روزهای سرد روابط تهران – آنکارا؛ اختلاف ترکیه و ایران به نفع چه کسانی است؟
روزهای سرد روابط تهران – آنکارا؛ اختلاف ترکیه و ایران به نفع چه کسانی است؟

به طور کلی می‌توان گفت در سال جاری هجری شمسی، تنشی در روابط ایران و ترکیه پدید آمد که نظیر آن را در طول حیات سیاسی ۱۵ ساله حزب عدالت و توسعه نمی‌توان مشاهده کرد.

عصر تبریز: در سال جاری هجری شمسی، تنشی در روابط ایران و ترکیه پدید آمد که نظیر آن را در طول حیات سیاسی ۱۵ ساله حزب عدالت و توسعه نمی‌توان مشاهده کرد.

پس از آن که در تابستان سال جاری، سفر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به ترکیه لغو شد، انتظار می‌رفت پس از چند روز و یا حداکثر چند هفته گفت‌وگو و رایزنی، دریچه‌های تازه‌ای باز شود و با انجام این سفر و سفرهای مشابه آن، رشته پیوند بین تهران و آنکارا حفظ شود و روابط این دو همسایه قدرتمند منطقه، بیش از پیش تقویت شود، اما چنین نشد و از آن زمان تاکنون، غیر از چند سفر اقتصادی و هیأت‌های دانشگاهی، شاهد دید و بازدید دیپلماتیک مهمی در روابط تهران و آنکارا نبوده‌ایم.

علاوه بر این که در حال حاضر، گونه‌ای از سردی در این روابط دیده می‌شود، در رسانه‌های دو سو، و از سوی مقامات دو کشور، مطالب و نظراتی بیان می‌شود که به قول ترک‌ها علامت خیر نیست!

رجب طیب اردوغان موسس و معمار حزب عدالت و توسعه و رئیس جمهور کنونی ترکیه، طی چند هفته اخیر، برای دفعات نخست، اظهاراتی علیه ایران و مقامات ایرانی بر زبان آورد که موجی از واکنش‌های منفی را به دنبال آورد و در خبرگزاری آناتولی نیز مطالبی منتشر شد که نشان می‌دهد گونه‌ای از تنش و اختلاف، پدید آمده و این موضوع می‌تواند ابعاد سیاسی و رسانه‌ای ژرفتر و گسترده‌تری نیز پیدا کند. البته در همین جا باید ذکر کرد، سال ۱۳۹۴ را باید سالی دانست که در آن، در بسیاری از رسانه‌های ایران، بیشترین و تندترین حملات علیه شخص اردوغان و حزب عدالت و توسعه صورت گرفت و گاه از طرف مقابل نیز پاسخ دریافت شد.

به طور کلی می‌توان گفت در سال جاری هجری شمسی، تنشی در روابط ایران و ترکیه پدید آمد که نظیر آن را در طول حیات سیاسی ۱۵ ساله حزب عدالت و توسعه نمی‌توان مشاهده کرد. ناگفته پیداست که منشا آغازین و دلیل اصلی سرد شدن روابط تهران و آنکارا، پرونده سوریه و ابعاد مختلف منطقه‌ای آن است. این مساله، در گام‌های نخست، در قد و قواره یک تفاوت نظر و منافع متفاوت، به نظر رسید، اما رفته رفته ژرفای بیشتری پیدا کرده و به مرز اختلاف نظر مبنایی و منافع متنازع رسید. در شرایط کنونی، این دو کشور مهم منطقه در موقعیتی قرار گرفته‌اند که گویی برنده شدن یکی از آنها در میدان سوریه، دقیقاً به معنی شکست طرف مقابل است و شاید به همین خاطر است که رقابت، دست کم در حوزه رسانه‌ای و گفتاری، رفته رفته لحن خصمانه پیدا می‌کند.

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه بر این باور است که بشار اسد یک دیکتاتور ظالم است که بر سر مردم کشور خود بمب بشکه‌ای می‌ریزد و تنها در صورت ساقط شدن او از قدرت و کنار نهادن حزب بعث، می‌توان در سوریه، صلح را حکمفرما کرد؛ اما ایران معتقد است که بشار اسد بر اساس نتایج انتخابات، رئیس جمهور قانونی و مشروع کشورش است و این فقط مردم سوریه هستند که اجازه دارند در مورد آینده کشورشان تصمیم بگیرند.

پیداست که این دو دیدگاه بسیار از هم دور هستند و جالب اینجاست که دست کم در ظاهر و پیدای امر، هیچ کشوری حاضر نیست بین ایران و ترکیه میانجی گری و رایزنی کرده و دیدگاه‌های آنان را به هم نزدیک کند. چرا؟ به این دلیل که تنش و اختلاف بین ترکیه و ایران تقریباً به نفع همه است. سرد شدن روابط تهران، در بُعد منطقه‌ای، به نفع قطر، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی است و در حوزه فرامنطقه‌ای نیز، بدون تردید، تامین کننده بخش جدی از منافع آمریکا، اروپا و ناتو است. بنابراین، تنها نیرویی که می تواند تهران و آنکارا را به هم نزدیک تر کند، مکانیسم ها و ابزارهای رسمی و غیررسمی خود این دو کشور و نخبگان سیاسی و اقتصادی آنهاست که می تواند با تاکید بر این موضوع مهم و مبنایی که «اختلافات ایران و ترکیه به ضرر هر دو و به نفع بسیاری از بازیگران است»، مسئولین دو کشور را اقناع کند که فاز معقول و بدون هزینه‌ای از روابط را در پیش بگیرند.

 

در این شرایط، سه گزینه جدی را می‌توان برای آینده روابط ترکیه و ایران متصور بود:

۱-  تداوم سردی و انجماد موجود، بدون در نظر گرفتن عواقب و پیامدهای آن، که در خوشبینانه‌ترین شرایط، غیر از تهدیدات امنیتی متقابل، در میادین اقتصادی و سیاسی، برای طرفین، هزینه بردار خواهد بود.

۲- تلاش برای متوقف کردن هجمه‌های رسانه‌ای و نگه داشتن روابط در سطحی معقول و فاقد تنش.

۳- تلاش برای رسیدن به یک راهکار و مدل بینابینی در مورد آینده سوریه که تامین کننده منافع طرفین باشد و در حوزه‌های دیگری نظیر عراق و یمن نیز، مانع از افزایش تنش و امواج تبلیغات منفی شود.

 

در یک جمع بندی کلی می‌توان گفت راهکار سوم تا حدودی ایده آلیستی و خوشبینانه است و در صورتی که دستیابی به آن در موقعیت فعلی به هر دلیلی میسر نباشد، می‌توان برای جلوگیری از بالاتر رفتن هزینه‌ها، دست کم به راهکار دوم اندیشید.

محمد علی دستمالی؛کارشناس مسائل ترکیه / منبع الف