یا زهرا ببخش که هنوز زنده‌ایم/ در دل هر ترک آذربایجانی، هبه‌ای از غیرت عباس است
یا زهرا ببخش که هنوز زنده‌ایم/ در دل هر ترک آذربایجانی، هبه‌ای از غیرت عباس است

عصر تبریز: مهدی نعلبندی فعال فرهنگی، نویسنده، تهیه کننده رادیو و تلویزیون، روزنامه نگار و مشاور مدیر کل صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی در واکنش به توهین شنیع شبکه معاند و قوم گرای افراطی گون آذ تی وی به پیامبر اعظم و اهل بیت(ع) نوشت: شکر بی‌حد اول واجب‌الوجوده کیم اثبات الوهیتی «الشّمس فی […]

عصر تبریز: مهدی نعلبندی فعال فرهنگی، نویسنده، تهیه کننده رادیو و تلویزیون، روزنامه نگار و مشاور مدیر کل صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی در واکنش به توهین شنیع شبکه معاند و قوم گرای افراطی گون آذ تی وی به پیامبر اعظم و اهل بیت(ع) نوشت:

شکر بی‌حد اول واجب‌الوجوده کیم اثبات الوهیتی «الشّمس فی کبد السّماء» گیبی ظاهر و پیدا دور. و ثبوت وحدانیّتی «والنّهار اذا تجلّی» گیبی باهر و هویدا دور. / عقایدالاسلام: حکیم ملا احمد مقدس اردبیلی نین تورک دیلینده اثری

شهادت می‌دهم به یگانه‌گی خداوند و پیامبری خاتم پیغمبران محمد مصطفی. شهادت می‌دهم به وصایت علیّ مرتضی و عفاف و نجابت و عصمت فاطمه ی زهرا که سلام خدا بر این انوار پاک باد.

محمد مصطفی روی در نقاب خاک کشید و نور خدا خاموش نشد، چرا که خدای محمد با محمد زاده نشده بود که با محمد بمیرد. علی مرتضی با فرقی شکافته و حسن مجتبی با جگری آخته رخت از دنیا بر بستند و سینه حسین شهید با تنی از سر جدا افتاده میزبان سمّ ستوران اراذل کوفه و شام شد و نور خدا در تلاوت قرآن حسین بر منبر نی‌های افراشته تجلی کرد. فاطمه، آن بانوی پاکی و آیینه عفاف با پهلویی شکسته از کینه و نفاق در شب خاموش مدینه آرمید، اما نام او تا واپسین روز آفرینش بر تارک تاریخ خواهد درخشید که انّا اعطیناک الکوثر.

وه کی دوران فلک، فاطمه ی زهرانین

غنچه‌ی لاله گیبی قیلدی قارا باغرینی قان

بیر زمان گئچمه‌دی ایّام حیاتیندان کیم

دلِ پُرخونینی یاندیرمادی بین داغِ نهان / حدیقه‌السّعداء : حکیم ملامحمد فضولی

یا زهراء !

ای مادر آفرینش و ای کوثر رحمت خداوندی !

هنوز دلهامان از داغ حسینت تسلی نیافته بود که داغی دیگر بر دلمان نشست و ما در حکایت آینه در آینه‌ی تو و فرزندانت آموخته‌ایم که فرزندان درد باشیم و برادران اندوه و مصیبت. شکسته باد دهانی که به هتک پاکی گشوده شود، که دل، سراپرده محبت و دیده آیینه‌دار طلعت توست.

بر یتیمانت ببخش که یکی در آن گوشه‌ی دنیا زبان به طعنه گشود و ما در این گوشه دنیا هنوز زنده‌ایم.

آذربایجان، فخر اول و آخرش به این است که عزاخانه‌ی آل‌الله است.

ای فضولی مسکنیم چون کربلادیر شعریمین

حؤرمتی هر یئرده واردیر خلق اونون مشتاقی‌دیر

نه قیزیلدیر نه گوموش، نه لعل نه میرواری‌دیر

ساده توپراقدیرسا لاکین کربلا توپراغی‌دیر

تبریز، گوشه‌ای از کربلای حسین است که نوحه‌گرانش هر روز و هر هفته و هر ماه و سال به یاد آن کشته‌ی اشک‌ها به زیارت غیرت می‌روند و زیارتنامه‌شان اشک دیده است. در دل هر ترک آذربایجانی، هبه‌ای از غیرت عباس است.  آذربایجانی‌ها، همیشه و همیشه، فریاد هیهات منّاالذّله‌ی حسین را به زبان مادریشان ورد زبان دارند که ما محبت حسین را از شیر آمیخته با سرشک دیده مادرانمان در عزاخانه‌های دایمی این دیار نیوشیده‌ایم.

ای جماعت اهل عزت میل ذلت ایلمز

آل  هاشم  زاده‌ی   سفیانه   بیعت ایلمز

… بیز بنی هاشم که فخریّه سیادتدور بیزه

اوّلیندن  دینه  قربان اولماق  عادتدور بیزه

سروریّت عالمه ذ اتی شرافتدور   بیزه

بیزلره   الله‌دان   اوزگه   سروریّت  ایلمز / ذهنی زاده و تائب

القصه؛

آن چه مرا به نوشتن این وجیزه وا داشت نبود جز هتک حرمتی که یکی در آن گوشه‌ دنیا به ساحت قدسی ذوات مقدسه معصومین علیهم‌السلام کرد و شایسته نبود بی‌پاسخ بماند، اگر چه پاسخش را پیش از همه مردم غیرتمند تبریز و آذربایجان دادند و داده‌اند. ماجرای فتیله بی‌شک خطایی بود غیر قابل بخشش که هم ریاست محترم سازمان صدا و سیما نسبت به آن در مقام عذرخواهی و اقدام عاجل جبرانی بر آمدند و هم مسؤولین استان از جنابان استاندار و فرماندار مدیر کل صدا و سیما که جمله‌گی‌شان محترمند تا نماینده ولی‌فقیه در استان و امام جمعه محترم تبریز که مأجور باشند و اجرشان عندالله. باشد که بودند عده‌ای از حضرات منتسب به استان نیز که خواستند از این آب گل‌الود ماهی بگیرند و روزه سکوت چهارساله‌شان را در اعتراضی بشکنند که بیشتر به عکس‌های سلفی و «یهویی همین حالا»ی دوشیزگان منتظرالشوهر می‌مانست و شاید بدشان نیامده بود که قیصریه‌ای برای دستمالی آتش بگیرد که چند عدد رأی هم درون آن بوده باشد. و باشد که برخی از این دوستان از سیاسیونی هستند که خدمتشان ارادت هم دارم، اما این حقیر بر سر منافع ملی حتی با اعضای اهل بیت خود هم شوخی و تعارف ندارم. و بگذارم و بگذرم.

احمد اوبالی کسی نیست که من برای او و به خاطر کمدی مستهجن او دست به قلم ببرم. قلمی که خداوند به آن سوگند یاد فرموده است.پس اگر دست به قلم بردم برای دفاع از حریم نبوت و وصایت و ولایت و امامت بوده و بس.

تبریز، ایران را به ایران هدیه داده است و پای ایرانِ منوّر به نور اهل بیت ایستاده است و خواهد ایستاد. و من شکی در این مدعا ندارم و گواه اگر می‌خواهند سری به شهیدستان تبریز و سایر شهرهای آذربایجان بزنند. و امروز نیز ما در کنار تمامی برادرانمان از داغستان تا سواحل مدیترانه و از شرق تا غرب عالم به پا خاسته‌ایم تا مبشران صبحی باشیم که در راه است. صبحی که برای دمیده شدنش رواست دشت‌ها به شقایق بزک شوند. ما طلایه‌داران صبحی هستیم که با خمینی پای در این راه نهادیم، و با خامنه‌ای هستیم تا آن دم که سرهامان را نثار قدم مهدی فاطمه کنیم. ان‌شاءالله.