پیامد حملات تروریستی پاریس؛ آیا یازده سپتامبر دیگری در راه است!؟؟
پیامد حملات تروریستی پاریس؛ آیا یازده سپتامبر دیگری در راه است!؟؟

اگرچه غربی‌ها در ظاهر برای جان شهروندان خود اهمیت زیادی قائلند و معمولاً در برخورد با حوادث به‌خصوص وقایع تروریستی سریعاً از خود واکنش نشان می‌دهند، اما به‌نظر می‌رسد، این موضع‌گیری‌ها بیشتر جنبه نمایشی داشته و برای مظلوم نمایی و تحت‌الشعاع قرار دادن افکار عمومی جهان و یا کسب بهانه برای اجرای طرح‌ها و برنامه‌های […]

اگرچه غربی‌ها در ظاهر برای جان شهروندان خود اهمیت زیادی قائلند و معمولاً در برخورد با حوادث به‌خصوص وقایع تروریستی سریعاً از خود واکنش نشان می‌دهند، اما به‌نظر می‌رسد، این موضع‌گیری‌ها بیشتر جنبه نمایشی داشته و برای مظلوم نمایی و تحت‌الشعاع قرار دادن افکار عمومی جهان و یا کسب بهانه برای اجرای طرح‌ها و برنامه‌های شیطنت آمیزی که طراحی کرده‌اند، صورت می‌پذیرد.
به عنوان مثال؛ صاحبان قدرت و ثروت در آمریکا بارها از جمله؛ در برخورد با مردم بحران‌زده طوفان کاترینا ثابت کرده‌اند که نه‌تنها جان و مال شهروندانشان برای آنها اهمیت چندانی ندارد، بلکه آنگاه که پای منافعشان در میان باشد، حاضرند جان هموطنانشان را در جریان طرح‌های شیطانی موردنظر مانند؛ حادثه ۱۱ سپتامبر یا جنگ در عراق و افغانستان و دیگر کشورها، فدای مطامع خویش نمایند.

در مورد حوادث روز گذشته در پاریس نیز؛ با این‌که بظاهر گروه تروریستی داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفته است، اما نمیتوان گزینه های دیگر را از نظر دورداشت. بنابراین ریشه، ابعاد، آثار و علل بروز این وضعیت را می‌توان در موارد زیر نیز جست و جو کرد:

۱- چگونه می‌توان مظلوم‌نمایی دولتمردان فرانسوی و واکنش شدید، گسترده و سریع مسئولین کشورهای مختلف به‌خصوص کشورهایی که خود حامی یا منشأ تربیت و صدور تروریسم هستند را در ابراز همدردی با دولت و ملت فرانسه پذیرفت در حالی‌که همین گروه حتی از بیان خبر بمب‌گذاری‌ها و عملیات‌های تروریستی که تقریباً هر روز در کشورهای مختلف اسلامی مانند؛ عراق، سوریه، لبنان و دیگر کشورها رخ می‌دهد و یا اقدامات وحشیانه داعش از جمله؛ کشتار وحشیانه ۲۰۰ کودک سوری در روزهای اخیر، قتل‌عام و زنده سوزاندن صدها مسلمان میانماری، کشتار هزاران نفر در مکه و منا و یا حمله ناجوانمردانه و غیرقانونی متجاوزین فرصت‌طلب به یمن، عراق، سوریه و سایر کشورها، اجتناب نموده و با بی‌تفاوتی از کنار آن عبور می‌کنند.

۲- چه عاملی باعث می‌شود تا جناب دبیرکل سازمان ملل بی‌درنگ این واقعه تروریستی را محکوم می‌کند، در حالی‌که نه‌تنها در برابر سایر حوادث مشابه سکوت اختیار می‌کند، بلکه علی‌رغم آگاهی از نقش غیرقابل انکار و مخرب کشورهایی مانند؛ عربستان در پرورش و گسترش تروریست، با نادیده انگاشتن اقدامات بی‌شرمانه وحشیانه و غیرقانونی و فاقد مجوز بین‌المللی این کشور تازه به دوران رسیده در یمن و دیگر کشورهای منطقه، با وقاحت تمام از مسئولین این رژیم قدرت‌طلب، تحت عنوان مبارزه با تروریست تشکر و قدردانی می‌کند.

۳- آیا محکوم نمودن فوری حادثه ۱۱ سپتامبر و عملیات‌های تروریستی روز گذشته فرانسه از سوی کشورهایی مانند؛ آمریکا و به‌ویژه عربستان که به‌ظاهر اعلام همبستگی دیگر کشورها با فرانسه در این حادثه را خواستار شده، برای فرار به عقب و برون رفت از پیامدهای احتمالی ناشی از برملا شدن و افشاء بیش از پیش حمایت بی‌دریغ آنها از تروریست‌های وهابی، سلفی، داعشی و تکفیری‌ها نیست؟

۴- باتوجه به نقش کشورهای اروپایی از جمله؛ خود فرانسه که تاکنون بیشترین تعداد از شهروندان آن یعنی بیش از ۲۰۰۰ نفر آنها به داعش پیوسته‌اند، در پیدایش، پرورش و حمایت از گروه‌های مختلف تروریستی که متأسفانه هم‌اکنون بلوغ یافته و به غول خشونت و وحشیگری در جهان تبدیل شده‌اند، متهمان واقعی و اصلی این وقایع چه کسانی هستند؟

۵- آیا این حوادث نشانه آسیب‌پذیری کشورهای اروپایی در برابر این‌گونه حوادث نیست و آیا حال که به اصطلاح «چاقو دسته‌ی خود را بریده» گاه آن نرسیده تا دولتمردان غربی بپذیرند که امنیت پایدار مستلزم وجود همزمان صلح و آرامش در همه نقاط جهان است و به همان میزان که وجود امنیت برای مردم اروپا و آمریکا حائز اهمیت است، به همان میزان برای مردم سایر کشورها نیز اهمیت دارد؟

آثار و پیامدها

فارغ از اینکه بپذیریم این اقدام توسط داعش انجام گرفته یا یا سناریوی پیچیده ای است که از سوی غربیان یا نظام سلطه و سرمایه طراحی شده است آثار و اهداف موردنظر از وقوع این حادثه را می‌توان در قالب چند سناریو از پیش طراحی شده یا ممکن‌الوقوع به تصویر کشید.

۱- فراهم نمودن شرایط برای ورود مجدد و حضور مؤثر متناسب با منافع غرب، به رخدادهای در حال وقوع در سوریه و کم‌رنگ نمودن نقش ایران و روسیه به بهانه مبارزه با تروریست و در جهت کسب موقعیت برتر و احتمالاً حذف رئیس جمهور این کشور، در قالب یک ائتلاف جدید و یا احیای ائتلاف قبلی.

۲- تحریک مردم فرانسه در جهت گسترش حرکت‌های نژادپرستانه علیه مهاجرین و مسلمانان ساکن این کشور، برای جلوگیری از روند رو به تزاید مهاجرت آوارگان سوری و غیرسوری به این سرزمین و کاهش هزینه‌های ناشی از آن و نیز فراهم نمودن شرایط برای اعمال فشار بیشتر برای خروج مسلمانانی که بنا بر آمارهای رسمی، هر روز بر جمعیت آنها در این کشور افزوده می‌شود.

۳- سیاه‌نمایی، مخدوش نمودن و تخریب چهره اسلام ناب محمدی(ص)، از طریق نسبت دادن این حوادث و خشونت‌طلبی شبه مسلمانان تروریست به مسلمانان واقعی در کل جهان، در جهت بدنام کردن و منزوی نمودن دین اسلام، به‌گونه‌ای که مانع از گسترش این دین آسمانی در دیگر نقاط دنیا شود.

۴- بسترسازی و ایجاد دستاویز برای تهاجم به سایر کشورهای اسلامی، به بهانه مقابله با تروریست و از بین بردن زیرساخت‌ها و قتل عام نژادپرستانه مسلمین نیز؛ سناریو دیگری است که اگرچه به لحاظ گستردگی جهان اسلام و گسنرش روزافزون جبهه مقاومت، بعید به‌نظر می‌رسد، اما هیچ‌گاه امکان وقوع آن نباید از نظر دور بماند.

۵- تأثیر بر نتایج نشست سوریه در وین که اگر بر اساس رفتار صادقانه از سوی کشورهای غربی پیش برود و روال منطقی را طی کند و به بهانه‌ای معکوس علیه سوریه و کشورهای اسلامی تبدیل نشود، قاعدتاً باید منجر به راسختر شدن عزم اعضای این نشست برای مبارزه واقعی با گروه‌های تروریستی شود.

در پایان ضمن ابراز تنفر و محکومیت اقدامات تروریستی در هر نقطه از جهان و ابراز همدردی با مردم تحت سلطه نظام سرمایه‌داری در فرانسه، با فرض بر این‌که این حوادث در جریان یک نقشه شیطانی از سوی صاحبان قدرت و ثروت در کشورهای غربی و عربی و عبری و در داخل فرانسه شکل نگرفته باشد، بروز آن را باید حاصل بی‌توجهی به تذکرات مکرر رهبری و مردم و مسئولین هوشیار ایران اسلامی در خصوص عوارض و عواقب پرورش و حمایت از گروه‌هایی دانست که پیدایش و تولد آنها، زاییده رفتار ناجوانمردانه و ذهن و فکر بیمار خود غربی‌هاست. ولادت‌ نامیمون عناصری که عاقبت خود آنها را نیز گرفتار پیامدهای خویش ساخته و ممکن است در آینده نیز امنیت آنها را به چالش بکشد./ احمدرضا هدایتی-الف