کشکی به نام رسانه در باشگاه تراکتور
کشکی به نام رسانه در باشگاه تراکتور
رسانه و نقش آن در تجمیع حواشی و اتفاقات پیرامون تیم، یکی از ابزارهای مدیریت حرفه ای در فوتبال است که متأسفانه در باشگاه های استان، پرداختی به این موضوع نشده است.

عصرتبریز، جهانبخش احمدیان: نماینده اول فوتبال تبریز و آذربایجان در لیگ برتر فوتبال کشور از زمان حضور دوباره خود در سطح اول این مسابقات، همواره با معضلاتی دست به گریبان بوده است که در مقاطع مختلف همچون چوبی لای چرخ تراکتور عمل کرده است. این معضلات باشگاهی هر کدام به تنهایی مد نظر مدیران وقت قرار گرفته و در مقطعی حل شده اند، ولی تمامی آنها یک جا و به صورت ایده آل مدیریت نشده اند. تنها معضلی که هیچگاه به صورت اصولی و حرفه ای به آن پرداخت نشده و برای هواداران میلیونی این تیم به صورت لاینحل باقی مانده است، بحث رسانه در باشگاه است. رسانه ای که نه تنها با تغییر تیم مدیریتی و رسانه ای باشگاه وضعیت مطلوبی پیدا نمی کرد، با تغییر مالک باشگاه نیز عملکرد قابل قبولی از خود ارائه نکرده است.

رسانه و نقش آن در تجمیع حواشی و اتفاقات پیرامون تیم، یکی از ابزارهای مدیریت حرفه ای در فوتبال است که متأسفانه در باشگاه های استان، پرداختی به این موضوع نشده است. تیم های مطرح دنیا، و حتی همین تیم های داخلی پایتخت و… بیشترین بهره را چه به لحاظ اطلاع رسانی و چه به لحاظ مدیریت حواشی و حتی ایجاد جنگ روانی بین رقبا، برده اند.

نزدیک به یک دهه از حضور دوباره تراکتور آذربایجان در سطح اول مسابقات فوتبال کشور می گذرد و هنوز که هنوز است مدیران این باشگاه نتوانسته اند معضل رسانه پایدار و مؤثر در این تیم را حل و فصل کنند.حضور نصفه و نیمه در فضای مجازی و اکتفا به سایتی که توان رقابت با غولهای رسانه ای پایتخت و روزنامه های سراسری آن را ندارند، عمده فعالیت رسانه ای باشگاه تراکتور است.

بلبشوی اخیر این باشگاه پیرامون بازیکنان خارجی، آن هم در آستانه حساس ترین دیدار تراکتور در نیم فصل اول مسابقات و سکوت مطلق باشگاه و مدیر رسانه ای آن تا لحظات آخری که یکی از این دو بازیکن به ایران بازگشت، تبدیل به مهمترین دغدغه و چالش هواداران تیم شده است. در این میان آنچه که بیش از هر مسئله دیگری برای هوادار تراکتور و رسانه های محلی و وابسته تیم دردآور است، بی خبری مطلق طرفداران و پوشش خبری حواشی و شایعات تیم توسط رسانه های پایتخت است که اکثریت آنها به حقیقت می پیوندند. رسانه های مرکزی که از کاهی در تراکتور کوه می سازند و به خورد مخاطب می دهند. شاید اگر همین اخبار صحیح توسط خود باشگاه منتشر شود، هیچ کسی را توان ایجاد حاشیه برای تیم نباشد.

به راستی در این باشگاه چه خبر است؟ چه کسانی اخبار داخلی باشگاه و دست اول تیم را در اختیار رسانه های مرکزی قرار می دهند و آنها نیز بیشترین بهره را در ایجاد حاشیه و جنگ روانی علیه تراکتور می برند؟ سوالی که محمدرضا زنوزی مطلق هم نتوانسته است جوابی برای آن پیدا کند.

البته این موارد ضعف اطلاع رسانی و عدم مدیریت رسانه ای، مسبوق به سابقه بوده و در جریان اخراج جان توشاک ولزی نیز مدیر رسانه باشگاه سکوت محض اختیار کردند و پس از پوشش خبری اخراج یا استعفای زورکی توشاک، بالاجبار دهان گشوده و توضیحاتی دادند.

امروز هم که اصفهانی ها کمر به تخریب تراکتور و زنوزی را بسته اند، و هر روز بر شدت و حدّت آن افزوده می شود و شخص زنوزی را مخاطب بیانیه ها و مصاحبه هایشان قرار می دهند، باز هم صدایی از باشگاه تراکتور در نیامده است. انگار نه انگار که این باشگاه هم برای خود مدیرعامل دارد، مالک دارد، مدیر رسانه دارد و…

مجموعه اتفاقات پیرامون باشگاه تراکتور در این نیم فصل اخیر، به همان روال سابق صورت گرفته است. سکوت باشگاه در برابر تبعیضات فدراسیون و برخوردهای دوگانه ارکان آن، حواشی پیرامون تیم و مهمترین آن بحث رسانه در این باشگاه، تا به امروز کوچکترین تغییری نکرده است.

کاش مدیریت باشکاه منت چندرغاز پول بلیط را هم سر هوادار نگذارد و به جای آن به مدیریت اصولی تیم و مدیران پایه آن، من جمله رسانه فعال تراکتور اهتمام ورزد. البته در خیرخواهی زنوزی شکی نیست، ولی شاید بهتر باشد که مشاورانش را تغییر دهد.

انتهای پیام/