که شامل ارائه جزئیات بیشتر در مورد خودکشی یا پرزرقوبرق نشان دادن آن میباشد و این رفتارها ممکن است انفجار خودکشی را تشدید کنند.»
آیال شافر، روانپزشک و استاد دانشگاه تورنتو در گفتوگو با رویترز، اعلام کرده که «ما نمیگوییم گزارشدادن خودکشی بد است.»
او توضیح داده: «نمیخواهیم برای خبرنگاران تعیین تکلیف کنیم اما مطالعات جدید قصد دارد تا رهنمودی علمی را درمورد ارائه اخبار مرتبط با خودکشی ارائه نماید.»
به گفته دکتر شفر، «مطالعه اخیر در شهر تورنتو کانادا نشان داده است که در بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ که ۶۳۶۷ مقاله در مورد خودکشی در تورونتو منتشر شده است حدود ۹۵۰ نفر به علت خودکشی فوت کردهاند.»
او گفته که «پژوهشگران خصوصیات متنی اخبار را در کاهش یا افزایش ریسک خودکشی بررسی کردهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که پوشش اخبار چهرههای مشهور که شامل جزئیات نحوه خودکشی و علل آن میباشد، منجر به انفجار خودکشی در جامعه میشود. برای مثال اخبار قبلی در مورد «رابین ویلیامز» نیز حاکی از افزایش ۱۰ درصدی خودکشی شده بود.»
شفر یادآوری میکند که روزنامهنگاران باید معمولا چگونگی یک مرگ یا گمانهزنی در مورد علل آن را نادیده بگیرند.
او میگوید: «هرچه بیشتر تصویری از مرگ داده شود، بیشتر ممکن است به نفع خودکشی تمام شود.»
اما آیا تمام رسانهها نیت خیر دارند؟ آیا تمام رسانهها میخواهند آمار خودکشی پایین بیاید؟ آیا همه رسانهها رسالت حرفهای دارند؟
داوود ابراهیمپور، جامعهشناس و رئیس دانشکده علوم انسانی و تربیتی دانشگاه آزاد تبریز در اینباره بیشتر توضیح میدهد.
ابراهیمپور، رسانهها را براساس عملکردشان در پوشش آسیبهای اجتماعی همچون خودکشی به چهاردسته تقسیم میکند:
«۱٫ رسانههایی که بهعنوان ابزاری در دست افراد و گروههای اجتماعی جهت برساخت حالتی از اضطراب اجتماعی و به تبع آن ایجاد یا افزایش ناامنی روانی و اجتماعی هستند.
۲. رسانههایی که بدون برنامهریزی و بدون داشتن طرح و هدفی خاص دنبالهرو رسانههای گروه اولروانی و اجتماعی هستند.
۲. رسانههایی که بدون برنامهریزی و بدون داشتن طرح و هدفی خاص دنبالهرو رسانههای گروه اول
هستند.
۳. رسانههایی که متعهدانه در پی انعکاس صحیح و شفاف رخدادهای اجتماعی بوده و با نیتی قابل قبول ولی با روش و ابزارهای عوامفریبانه این رسالت را به انجام میرسانند.
۴. رسانههایی که ضمن بهرهمندی از طرح و برنامه، از نیروهای انسانی متخصص و چشمانداز کلان برای پیشبرد برنامههای اطلاعرسانی خود بهرهمند بوده و به صورتی حرفهای اخبار مربوط به آسیبهای اجتماعی را منعکس می کنند.»
به عقیده این جامعهشناس، اینکه اخبار مربوط به خودکشی در رسانه باید به چه شکلی باشد، بستگی تام به نوع و رسالت رسانه منعکسکننده این نوع اخبار دارد و نسخه واحدی را نمیتوان به همه آنها تسری داد.
او میگوید: « با تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان حاکم بر فضای هر نوع رسانه، کاملا مشخص میشود که نیت و غرض مدیران و گردانندگان هر نوع رسانه از انعکاس این اخبار چه بوده است.»
به گفته دکتر ابراهیمپور، ضرورت دارد که در کنار ارتقا سطح سواد رسانهها در پوشش اخبار مربوط به خودکشی، سطح مخاطبان عام نیز ارتقا بیابد.
استاد دانشگاه تبریز میگوید: « در دنیای امروزی که رسانه بر همه جوانب زندگی انسانها سایه انداخته و تا حد زیادی در ساخته شدن نگرشهای روانی، رفتاری و اجتماعی افراد تاثیر میگذارد، تنها بهرهمندی از سواد رسانهای است که به مخاطب کمک میکند تا ضمن شناسایی انواع پیامها و کسب قدرت تحلیل آنها، با دیدی انتقادی، نسبت به قرائت و انتخاب پیامهای قابل اعتماد اقدام کند.»
در میان آراء متخصصان و کارشناسان حوزه علوم اجتماعی، بیشترین چیزی که مورد تایید آنها نیست، کتمان کردن و پنهانسازی اخبار مربوط به خودکشی و آسیبهای اجتماعی مشابه است.
در سال ۲۰۱۶، «ارتباط برقرار کنید، تعامل داشته باشید، مراقبت کنید» به عنوان شعار روز جهانی پیشگیری از خودکشی اعلام شد.
متخصصان حوزه خودکشی معتقدند که این سه عبارت، کلیدی ترین موضوعات مرتبط با پیشگیری از خودکشی را در بردارد.
در بسیاری از جوامع، بحث پیرامون خودکشی در هالهای از سکوت و پردهپوشی اتفاق میافتد؛ در حالی که آمارهای رو به افزایش خودکشی نشان میدهد که لازم است راجع به این موضوع، مانند همه مسائل مربوط به سلامت عمومی جامعه، به بحث و گفتوگو بپردازیم.
معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اعلام کرده است که تا پایان سال ۹۶،آماری در خصوص تعداد خودکشی عنوان کرده است که این یعنی آن تعداد خبر بد برای رسانهها؛ تهدید برای افزایش آمار خودکشی یا فرصت برای کاستن آن؟ رسانهها انتخاب میکنند.
انتهای پیام/