فرزندان آذربایجان همان شیر مردانی هستند که بهای این دیدار را اینبار در دفاع از حریم آل الله پرداخته اند. همان کسانی که در مکتب عباس (ع) مشق عشق کردند و همچو حضرتش تا آخرین قطره ی خون حامی ولایت و حریم اهل بیت (ع) ایستادند. آذربایجان عزیز تا کنون ۱۴ پرستوی مهاجر فدایی این آستان اللهی نموده است؛ و این مقال مجالی است برای آشنایی بیشتر با این عزیزان!
شهید عبد الصمد امام پناه : مسلمانان دو قبله دارند، کعبه برای عبادت قدس برای شهادت
شهید عبد الصمد امام پناه متولد ۱۵ آذر ۱۳۴۸ در تبریز بود که به مدت ۸ ماه در جبهه ها لبنان جنگید و یک دستش را در راه دفاع از اسلام به پیشگاه احدیت تقدیم کرد و در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۷۵ در سنّ ۲۷ سالگی ملکوت را مقابل چشمانش دید و با آغوش باز پذیرایش شد، ولی بر آستان حضرتش بی سر و بی دست باید رفت. او ابایی نداشت و سر و دست را با کمال میل تقدیم کرد. پیکر مطهرش را ۵ روز بعد به خانواده اش تحویل داده و در گلزار شهدای وادی رحمت به خاک سپردند.
فرازی از وصیت نامه شهید
صوفی به ره عشق صفا باید کرد ———– عهدی که نمودهای وفا بایدکرد
پدر و مادر گرامی برای آخرین بار دستتان را میبوسم امیدوارم همیشه ایام را مثل امروز خوش بگذرانید. چون دیدم آمادگی پذیرش واقعیت را ندارید لذا مجبورم این گونه خداحافظی کنم. ولی راضی نمیشوم دلم می خواست صاف کنار هم بایستید و من پایتان را ببوسم و بعد با روی گشاده و بشاش از هم دیگر جدا شویم. البته باز هم به همدیگر می رسیم. ان شاءالله اگر خداوند بخواهد در آن دنیا تلافی می کنم. چون این دنیا را کوچکتر و پستتر از آن دیدم که بتوانم بوسیله آشیائش شما را مسرور کنم. علی ای حال من این را از خداوند سالهاست که خواستهام و منتظر بودم حال خداوند راضی شده و جوابم را داده است. پس شما هم راضی باشید به رضای خداوند و بدانید هر حرفی غیر این کفر و وسوسه شیطان است. اگر بغضی هم دست داد فقط و فقط به یاد مصایب اباعبدالله الحسین -علیهالسلام- اشک بریزند. چون من گناهکار و عاصی چیزی نیستم که قابل این باشم. هر چه هست در دامن این بزرگواران است. گریه کنید تا دست همه ما را بگیرند. از مادم حضرت زهرا -سلاماللهعلیها- صبربخواهید. همو بودکه مرا به ساحل نجات رسانید و الا خدا میداند در چه سرگردانیای بودم. مبادا فکر کنید که مرا از دست دادهاید. بهتر است از قول شهید بهشتی برایت بگویم که میگفت: ما شهیدان را از دست ندادهایم. بلکه به دست آوردهایم و غلط است که میگویند از دست رفته خودمان هم موقعی به دست میآییم که روزی به شهادت برسیم. وصیتی هم دارم که نگذارید بعد سوء استفادهای بشود. از همه آشنایان حلیت بخواهید. و السلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
شهید علی کنعانی؛ شهید مبارزه با اسلام آمریکایی
سرگرد شهید علی کنعانی اولین شهید خط مقدم جبهه حق بر باطل در دفاع از حریم عمه سادات حضرت زینب (س) بود که در ۹۲/۰۲/۰۹ با جسمی منهدم شده نشان دادند که غیرت را از معشوق آذری ها حضرت عباس به ارث بردند و با تمام وجود خود را فدای اهل بیت رسول الله کردند. شهید کنعانی در گلزار شهدای گلشن زهرای مراغه تا ظهور حضرت حجت آرام گرفته اند.
حدیث و محمد علی دو یادگار به جا مانده از شهید هستند.
همسرش می گوید: وقتی تصمیم به رفتن گرفت من سعی کردم مانع او شوم، اما قبول نکرد. گفتم حداقل صبر کن و مدتی دیگر برو، چون قرار بود تا مدت کوتاهی دیگر فرزند دوممان به دنیا بیاید؛ اما علی به هیچ وجه کوتاه نیامد و حرف هایی به من زد که هر منطق و استدلالی در مقابل آن رنگ می باخت؛ به من گفت واقعه ی عاشورا را فراموش نکن که خیلی ها بهانه ها آوردند و زمانی که باید شتاب می کردند وظیفه ی خود را به بعد موکول کردند و گفتند بعدا اقدام می کنیم اما آن ها بعدا هرگز فرصت پیوستن به قافله ی کربلا را پیدا نکردند؛ درواقع همین بهانه ها زمین گیرشان کرد.
شهید محمودرضا بیضایی: اگر دعوت کننده زینب باشد، سلام بر شهادت…
شهید محمودرضا بیضائی، متولد ۱۸ آذر ۱۳۶۰ در شهر تبریز است. او از مربیان بچههای بسیج در پایگاههای درون شهری هم بوده است و بسیاری از بچههای پایگاه که دورههای آموزشی بسیج دانشآموزی و دانشجویی را پیش او گذراندهاند خاطرات جالبی از او دارند.
شهید بیضائی با توجه به تحولات میدانی کشور سوریه و هتک حرمتها به حرم حضرت زینب کبری(س) به دست گروههای تکفیری، برای دفاع از این حرمهای شریف و همراهی با یک تیم رسانهای مستندساز به سوریه رفته بود. او در روز یکشنبه ۲۹ دیماه ۹۲ مصادف با ولادت حضرت رسول(ص) براثر انفجار یک تله انفجاری در قاسمیه سوریه به شهادت رسید.
کوثر تنها یادگار گرانقدر شهید است.
بخشی از نامه ی شهید به همسرش: معرکه شام میدان عجیبی است. بقول امام خامنهای: «بحران سوریه الان مقابله جبهه کفر و استکبار و ارهاب با تمام قوا، در برابر جبهه مقاومت و اسلام حقیقی است.» در واقع جنگ بین حق و باطل و این خاکریز نباید فرو بریزد؛ نباید. خط مقدم نبرد بین حق (جبهه مقاومت) و باطل در شام است؛ تمام دنیا جمع شدهاند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیستها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بیشرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل دادهاند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینهسازان ظهور است و بس.
وصیت شهید محمود رضا بیضایی چه بود؟
همه جا را سپردم دنبال وصیتنامهاش گشتند. حتی توی وسایلش که در سوریه بود؛ اما وصیتنامهای در کار نیست انگار. تنها چیز مکتوبی که از او موجود است، همان نامهای است که برای همسر معزز خود نوشته که منتشرش کردم. اما دوباره محض اطمینان، از همسر معززش در مورد وصیتنامه سؤال کردم فرمودند: یکبار در خانه صحبت وصیتنامه شد، به پوستر «حاج همت» روی کمدش اشاره کرد و گفت: «وصیت من این است». روی این پوستر که هنوز هم آنجاست، نوشته: «با خدای خود پیمان بستهام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن آرام و قرار نگیرم.»
شهید محرم علیپور: به فرزندانم بگویید که عاشق سید علی بودم!
سروان محرم علیپور متولد ۱۳۵۴ در روستای قراجه محمد از توابع مرند روز ۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳، در نبرد با پیروان اسلامِ آمریکایی و مزدوران وهابی سعودی، برای دفاع از حرمِ بانوی مقاومت حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) خلعت شهادت پوشید و در مزار شهدای روستای زادگاه پدری قراجه محمد از توابع بخش مرکزی شهرستان مرند به خاک سپرده شد.
میثم و یاسر تنها یادگاران گرانقدر شهید هستند.
بخشی از وصیت نامه شهید: بعد از بنده، هرگز از خط ولایت خارج نشوید، بسیار مواظب باشید که فتنه گران گاه به نام ولایت در پی خواهند بود تا شما را در مقابل ولایت قرار دهند. هرگز فکر نکنید که نسبت به سایر مردم، حق بیشتری نسبت به انقلاب دارید، هر چه بوده وظیفه بوده است. به فرزندانم بگو که عاشق سیدعلی بودم . بگو که اگر شادی روح بابا را می طلبند، سرباز ولایت سیدعلی باشید، صحبت های حضرت آقا را خوب بشنوید و به جان دل بگیرید که چراغ هدایت شما خواهد بود.
شهید حاج عباس عبدالهی: جسمم را به خاک، روحم را به خدا و راهم را به آیندگان می سپارم!
شهید حاج عباس عبدالهی اهل شهر مرند در آذربایجانشرقی در حدود ۱۵ سالگی عازم جبهه های جنگ تحمیلی شد و از رزمندگان کم سن و سال آن دوران بود.
فرمانده گردان صابرین تیپ امام زمان لشکر ۳۱ عاشورای سپاه پاسداران در ۲۳ بهمن ۹۳ در کفرناسج در استان درعای سوریه بدست زیرشاخه ارتش آزاد(گروه الویه الفرقان) شهید شد و پیکر پاک و مطهرش که در دستان ناپاک فرزندان خلف معاویه و یزید لعنت الله علیه در سوریه باقی ماند.
شهید عبدالهی بازنشسته سپاه و برنده ورزش های رزمی ارتش های جهان بود که سالها به عنوان یک بسیجی مخلص در مناطق مختلف عملیاتی کشور حضور داشته و همچنین یکی از راویان ۸ سال دفاع مقدس در کاروان های راهیان نور بود .
یک دختر و پسر از این شهید والا مقام به یادگار مانده است.
شهید حامد جوانی: یا حسین تا آخرین قطرهی خون نمیگذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود….
شهید حامد جوانی یکی از جوان ترین شهدای مدافع حرم آذربایجان متولد ۲۸ آبان ۶۹ است. در روز ۲۳ اردیبهشت ۹۴ در منطقه لاذقیه سوریه مجروح شده و بر اثر شدت جراحات حدود ۴۳ روز در سوریه و بیمارستان بقیه الله تهران بستری و در حالت کما بود که سرانجام با لبیک به دعوت حق، ۳ تیر ماه ۹۴ به قافله سیدالشهدا(ع) پیوست و در گلزار شهدای وادی رحمت آرام گرفت.
فرازی از وصیت نامه شهید
ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین(ع) میجنگیدم تا شهید شوم و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنهای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم. لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه میشوم و آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم.
شهید امین کریمی؛ مدافع حریم آل الله
امین کریمی اصالتا مراغه ای و ساکن تهران، دانشجوی بسیجی در رشته برق الکترونیک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) بود که در حین انجام مأموریت مستشاری در حومه شهر حلب در سوریه به شهادت رسید. این شهید بزرگوار در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و در روز پنجشنبه ۳۰ مهر در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی بهدست نیروهای تکفیری در کشور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و در امامزاده چیذر تهران آرام گرفت.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسمه تعالی
به نام خالق هر چه عشق، به نام خالق هر چه زیبایی، به نام خالق هر چه هست و نیست …
سلام علیکم،
و اما بعد، بنده حقیر امین کریمی فرزند الیاس، چنین وصیت می کنم،
بارالها، ببخش مرا که تو رحمانی و رحیم،
همسر مهربانم () حلالم کن، نتوانستم تو را خوشبخت کنم، فقط برایت رنج بودم.
پدر و مادر عزیزم، ببخشید مرا، نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم.
پدر و مادر عزیزم (حاج آقا و حاج خانوم)، داماد و پسر لایق و مهربانی نبودم، حلالم کنید.
بنده در کمال صحت و سلامت عقل چنین وصیت می کنم:
بعد از فوت بنده، تمامی دارائی و اموال من در اختیار همسر مهربانم قرار گیرد و ایشان بنا به اختیار و صلاح خود عمل نماید.و در آخر، از تمامی عزیزانی که نسبت به بنده حقیر لطف کرده اند، خواهر، برادر عزیزم حلالیت می طلبم و خواهش می کنم و باز خواهش می کنم که خود را اسیر غم نکنند. لطف و تدبیر خداوند چنین بود.
همسر مهربان و عزیزم، ای دل آرام هستی من، ای زیباترین ترانه ی زندگی من، ای نازنین،
از شما خواهش می کنم که باقی عمر گران قدر خود را به تحصیل علم و ادامه ی زیبای زندگی بپردازی. (من از شما راضی هستم)، زیبای من خدانگهدارت باد.
بنده حقیر
امین کریمی
۱۳۹۴/۶/۱۴
شهید مهدی علیدوست ؛ فداییان زینبی (س)
شهید علیدوست، جمع گردان تکاور لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب(ع) بود که در درگیری با گروهک تروریستی داعش در سوریه به شهادت رسید و روز سه شنبه ۲۸ مهر در قم تشییع و خاکسپاری شد.
شهید والا مقام ۲۶ ساله و اهل روستای آلانق شهرستان بستان آباد بود که از ۲۰ سال قبل به همراه خانواده در قم سکونت داشتند. از وی یک فرزند دو ساله به یادگار مانده است.
وصیتنامه شهید علی دوست برای پسر دوساله اش
سخنی با علی اصغر عزیزم : علی جان، تو اوج شیرین زبانی تو دارم میرم ماموریت برام سخته ولی چاره ای نیست ؛ مواظب مادرت باش و همیشه به او خدمت کن و هیچ وقت به او بی احترامی نکن ؛ از اینکه فرزند شهید هستی هیچ وقت ناراحت نشو چون من با خدا معامله کردم و خدا با شما و خدا همیشه با شماست و چه همراه بهتر و خوبی جز خدا ؛ دوست داشتم وقتی که باز میگفتی “دهدی جون” پیشت بودم ، ولی چاره ای نیست و من ودوستام رفتیم تا تو و امثال تو در آرامش زندگی کنید “دوست دارم نفسم”…
شهید حجت اصغری شربیانی؛ مدافعان حرم
حجت اصغری شربیانی بسیجی راه اسلام و حریم ولایت و مدافع حرم بانوی مقاومت حضرت زینب(س) همزمان با شب عاشورا در ۱ آبان ۹۴، عاشورایی شد و به خیل شهدای مدافع حرم پیوست تا باری دیگر ولایتمداری اهل شربیان و بسیجیان سرافراز این شهر بر همگان ثابت گردد.
این شهید اصالتا از اهالی شربیان بود که به همراه خانواده در تهران زندگی می کرد. پس از شهادت نیز پیکر این شهید والا مقام در امامزاده شعیب (علیهالسلام) شهرری آرام گرفت.
فرازی از وصیت نامه شهید
شاید ما در راهی قدم می گذاریم که شاید بگویند خارج از وطن است یا دور از وطن است ولی عقیده بنده این است که دین اسلام محدودیت ندارد و دین فراتر از کشورها و وطن هاست و اگر هرکسی به خداوند عزوجل اعتقاد دارد باید در راه احیای دینش جهاد کند و امر به معروف و نهی از منکر بپردازد.
شهید روح الله طالبی؛
روح الله طالبی متولد ۱۳۶۶ از شهر کشکسرای شهرستان مرند بود که ی در ۱ آبان ۹۴ مصادف با روز تاسوعای حسینی (ع) به شهادت رسیده و پیکر مطهر ایشان حدود دو ماه پیش در سوریه شده بود. هفته ی گذشته بعد از تایید شهادت وی و شناسایی پیکر این شهید والامقام، روز جمعه ۴ دی ۹۴ جهت تشییع به تبریز منتقل شد.
پیکر مطهر این شهید والا مقام امروز ۵ دی در زادگاهش مرند تشیع و تا زمان ظهور حضرت حجت در خاک به امانت خواهد ماند.
از این شهید یک دختر سه ماهه به یادگار مانده است.
فرازی از وصیت نامه شهید
” ای پویندگان راه اسلام، هرگز امام را تنها نگذارید و پیرو ولایت فقیه باشید. هرگز فریب منافقین و روشنفکران غرب زده و شرق زده را نخورید.
آخرتتان را به دنیای فانی نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون شهدا جواب پس دهیم؛ نکند شرمنده امام حسین (ع) شویم.”
شهید وحید نومی گلزار؛ تجلی واقعی توکل به خدا
شهید نومی متولد پنجم مرداد ماه سال ۱۳۶۱ بود که با تشدید عملیات نظامی علیه مواضع تروریستهای داعش در عراق، شهید «وحید نومی گلزار» از سال گذشته و همزمان با حمله سراسری نیروهای داعش به عراق برای دفاع از عتبات مقدسه این کشور وارد سامراء شده بود که در ظهر عاشورا در تاریخ ۲ آبان ۹۴ در ادامه عملیات نظامی مدافعان حرم برای بیرون راندن تروریستهای داعش از استان صلاح الدین به شهادت رسید.
از ایشان یک پسر به یادگار مانده است.
مادر شهید: یکی از دعاهایم سر نماز همیشه این بوده که خداوندا حاضرم برای کسب رضایتت از مال و فرزندم بگذرم، برای همین قلبأ از رفتش راضی بودم. تنها موردی که ممانعت می کردم به خاطر فرزندش آرتین بود. حتی بار آخر در این مورد صحبت کردیم و من گفتم اگر برادرت هم بخواهد من مانعش نمی شوم اما تو فرزند پنج ساله و همسرت را به چه کسی می خواهی بسپری؟ و او بلافاصله جواب داد که من آنها را به خدا سپرده ام و از این بابت نگرانی ندارم.
شهید احمد عطایی فرکوش؛ شهید جبهه ی مقاومت
شهید فرکوش رزمنده سرابی، ساکن تهران بود که در ۲۱ آبان ۹۴ در حلب سوریه به دست داعشی ها به شهادت رسید و پیکرش پاکش در بوستان شهدای گمنام تهران آرام گرفت.
شهید محمدرضا فخیمی؛ مدافعان حرم سیده الزینب (س)
شهید محمدرضا فخیمی، دلیر مرد ۲۴ ساله از اهالی شهرستان هریس و ساکن تبریز بود که در مواجهه با تکفیری های جبهه النصره در حلب سوریه به شدت زخمی و پس از ماندن دو روزه در کما، به فیض عظیم شهادت رسید و ۲۸ آذر۹۴ در گلزار شهدای وادی رحمت آرام گرفت.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسمه تعالی
اینجانب بنده گناهکار درگاه خداوند از شما امت شهید پرور تقاضا دارم که مطیع محض ولایت حضرت امام خامنه ای (مدظله ) نه در حرف بلکه در عمل، اینگونه نباشید که به خاطر حرف این و ان و عده ای منحرف حرف ولی در روی زمین بماند یا اگر حرف ولی را مخالف با میل شخصی دیدیم به آن عمل نکنیم.
حال که دست بنده از دنیا کوتاه است و زمان ظهور حضرت ولیعصر (عج) را ندیدم، اگر ایشان را دیدید و زمان ظهور را درک کردید سلام بنده را به ایشان اعلان فرمایید در پایان از همه بستگان ، دوستان ، همسفران و کسانی که با آنها معاشرت داشتم طلب حلالیت دارم. /محمد رضا فخیمی ۹۴/۹/۱۸
شهید اسماعیل کریمی اصل
و امروز خبر از مهاجرت پرستویی دیگر در شهر پیچید؛ چهاردهمین فدایی اهل بیت از دیار آذربایجان، از جنس لشکر عاشورا آسمانی شد. اسماعیل کریمی اصل متولد سال ۱۳۶۹ در شهرستان هشترود می باشد و حدود چند ماهی در سنگر دفاع از حرم بود. صبح ۶ دی ۹۴ پیکر شهید از طریق فرودگاه بین اللمی شهید مدنی وارد تبریز شد.
شعری برای شهید کریمی اصل
محمد شکری فرد از شاعران کشورمان برای یکی از شهدای مدافع حرم، اسماعیل کریمی اصل، اولین شهید مدافع حرم شهرستان هشترود، غزل مرثیه ای سروده است.
این شعر که به پدر بزرگوار این شهید یعنی حاج موسی کریمی اصل تقدیم شده، به شرح زیر است:
چشم بگشا به روی من، باری *جان بابا؛ بخند اسماعیل!*با تو این زخمها چهها کردند،*آه بالا بلند، اسماعیل!
تیغ عریان دشمنان، آری*ناتوان است در برابر تو*از وجود «مدافعان حرم»*دور بادا گزند، اسماعیل!*زخم خوردی، گل از گلت وا شد*زنده گشتی به عشق در عالم*از یکی قطره خون تو برخاست،*از زمین، چند چند «اسماعیل»*در هوای شهادتی زیبا*باز شد پای تو به قربانگاه*بت پرستان به جرم بت شکنی*گردنت را زدند، «اسماعیل»!*خواب دیدم میان دشتی گل*همنشین فرشتگان شده ای*چهره آراستی و بر تن توست
جامه ای از پرند، اسماعیل!
شهید صادق عدالت اکبری
شهید صادق عدالت اکبری از بسیجیان جان بر کفی بود که دوران پر شور جوانی خود را وقف شجره طیبه بسیج کرد و به عنوان عکاس بسیجی در جبهه های سوریه حضور داشت و همزمان با روز وفات حضرت زینب(س) در جنوب غرب حلب به جمع شهدای مدافعان حرم پیوسته و دعوت حق را لبیک گفت.
فرازی از وصیت نامه شهید
سلام مرا به امام خامنه ای برسانید و به ایشان بگویید از ایشان شرمنده ام چون یک جان بیشتر نداشتم تا در راه دفاع از حریم انقلاب و اسلام تقدیم نمایم.
شهید سیدرضا مراثی
شهید سیدرضا مراثی از پاسداران بازنشسته شهرستان ملکان در استان آذربایجان شرقی در نبرد با تروریستهای تکفیری در سوریه به فیض شهادت نائل آمد، این شهید پیش از بازنشستگی مسئول هماهنگ کننده تیپ مکانیزه امام زمان(عج) شهرستان شبستر در استان آذربایجان شرقی بود.
شهید مراثی شانزدهمین شهید مدافع حرم استان آذربایجان شرقی است که در میان رزمندگان در سوریه به نام «ابو علی» معروف بود.
سخنان زیبای همسر شهید مدافع حرم
همسر شهید مدافع حرم سید رضا مراثی با اشاره به اینکه سیدرضا همیشه آرزوی شهادت داشت، بیان کرد: این قربانی ما برای حضرت زینب(س) بود و خوشحال هستم که در راه خدا و حضرت زینب(س) این قربانی را تقدیم کردهایم.
همسر این شهید والامقام ابراز داشت: بچههایم فدای حضرت زینب(س) و از خداوند میخواهم صبر خانم زینب(س) را به من بدهد تا بتوانم بچههایم را بزرگ کنم.
با وجود اینکه در اوایل راضی به رفتنش نبودم ولی بعدها راضی شده و گفتم برو از حرم زینب (س) مواظبت کن انشاءالله خانم نیز مواظب تو خواهد بود.
منبع: وبلاگ جنگ نرم
مهدی
تاریخ : ۱۸ - دی - ۱۳۹۷درود برهمه شهدای مدافع حرم حضرت زینب (س)…///%%%
مدیر وبلاگ جنگ نرم
تاریخ : ۲۹ - تیر - ۱۳۹۵سلام همسنگر عزیزم خسته نباشید .از اینکه زحمت کشیدید و مطالبم را منتشر کردید خیلی ازتون سپاس گذارم .موفق باشید