بذل جان؛ «بهترین آغاز برای یک پایان»
بذل جان؛ «بهترین آغاز برای یک پایان»
۳۱ اردیبهشت ماه در تقویم ما با نام روز اهدای عضو نامگذاری شده است و این روز بهانه‌ای ست برای آن‌هایی که زندگی و نفس‌های عزیزانشان را فداکارانه می‌بخشند تا به زندگی دیگران امیدی دوباره دهند.

به گزارش عصرتبریز، هدیه دادن و هدیه گرفتن، همواره یکی از لذت بخش‌ترین لحظات در زندگی هر انسانی است که می‌تواند زیباترین لبخند‌ها را در پی داشته باشد؛ حال اگر این هدیه، حیات‌بخش هم باشد، می‌تواند هم به اهدا کننده و هم به گیرنده هدیه، جانی دوباره ببخشد.

اهدای عضو همان هدیه‌ای است که هم به گیرنده و هم به اهدا کننده[حتی اگر فرد، دچار  مرگ مغزی شده باشد]،جانی دوباره می‌بخشد؛ گیرنده با گرفتن عضو می‌تواند به زندگی‌اش ادامه دهد و اهدا کننده با اهدای عضوی از بدنش که در بدن فرد دیگری نفس می‌کشد، زندگی معنوی‌اش ادامه دارد. چه بسا قلب‌های اهدا کننده‌ها که در بدن گیرنده‌های دیگری می‌تپد و زندگی آنها همچنان جاریست.

دین مبین اسلام نیز، اهمیت ویژه‌ای برای نجات جان انسان‌ها قائل است؛ چنانچه در سوره مبارکه مائده آیه ٣٢ به صراحت به این موضوع اشاره شده است: «هرگاه کسی باعث بقای نفسی شود مانند آن است که باعث نجات جان تمام انسان‌ها شده است».

حکایت نبودنی که بودن را هدیه می‌دهد

اهدای عضو حکایت نبودنی است که بودن را هدیه می‌دهد؛ اگر راهتان به بیمارستان و بخش پیوند اعضا افتاده باشد، در یک سو چشم‌های اشکبار خانواده‌هایی را خواهید دید که در فراق از دست دادن عزیزشان با نگاهی رضایت‌بخش به در دوخته شده‌اند و در سوی دیگر اشک‌های خانواده‌هایی که به شوق نجات جان عزیزشان جاریست. اشک‌های بسیاری ریخته می‌شوند تا با تصمیم‌های بزرگی از جنس خدایی مانع سد اشک‌های دیگران شوند.

روز ملی اهدای عضو (۳۱ اردیبهشت) بهانه‌ایست برای آن‌هایی که زندگی و نفس‌های عزیزانشان را فداکارانه می‌بخشند تا به زندگی دیگران امیدی دوباره دهند.

روایت آشپز ۵۳ ساله که با کبد یک بانو جان دوباره گرفت

به سراغ جواد خجسته ۵۳ ساله می‌رویم که سال‌های سال در شغل آشپزی فعالیت کرده است؛ او روزی از ناحیه شکم احساس درد می کند و این باعث می شود به پزشک مراجعه کند.

آقای خجسته آن روزها را چنین تعریف می‌کند: «۱۰ سال پیش بود که دکتر از نارسایی کبدم خبر داد و از آن روز به بعد تحت مراقبت بودم ولی روز به روز حالم وخیم‌تر می‌شد».

او حتی از چندین سفر خود به شیراز برای درمان گفته و ادامه می‌دهد: «دکتر کاکایی در سال ۹۷ به من گفت که اگر تا اولین هفته اردیبهشت‌ماه پیوند نشوم باید از زندگی قطع امید کنم و این روزها همان روزهای طلایی و معجزه من بود».

آنطور که خودش تعریف می کند: پنجم اردیبهشت ماه سال ۹۷  پسر بزرگش با او تماس گرفته و می گوید که خود را برای پیوند کبد آماده کند. آقای خجسته ابتدا فکر می کرده که حتما باز هم باید به شیراز برود ولی بعدا می فهمد اولین عمل پیوند کبد در تبریز روی او انجام می شود.

دیگر بغض آقای خجسته ترکید، یادی از فرد اهدا کننده کرده و می گوید: «من بعد از پیوند متوجه شدم که از یک بانو ۳۹ ساله به نام خانم وکیلی پیوند شدم؛ او به ۸ نفر دیگر جان دوباره داده است».

او ادامه می دهد: «دقیقا زمانی پیوند شدم که قطع امید بودم و هیچ امید دیگری برای زنده ماندن نداشتم ولی خداوند معجزه خود را به من نشان داد و دوباره من را به زندگی بازگرداند و الان یکسال است که در سلامتی کامل زندگی می‌کنم».

آقای خجسته می‌گوید: «۲۰ سال پیش پدر همسرم مرگ مغزی شد و من اصرار زیادی به اهدای اعضای بدن داشتم ولی آن زمان فرهنگ اهدای عضو نهادینه نشده بود و همه منظور از اهدای عضو را خرید و فروش اعضا می‌دانستند».

به گفته خودش بعد از عمل پیوند، دیگر فرهنگ اهدای عضو و تهیه کارت اهدای عضو در خانواده‌اش جا می افتد و اکنون  اکثر اعضای خانواده و حتی فامیل هایش کارت اهدای عضو دریافت کرده‌اند.

آقای خجسته خطاب به همه خانواده داغدار مرگ مغزی می‌گوید: «مرگ یک عزیز سخت و غیرقابل تحمل است ولی مرگ مغزی فرصتی است که کامل عزیزمان را به خاک ندهیم بلکه جلوی اشک و داغ خانواده‌های دیگر را گرفته و عزیزمان را در جان چندین نفر دیگر ببینیم».

مرگ بخش جداناپذیره زندگی است؛ اگر چه تصمیم گرفتن برای اهدا عضو کار آسانی نیست اما هستند در این بین خانواده‌هایی که با ایمان و شجاعت رضایت می‌دهند.

گریزی به زندگی مینای ۱۹ ساله که ۸ نفر از جان او جان گرفته‌اند

«مینا پیرزاد ششگلانی» دختر دانشجوی ۱۹ ساله ای بود که برای آینده‌اش آرزوهای رنگارنگی داشت ولی دست تقدیر زندگی را بر او تغییر داد. «مینا» در اثر سانحه تصادف دچار مرگ مغزی شد.

مادر مینا که بعد از گذشت چندین سال هنوز داغ تک دختر خود را بر سینه دارد، می گوید: «او یک فرشته بود؛ در فامیل صداقت و مهربانی‌اش زبان زد بود».

گوشه چشم خانم ششگلانی پر از اشک شده و بوسه‌ای بر عکس مینا زده و می‌گوید: «وقتی فکر می‌کنم که مینا فقط جسما در خاک است ولی در عوض عضوی از او در بدن ۸ نفر همچنان نفس می‌کشد، جان دوباره می‌گیرم».

او ادامه می‌دهد: «آن زمان فرهنگ اهدای عضو زیاد جا افتاده نبود ولی یادم است که مینا از دانشگاه موضوع اهدای عضو را شنیده بود و روزی به من گفت چه مرگ جالبی که با رفتنت به چند نفر جان تازه بدهی».

مادر مینا در حالی که اشک در چشمانش جاریست، می‌گوید: «من و پدر مینا نمی‌توانستیم نگاه کنیم و جلوی چشمانمان زنده زنده قلب و کلیه و کبد را دفن کنند ولی الان می‌دانم که ریتم قلب نازنین دخترم در قلب یک عزیز خانواده دیگری می‌تپد و من فقط می‌توانم شکر بگویم».

به باور مادر مینا، هیچ فرقی بین اهدا کننده و گیرنده نیست بلکه همه ما دیگر یک خانواده هستیم.

«نفس‌های بعد از مرگ»

در سال ۹۵، از سوی شورای عالی انقلاب اسلامی، روز ۳۱ اردیبشهت مصادف با سالروز فتوای تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر جایز بودن اهداء عضو، این روز را به عنوان «روز ملی اهداء عضو، اهداء زندگی» معرفی شد.

قانون پیوند اعضا، فروردین ماه ۱۳۹۷ در مجلس شورای اسلامی به‌ تصویب رسید؛ براساس این قانون، اعضای بیماران فوت ‌شده یا بیمارانی که مرگ‌ مغزی آنان آشکار و مسلم شده را می‌توان به ‌شرط وصیت بیمار یا موافقت ولی‌ دم برای پیوند ‌به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو بستگی دارد، استفاده کرد.

شاید بشود گفت که این روزها «اهدای عضو» راهی است برای جاودانگی آدم‌های عصر ما، اتفاقی که انتهایش می‌شود نجات جان دیگران و ادامه زندگی آنها حتی بعد از مرگشان. پدیده‌ای که همه گیر شدن و گسترش آن در دنیا قدمت تاریخی چندانی ندارد اما با همه این ها و در این مدت کوتاه فرایند پیوند اعضا در دنیا توانسته جان آدم های زیادی را نجات دهد.

اولین عمل پیوند اعضا در ایران به سال ۱۳۱۴ بر می‌گردد اما با این حال هنوز که هنوز است آمار این حرکت خیرخواهانه در کشور ما با استانداردهای جهانی فاصله دارد. روز ۳۱ اردیبهشت ماه در تقویم ملی به عنوان روز ملی اهدای عضو نامگذاری شده است.

هر سال تعداد زیادی از بیماران نیازمند به پیوند اعضا که در لیست انتظارهستند، جان می‌سپارند و این در حالی است که اعضای سالم افراد دچار مرگ مغزی، زیر خاک مدفون می‌شوند.

موضوعی که معاون درمان و مدیر واحد پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی تبریز آن را تائید کرده و می‌گوید: «اکنون ۲۵ هزار نفر در کشور در لیست انتظار پیوند عضو قرار دارند که به طور میانگین روزانه ۱۰ نفر از بیماران در صف، به دلیل نبود عضو پیوندی، جان خود را از دست می دهند».

از ۱۰۳ فرد مرگ مغزی فقط ۲۲ نفر اهدای عضو کرده‌اند

حجت پورفتحی با اذعان به اینکه خانواده‌ها رغبت چندانی به اهدا عضو عزیزانشان پس از فوت ندارند، می‌گوید: «رتبه آذربایجان شرقی در اهدا عضو پایین تر از میانگین کشوری است، به طوری که سال گذشته[۹۷]، حدود ۱۰۳ نفر در استان دچار مرگ مغزی شده بودند که از این تعداد ۲۲ نفر حاضر به اهدای عضو شدند».

در عین حال مسوول هماهنگی پیوند اعضای بسیج جامعه پزشکی آذربایجان‎شرقی از اعطای تسهیلات پیش‌بینی شده از سوی شهرداری و سازمان آرامستان‌های تبریز به اهداکنندگان عضو در استان خبر می‌دهد.

رسول زارع‌زاده می‌گوید: «اهداکنندگان عضو پس از تشییع در بلوک ۶۰ وادی رحمت به صورت رایگان دفن خواهند شد».

این عضو انجمن اهدای عضو ایران با بیان اینکه سالانه از ۸ هزار بیمار مرگ مغزی در ایران حدود ۴ هزار نفر امکان و شرایط اهدای عضو را دارند، یادآور می شود: «از این تعداد نیز حدود ۷۰۰ تا هزار نفر نسبت به اهدای عضو اقدام می‌کنند و بقیه بیماران، بدون رضایت خانواده به این امر از دست می‌روند».

هر ۱۰ دقیقه یک نفر به لیست انتظار پیوند عضو اضافه می‌شود

بر اساس آمارها، هر ۱۰ دقیقه یک نفر به لیست انتظار پیوند عضو اضافه می شود و هر دو ساعت یک نفر به خاطر نرسیدن عضو پیوندی جان خود را از دست می دهد.

اعضای هر بیمار مرگ مغزی دست کم جان ۸ نفر را نجات می‌دهد و این «بهترین آغاز برای یک پایان» است.

به قول شاعر نام نیکی گر بماند ز آدمی، به کز او ماند سرای زرنگار.

نگارنده: کتایون حمیدی

  • منبع خبر: فارس