ترک اجباری؛ راهی که ۳۰ سال است با آن هیچ معتادی را درمان نکردیم؛ چرا اصرار داریم با روش های منسوخ در مقابل اعتیاد بایستیم؟
ترک اجباری؛ راهی که ۳۰ سال است با آن هیچ معتادی را درمان نکردیم؛ چرا اصرار داریم با روش های منسوخ در مقابل اعتیاد بایستیم؟

روش های بازپروری و جمع آوری معتادان در مراکز نگهداری و ترک اجباری از جمله راهکارهای بیات شده ای بود که بارها و بارها طی ۳۰ سال گذشته بدون هیچ فایده ای و در عین اینکه سالانه میلیاردها تومان از بودجه را به خود اختصاص می داد، مورد آزمون قرار گرفت در حالیکه این روش […]

روش های بازپروری و جمع آوری معتادان در مراکز نگهداری و ترک اجباری از جمله راهکارهای بیات شده ای بود که بارها و بارها طی ۳۰ سال گذشته بدون هیچ فایده ای و در عین اینکه سالانه میلیاردها تومان از بودجه را به خود اختصاص می داد، مورد آزمون قرار گرفت در حالیکه این روش ها از همان ابتدا نیز خطاهای بسیاری داشت و تنها به افزایش تعداد معتادان و عدم بازگشت آنها به چرخه سلامت منجر شد.

عصر تبریز: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه خوشمان بیاید یا نیاید، اعتیاد به عنوان یک معضل مهم اجتماعی که تبعات بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی زیانباری برای کشور داشته است، مطرح است و آنقدر عوارض جانبی این درد کهنه در بین خانواده های درگیر با این مسئله، پررنگ است که نمی توان با حذف صورت مسئله، به مسئله خاتمه داد.
در سال هایی که کشور با معضل اعتیاد به صورت جدی روبرو بوده، راهکارهای فراوانی مورد آزمایش قرار گرفت که می توان گفت تقریبا همه این راه ها به بن بست رفته و هنوز زخم هایی که تن جامعه از تیغ اعتیاد بر می دارد، مرهم قطعی پیدا نکرده است.
با تشدید معضل اعتیاد در کشور و برجای گذاشتن عوارضی همچون افزایش طلاق، خشونت، بیماری های روانی، فقر، بیماری های جسمی خطرناک مانند ایدز، پای قانون برای کنترل آسیب های اعتیاد و درمان معتادان به این موضوع باز شد.
برای اولین بار ۳۰ سال گذشته و بعد از انقلاب، روش هایی برای کاهش آسیب های اجتماعی و فردی اعتیاد مورد آزمایش و تجربه قرار گرفت که متاسفانه نه از دردهای اعتیاد کم نکرد بلکه با تحمیل هزینه های گزاف بر کشور، راه را برای فرهنگ سازی و آموزش نیز بست و از طرف دیگر بازدهی را به حداقل میزان ممکن رساند.
روش های بازپروری و جمع آوری معتادان در مراکز نگهداری و ترک اجباری از جمله راهکارهای بیات شده ای بود که بارها و بارها طی ۳۰ سال گذشته بدون هیچ فایده ای و در عین اینکه سالانه میلیاردها تومان از بودجه را به خود اختصاص می داد، مورد آزمون قرار گرفت در حالیکه این روش ها از همان ابتدا نیز خطاهای بسیاری داشت و تنها به افزایش تعداد معتادان و عدم بازگشت آنها به چرخه سلامت منجر شد.
بازپروری معتادان جزو روش های منسوخ و پیش پاافتاده ای است که فقط می تواندس الانه هم بودجه چندین نهاد را را بسوزاند هم اتلاف وقت زیادی را برای دستگاه های اجرایی و تصمیم ساز در بر داشته باشد.
در طرح بازپروری و ترک تحمیلی اعتیاد، باید نهادهایی همچون شهرداری، سازمان بهزیستی، قوه قضاییه و نیروی انتظامی برنامه های خود را در طول سال در این راستا تنظیم کنند و این در حالی است که با وجود گذشت ۳۰ سال از این روش بارها آزموده شده، کشور ما در بهبود معتادان جایگاه مناسبی ندارد.
متاسفانه این بازگشت به عقب هنوز هم در برنامه نویسی مسئولان کشور دیده می شود و در برنامه ششم توسعه، در خصوص درمان معتادان به جای اینکه کار به وزارت بهداشت سپرده شود، دوباره همان طرح بازپروری با درگیر کردن چندین نهاد، در حال بررسی است و اگر به تصویب برسد، علی رغم صرف هزینه های زیاد، نه تنها هیچ معتادی بهبود نمی یابد، بلکه فرصت ها، برای برنامه ریزی و چاره اندیشی علمی نیز از دست می رود.
ترک اجباری همچنان در صدر مفاد این برنامه قرار دارد و باید مانند سابق، نیروی انتظامی بعد از جمع آوری معتادان آنها را به مراکزی که با همکاری بهزیستی و شهرداری ها راه اندازی شده است، تحویل دهد و در نهایت نیز معتادان با اقامت چند هفته ای یا چند ماهه در مکانی که سالانه میلیاردها تومان صرف مدیریت آن میشود، به خیال بسیاری از مسئولان در وضعیت “پاک”، مرخص می شوند اما غافل از آنکه فاصله ترخیص تا مصرف این نوع معتادان شاید کمتر از ۲۴ ساعت باشد!.
این وضعیت به معنای واقعی، هدررفت بودجه و زمان برای حل یکی از بدترین آسیب های اجتماعی موجود در ایران است که متاسفانه با گذشت بیش از سه دهه از عمر آن هنوز هم درس های لازم را برای مسئولان و قانون گذاران کشور نداشته است و به نظر می رسد تصمیم سازان این حوزه، آسان ترین راه را بهترین راه فرض کرده اند و قصد ندارند با کمی تامل و تحقیق، از تجربه سایر کشورها که در این زمینه موفق بوده اند، ریشه این درد کهنه را بخشکانند./تیتر شهر