یک چهارضلعی و هزاران حرف و حدیث
یک چهارضلعی و هزاران حرف و حدیث
تراکتورسازی در شرایطی دومین باخت متوالی خود با لیکنز را متحمل شد که این دو باخت حواشی بسیاری به دنبال داشتند.

به گزارش عصرتبریز، تراکتورسازی در چارچوب هفته بیست و ششم لیگ برتر در شرایطی که آمده بود با غلبه بر میهمان خود پیکان، شکست غیرمنتظره هفته گذشته مقابل سپیدورد در رشت را جبران کند، با یک گل مغلوب میهمان خود شد. این دیدار در شرایطی با باخت شاگردان لیکنز همراه بود که سرخ پوشان فوتبال آذربایجان با پشت سر گذاشتن یک هفته پر حاشیه قدم به میدان گذاشته بودند. در پایان بازی روز گذشته تراکتورسازی و پیکان اتفاقاتی رخ داد که نیاز به بررسی و تحلیل زیادی دارند. در این یادداشت می خواهیم به تشریح این اتفاقات پرداخته و بررسی و تحلیل را به شما واگذار کنیم.

در ادامه می توانید با تمامی عواملی که به عنوان متهمان حال و روز بد تراکتور در هفته هایی که باید با کسب برد به سمت قهرمانی خیز بر می داشت اما برعکس آن را شاهد بودیم آشنا شوید:

متهم شماره یک: جورج لیکنز

معمولا تیمی که می بازد، انگشت اتهام پیش از همه به سمت سرمربی آن تیم دراز می شود. جورج لیکنز در شرایطی مورد غضب هواداران تیمش قرار گرفته که تا چندی پیش با کسب بردهای متوالی به چهره ای محبوب در فوتبال آذربایجان تبدیل شده بود. با بررسی شرایطی که تیم تراکتورسازی پس از حضور لیکنز آن را تجربه کرد می توانیم پی به نکاتی ببریم که تنها پیروزی هایس متوالی تراکتور می توانست روی آنها سرپوش نهاده و سرمربی بلژیکی را از تیغ تیز انتقادات در امان نگاه دارد. مهمترین موضوعی که در مورد سرمربی شماره سه تراکتوری ها در لیگ هجدهم مطرح می شود، نحوه تعویض های این مربی است. منتقدان لیکنز اعتقاد دارند که این مربی در طول بازی هایی که هدایت تراکتور را بر عهده داشته، هیچ گاه نتوانسته با تعویض های خود، روند بازی را به نفع تیمش تغییر دهد. این موضوع را می توانیم از ابعاد متعددی مورد بحث قرار دهیم. با توجه به اینکه قصد تحلیل نداشته و آن را بر عهده خوانندگان گذاشته ایم فقط به تشریح این ابعاد بسنده می کنیم.

عدم شناخت کافی از بازیکنان یکی از ابعاد موضوع یاد شده است. حامیان این عقیده، بر این باور هستند که سرمربی بلژیکی تیم تراکتورسازی به آن شناختی که باید یک مربی از تمامی بازیکنان خود دست یابد، نرسیده و همین موضوع باعث شده تا کمترین تغییرات را در تیم او شاهد باشیم و در مواقع حساس و برای تغییر جریان بازی تعویض کارسازی از او شاهد نباشیم. عقیده دیگر در این مورد، عدم استقلال کافی لیکنز در چیدمان نفرات تیمش است. معتقدان بر این عقیده، باور دارند که سرمربی تراکتورسازی تصمیم گیرنده نهایی در مورد ترکیب تیم نیست و تغییرات و چیدمان ترکیب را در نقش مجری انجام می دهد و بس! عقیده دیگر در این مورد این گونه مطرح می شود که لیکنز قدرت کافی برای تعویض چند مهره خاص را نداشته و تحت هیچ شرایطی حاضر به تعویض برخی از بازیکنان تیمش نیست. این گروه عقیده دارند که سرمربی تراکتوری ها در مورد عدم تعویض بازیکنان یاد شده یا توجیه شده یا اینکه از قدرت کافی برخوردار نیست.

متهم شماره دو: ستاره های گرانقیمت

انگشت اتهام بعدی به سمت ستاره هایی دراز شده که حضورشان در در تراکتورسازی در نقل و انتقالات تابستانی موجی از شادی و فخر فروشی را در بین هواداران این تیم به همراه داشت. پس از اینکه تراکتورسازی موفق به جذب مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و احسان حاج صفی شد خیلی ها این تیم مدعی شماره یک قهرمانی نامیدند و از ارتقای سطح این تیم صحبت به میان آوردند. اشکان و مسعود در شرایطی به تراکتورسازی پیوستند که در سال های اخیر همواره پاسخ شان به پیشنهاد تیم های ایرانی یک “نه مطلق” بود. به لطف حضور محمدرضا زنوزی و هزینه های قابل توجه او، تراکتوری ها پیشنهاداتی به این ستاره ها ارائه کردند که قابل رد شدن نبود. در طول فصل شاهد درخشش این بازیکنان در تیم تراکتورسازی بوده ایم و شجاعی، دژاگه و حاج صفی بارها توانسته اند با تجربه و نبوغ بالای خود امتیازات حساسی را برای تیم شان به ارمغان بیاورند.

در این روزها اما اوضاع به کلی فرق کرده است. بسیاری از هواداران تراکتورسازی در ورزشگاه و سپس در فضای مجازی به شدت از عملکرد این ستاره ها به ویژه مسعود شجاعی انتقاد کرده و معقتد هستند که این بازیکن در زمین کم کاری کرده و باید تنبیه شود. در پایان بازی روز گذشته نیز شاهد حمله یک هوادار خشمگین به مسعود شجاعی بودیم که صحنه های تلخی را به جای گذاشت. البته در این میان یک نقد دیگر نیز وجود دارد که می توانیم آن را با بند اول مرتبط دانسته و پای لیکنز را به میان آوریم چرا که منتقدان این سرمربی اعتقاد دارند که یک بازیکن خود را تعویض نمی کند بلکه این وظیفه سرمربی است که زمانی که بازیکن عملکرد خوبی در میدان نداشت او را تعویض کند.

متهم شماره سه: داور، فدراسیون، وزارت

تراکتوری ها در هفته های اخیر به شدت از سه مورد فوق انتقاد کرده و اعتقاد داشته اند که علیه تیم شان ناعدالتی های بسیاری اعمال شده است. اوج این انتقادات را روز گذشته از طرف محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتورسازی شاهد بودیم که عقیده داشت نتایج بازی های حساس این هفته ها مهندسی شده و به ضرر تیمش است. او در این خصوص اظهار داشت: “فدراسیون فوتبال باید پاسخگوی نتایج مهندسی شده اخیر باشد. یک بیننده معمولی هم اگر بازی های اخیر و نوع چیدمان را مشاهده کند پی به مهندسی نتایج می برد. در بازی ما مقابل سپیدرود گرانول روی چمن بازی ریختند. کسی جواب گوی ما نیست. از رئیس فدراسیون و از وزیر ورزش من یک هفته است که وقت گفت و گو خواسته ام اما هنوز جوابی دریافت نکرده ام. ما باید برای سوم و چهارم به بعد برنامه ریزی کنیم چرا که رتبه های اول تا سوم از قبل مشخص هستند و تیم های دیگر باید برای یک سهمیه باقی مانده دیگر برنامه بریزند.”

صحنه های مشکوک داوری نیز در بازی های اخیر تراکتورسازی کم نبوده و برای مثال در بازی روز گذشته مقابل پیکان، تراکتوری ها معقتد بودند که داور بازی یک پنالتی مسلم را برایشان نگرفته است. در تصاویری که از این صحنه منتشر شده به نظر می رسد که حق با تراکتوری ها باشد اما نمی تواند با قطعیت در این مورد صحبت کرد و قضاوت در این مورد نیز بر عهده کارشناسان و البته خوانندگان این مطلب است. جالب این جاست که علی رغم پرداخت وسیع به این موضوع در رسانه ها، کمیته داوران، فدراسیون و وزارت ورزش هیچ واکنش رسمی در راستای روشن سازی افکار عمومی نداشته اند.

متهم شماره چهار: یک گروه مجهول

در پایان بازی تراکتورسازی و پیکان شاهد سر داده شدن شعار “بازیکن بی غیرت نمی خوایم…” از سوی هواداران تیم تراکتورسازی بودیم. آنها در حالی این شعار را سر دادند که پیش از آغاز بازی تک تک بازیکنان تیم شان را به شدت مورد تشویق قرار داده بودند. در این میان اما از هیچ بازیکنی اسم نیاورده شده و صرفا شاهد به دادن شعار یاد شده و البته انتشار هزاران پست اینستاگرامی با مضمون تعصب کم و بی غیرتی بازیکنان تیم از سوی هواداران تراکتورسازی بوده ایم. جالب اینجاست که حسین فرکی، سرمربی پیکان نیز در صحبت های خود در نشست خبری پس از بازی به این مورد اشاره کرد تا توجهات به آن بیش از پیش شود. سرمربی پیکان در این خصوص اظهار داشت: “بازی ما و تراکتورسازی تفاوتش انگیزه بازیکنان بود. انگیزه بازیکنان ما زیاد بود تا پیروز از زمین خارج شوند و می‌ خواستند ببرند و حقانیت خود را به فوتبال نشان بدهند. این تفاوت ما با تراکتورسازی بود. بازیکنان ما با تعصب‌ تر و باغیرت تر و با برنامه تر بازی کردند و درصد زیادی از خواسته های ما در زمین اجرا شد.”

همان گونه که اشاره شد، به صورت مستقیم و به نام هیچ بازیکنی به کم کاری، بی تعصبی و بی غیرتی از سوی هواداران تراکتورسازی متهم نشده است. این گروه مجهول که از آنها به عنوان بازیکنان بی غیرت یاد می شود، متهمان دیگری هستند که این روزها به شدت مورد نقد هواداران خشمگین تراکتورسازی واقع شده اند.